خبرگزاری شبستان – گروه قرآن و معارف: "توصیه مهم این است که اگر توبه کردیم و توبه مان را شکستیم، اشکال ندارد دوباره توبه می کنیم و مسیرمان را تصحیح می کنیم. البته توبه شکستن خوب نیست و کسی از آن دفاع نمی کند اما بدتر از توبه شکستن ادامه ندادن توبه است. شکستن توبه بعید نیست اما آنچه غیر قابل دفاع است، این است که حالا چون در مسیری که به سمت حق حرکت می کنیم دچار لغزشی شدیم و حق را از یاد بردیم، دوباره برگردیم به آغوش شیطان و از راهی که می پیمودیم منصرف شویم. همچنان که اشاره شد این ها از وسوسه های شیطانی است و مکر شیطان این است که تو نمی توانی این مسیر را به سلامت طی کنی. پاسخ این مکر این است که عیب ندارد من دوباره توبه می کنم. اگر بارها و بارها هم لغزیدم دوباره برمی گردم و روی می کنم به حق و مسیرم را ادامه می دهم. سِرّ این که ما سفارش شده ایم به ذکر استغفار و دایم باید طلب مغفرت کنیم، به خاطر این است که انسان دایم در معرض لغزش و خطا قرار دارد و دچار خطا می شود اما به خاطر این خطاها و لغزش ها نباید پیمودن مسیر حق را تعطیل کند. "
آنچه در ادامه می آید بخش سوم و پایانی گفتگوی خبرنگار سرویس" قرآن و معارف" با حجت الاسلام محمدرضا زنگنه، رییس مؤسسه تبلیغ و انفاق امام زمان(عج) درباره تغییرات درونی و معنوی در سال جدید است.
به نظر می رسد یکی از عوامل شکست انسان ها در مبارزه با عادت های ناگوارشان این است که قله های خیلی بعید را در نظر می گیرند. مثل این می ماند که کسی تا به حال به یک تپه هم صعود نکرده است اما وقتی می خواهد کوهنوردی را شروع کند می گوید می خواهم از اورست شروع کنم یعنی از بلندترین قله آغاز می کند که خب احتمال صعود او از اورست چیزی نزدیک به صفر است چون نه ریه ها و نه قلب و نه پاهای او نمی تواند تاب آن مسیر را بیاورد. در درافتادن با عادت ها هم گمان می کنم که چنین نسبت هایی برقرار است .آیا این استدلال را می پذیرید؟
بله، همین طور است. مسلما یکی از نکات مهم در پیشرفت اخلاقی این است که انسان بپذیرد گام به گام جلو برود وگرنه خود را خسته می کند. کسی که عادت نداشت حتی یک آیه در روز قرآن بخواند چه بسا اگر بخواهد در ماه یک بار ختم قرآن با توجه به معانی داشته باشد نتواند این کاررا انجام دهد چون ذهن و روح او هنوز کشش این کار را ندارد یا کسی که اصلا نماز نمی خوانده تصمیم بگیرد حتما نماز خود را با جماعت بخواند و حتما هم همه نمازهایش با اذان همراه باشد. اما اگر کسی با خود بگوید که من شروع می کنم به نماز خواندن و آرام آرام که این کار را صورت داد گام بعدی خود را این هدف قرار دهد که نماز خود را به جماعت بخواند یا این که نمازش سر وقت باشد. به هر حال نکته مهمی است که افراد در عین حال که می خواهند تغییر کنند به ظرفیت های درونی خود هم توجه داشته باشند، چون اگر به آن ظرفیت ها نگاه نکنند بعد از چند روز خسته و دچار ملال خاطر می شوند و دوباره به همان خانه اول بازمی گردند.
مثلا کسی که تارک الصلوه بوده، خیلی خیلی خوب است که تصمیم گرفته که نماز بخواند اما برای او لازم نیست که حتما نوافل نماز را هم به جا آورد و این که نوافل نماز او حتما در مسجد باشد. خب اگر چنین فردی به همان نمازهای واجب اکتفا کند و آرام آرام جلو برود با عنایت خدا می تواند به جایی هم برسد که توفیق خواندن نوافل را هم داشته باشد. اما کسی که مثلا مدت ها نماز می خواند و نماز خود را هم سر وقت می خواند اگر تصمیم بگیرد که نوافل را هم به جا بیاورد البته کار درست و تصمیم مبارکی است. یعنی این فرد برای آغاز سال خود تصمیم بگیرد که اذکار را به جا بیاورد و نماز خود را غنی تر کند البته که خوب است یا تصمیم بگیرد حالا که مدت ها در خانه نماز خوانده است، برود با جماعت و در مسجد نماز خود را به جا بیاورد.
در واقع یک اصل مهم در تغییر عادت ها به گفته شما توجه به کشش درونی است؟
بله همین طور است. اگر کسی فشار اضافه ای بر خود تحمیل کند آن فشار مضاعف مانع از برقراری عادت جدید خواهد بود. ما یک زمانی پیش از آن که مرجعیت آیت الله بهجت مطرح شود در محضر ایشان بودیم. یکی از آقایانی که آن جا بود سوال پرسید که امام معصوم فرموده اند که شفاعت ما شامل کسی که نماز خود را سبک بشمارد نمی شود. حالا این سبک شمردن نماز به چه معناست. آیت الله بهجت فرمودند کسی که نمازش را اول وقت بخواند نماز خود را سبک نشمرده است ولو این که مستحبات را انجام ندهد. این گفته آیت الله بهجت به این معناست که اگر کسی نماز خود را اول وقت خواند لزومی ندارد که حتما نوافل را به جا بیاورد.
شما در بخشی از این گفتگو به بحث خانه تکانی پرداختید و اشاراتی در این باره داشتید. می خواستم از جنابعالی بپرسم که مهم ترین اصل یا یکی از مهم ترین اصل ها برای خانه تکانی قلب ها چیست؟ چطور می توان قلب را به آستانه خانه تکانی کشاند و توفیقاتی در این باره به دست آورد؟
یکی از مهم ترین اصل ها در این باره معاشرت و ارتباط با انسان هایی است که در مسیر انتخابی انسان قرار دارند و به یک معنا پیشتاز هستند. انسان هایی که آدمی را متوجه آن مقاصد عالیه می کنند. من در این جا نمی خواهم بحث استاد و مرید و مرادی را مطرح کنم اما کسانی که در زمره اهل یقین هستند، نشست و برخاست با چنین افرادی نقایص انسان را به او گوشزد می کند که راه کجاست و قله ها کجا هستند. کسی که نماز اول وقت می خواند قاعدتا رفاقت او باید با کسانی باشد که اهل نماز اول وقت هستند چون همین نشست و برخاست ها زمینه استحکام در باورها را به وجود می آورد.
نکته دیگر این که اگر ما می خواهیم در این باره دست به اصلاح و برنامه ریزی مجدد بزنیم نیازی به هیاهو و داد و جنجال نیست. مثل این می ماند که در خانواده ای پدر و مادر نماز سر وقت می خوانند. همین که بچه می بیند که پدر و مادر او نماز سروقت می خوانند بهترین تبلیغ و توصیه در این باره است. همین که بچه می بیند که وقت اذان سجاده ها در خانه پهن شده است این بهترین توصیه است. همین که در یک خانواده چهار نفری سه نفر کتاب دست شان گرفته اند آن نفر چهارم هم احساس می کند که نباید از این قافله جدا شود بنابراین ما با رفتارمان می توانیم تغییرات خودمان را نشان دهیم.
و آخرین توصیه مهم که در این رابطه می توان داشت چه توصیه ای است؟
توصیه مهم این است که اگر توبه کردیم و توبه مان را شکستیم، اشکال ندارد دوباره توبه می کنیم و مسیرمان را تصحیح می کنیم. البته توبه شکستن خوب نیست و کسی از آن دفاع نمی کند اما بدتر از توبه شکستن ادامه ندادن توبه است. شکستن توبه بعید نیست اما آنچه غیر قابل دفاع است، این است که حالا چون در مسیری که به سمت حق حرکت می کنیم دچار لغزشی شدیم و حق را از یاد بردیم، دوباره برگردیم به آغوش شیطان و از راهی که می پیمودیم منصرف شویم. همچنان که اشاره شد این ها از وسوسه های شیطانی است و مکر شیطان این است که تو نمی توانی این مسیر را به سلامت طی کنی. پاسخ این مکر این است که عیب ندارد من دوباره توبه می کنم. اگر بارها و بارها هم لغزیدم دوباره برمی گردم و روی می کنم به حق و مسیرم را ادامه می دهم. سِرّ این که ما سفارش شده ایم به ذکر استغفار و دایم باید طلب مغفرت کنیم، به خاطر این است که انسان دایم در معرض لغزش و خطا قرار دارد و دچار خطا می شود اما به خاطر این خطاها و لغزش ها نباید پیمودن مسیر حق را تعطیل کند بلکه باید مجددا باید توبه و استغفار کند. این که ما عزم به شروع راه حق را در خودمان داریم خیلی خوب است اما التزام بر استغفار خیلی مهم است که انسان دایم توجه داشته باشد که من هر آن و هر روز باید از قلبم گردگیری کنم و قلبم را به حال خود رها نکنم.
نظر شما