پس می توان ذکر در قبال غفلت را سه مرحله دانست: نخستین مرحله، ذکر در محدوده نماز است و آیاتی بر آن دلالت دارد؛ همچون "أقم الصلوة لذکری " "أقم الصلوة إن الصلوة تنهی عن الفحشاء و المنکر و لذکر الله اکبر" - بنابر اضافه به مذکور نه ذاکر- "یأیها الذین ءامنوا إذا نودی للصلوة من یوم الجمعة فاسعوا إلی ذکر الله/ اى كسانى كه ايمان آورده ايد چون براى نماز جمعه ندا درداده شد به سوى ذكر خدا بشتابيد."
دومین مرحله، ذکر کثیر است که در آیاتی از قرآن کریم بدان فرمان رفته یا اشاره شده است؛ مانند: "یأیها الذین ءامنوا اذکروا الله ذکرا کثیرا" "و اذکر ربک کثیرا/ پروردگارت را بسيار ياد كن " "و الذکرین الله کثیرا و الذکرت/ مردان و زنانى كه خدا را فراوان ياد مى كنند." این ذکر کثیر، ممکن است با غفلت قلیل همراه باشد.
مرحله سوم، چنان ذکری است که با غفلت قلیل نیز سازگار نیست و آیاتی چون: "و اعبد ربک حتی یأتیک الیقین" و "رجال لاتلهیهم تجرة و لابیع عن ذکر الله" و "الذین یذکرون الله قیما و قعودا و علی جنوبهم/ همانان كه خدا را [در همه احوال] ايستاده و نشسته و به پهلو آرميده ياد مى كنند." ممکن است بدین مرتبه عالی از ذکر الهی اشارت داشته باشد که با هیچ میزان از غفلت همراهی ندارد. این مرحله، از انسان وجودی هماره در حال نماز می سازد و همین دوام نماز است که آدمی را از رذیلت های دامنگیر دیگران به دور می دارد."
آیت الله جوادی آملی، اندیشمند برجسته دینی در کتاب "حیات حقیقی انسان در قرآن" به تشریح نقش ذکر در توسعه وجودی انسان و سه مرحله از ذکر در قرآن کریم می پردازد. آنچه در ادامه می آید اشاراتی به این بحث دارد.
یقین ره آورد بزرگ عبادت انسان است
گاه در قرآن کریم مرتبه پیشرفته تر و عالی تری از ذکر خداوند مطرح شده و خطاب به رسول خدا (ص) آمده است: چنان به یاد خدا و عبادت او بپرداز که به سرحد یقین نایل شوی:" فسبح بحمد ربک و کن من السجدین* و اعبد ربک حتی یأتیک الیقین/ پس با ستايش پروردگارت تسبيح گوى و از سجده كنندگان باش. و پروردگارت را پرستش كن تا اينكه یقین تو فرا رسد." از این آیه شریفه، لطایف بسیاری به دست می آید؛ مثلا یقین که برترین مقام در حیطه حکمت نظری به شمار می رود، ره آورد بزرگ عبادت انسان است. البته مقصود این نیست که عبادت را تا وصول به یقین باید ادامه داد و پس از آن، نیازی به عبادت نیست؛ بلکه مراد اصلی آیه (بنابر یک احتمال تفسیری)، ترغیب به یقین است و راه رسیدن به مقام یقین را نیز عبادت پروردگار سبحان می خواند؛ زیرا یقینی که حدوثا از عبادت ناشی شود، در مرتبه بقا می تواند استوار بماند و سالک را از خطر علم بی عمل رهایی بخشد.
تفسیر یقین به مرگ
بنابراین، مفاد کلمه "حتی" در آیه مزبور، بیان فایده است؛ نه نشان حد و غایت. بر اساس برخی روایت ها احتمال دیگری در معنای آیه وجود دارد و آن اینکه تا زنده اید، عبادت کنید؛ یعنی مقصود از یقین در"و اعبد ربک حتی یأتیک الیقین" مرگ و هنگام رحلت از دنیا به سوی آخرت است. بر این مبنا مفهوم آیه، آن است که انسان تا زنده است، نسبت به عبادت خدا تکلیف دارد و با رسیدن مرگ، این تکلیف نیز به پایان می رسد؛ یعنی مفاد کلمه "حتی" بیان حد عبادت و نهایت آن است؛ نه فایده و منفعت. به هر روی، معنای کلی آیه آن است که باید همواره به عبادت خدا مشغول بود و این فراتر از عبادت های مصطلح و موسمی چون نماز و روزه و خمس و زکات و حج و... است؛ بلکه از نماز و دیگر واجبات گرفته تا دعا و زیارت و درس و بحث و کسب و کار و همه شئون انسانی در حیات مادی و معنوی را تحت پوشش عبادت و یاد و نام خدای سبحان می آورد و کامل ترین مرحله آن که بهره دیگران نیست، شخصیت والایی چون رسول اکرم (ص) می سازد که نه تنها نماز و عبادات، که مرگ و حیات و همه هستی خود را به راه خدا و برای خدا می داند: "قل إن صلاتی و نسکی و محیای و مماتی لله رب العلمین/ بگو در حقيقت نماز من و [ساير] عبادات من و زندگى و مرگ من براى خدا پروردگار جهانيان است."
ذکر در قرآن سه مرحله دارد
پس می توان ذکر در قبال غفلت را سه مرحله دانست: نخستین مرحله، ذکر در محدوده نماز است و آیاتی بر آن دلالت دارد؛ همچون "أقم الصلوة لذکری " "أقم الصلوة إن الصلوة تنهی عن الفحشاء و المنکر و لذکر الله اکبر" - بنابر اضافه به مذکور نه ذاکر- "یأیها الذین ءامنوا إذا نودی للصلوة من یوم الجمعة فاسعوا إلی ذکر الله/ اى كسانى كه ايمان آورده ايد چون براى نماز جمعه ندا درداده شد به سوى ذكر خدا بشتابيد."
دومین مرحله، ذکر کثیر است که در آیاتی از قرآن کریم بدان فرمان رفته یا اشاره شده است؛ مانند: "یأیها الذین ءامنوا اذکروا الله ذکرا کثیرا" "و اذکر ربک کثیرا/ پروردگارت را بسيار ياد كن " "و الذکرین الله کثیرا و الذکرت/ مردان و زنانى كه خدا را فراوان ياد مى كنند." این ذکر کثیر، ممکن است با غفلت قلیل همراه باشد.
مرحله سوم، چنان ذکری است که با غفلت قلیل نیز سازگار نیست و آیاتی چون: "و اعبد ربک حتی یأتیک الیقین" و "رجال لاتلهیهم تجرة و لابیع عن ذکر الله" و "الذین یذکرون الله قیما و قعودا و علی جنوبهم/ همانان كه خدا را [در همه احوال] ايستاده و نشسته و به پهلو آرميده ياد مى كنند." ممکن است بدین مرتبه عالی از ذکر الهی اشارت داشته باشد که با هیچ میزان از غفلت همراهی ندارد. این مرحله، از انسان وجودی هماره در حال نماز می سازد و همین دوام نماز است که آدمی را از رذیلت های دامنگیر دیگران به دور می دارد: "إن الإنسن خلق هلوعا* إذا مسه الشر جزوعا* و إذا مسه الخیر منوعا* إلا المصلین* الذین هم علی صلاتهم دآئمون/ به راستى كه انسان سخت آزمند [و بى تاب] خلق شده است. چون صدمهاى به او رسد عجز و لابه كند. و چون خيرى به او رسد بخل ورزد. غير از نمازگزاران. همان كسانى كه بر نمازشان پايدارى مى كنند." و افزون بر مداومت، به محافظت از نماز خویش نیز وا می دارد: "و الذین هم علی صلاتهم یحافظون/ و كسانى كه بر نمازشان مداومت مى ورزند." و این بدان معناست که آنان که همیشه سر بر آستان خدای سبحان نهاده و دائم در نمازند، نه تنها نماز بلکه دعا و سیاست و اقتصاد و مسئولیت و مقام و قدرت و همه شئون زندگی شان نماز به شمار می آید و براین نماز مداوم تا آخرین نفس محافظت می کنند و مشمول"و اعبد ربک حتی یأتیک الیقین" می شوند و این به معنای بقای حیات انسانی تا ابد است.
نظر شما