خبرگزاری شبستان - گروه قرآن و معارف: "نماز هم به هر مقدار در نظر نمازگزار مهم جلوه کند، به همان تناسب توجه و حضور قلب در نماز به وجود می آید، در این باره عارف بزرگ میرزا جواد آقا ملکی تبریزی - رحمة الله علیه - می گوید: "حضور قلب سببش همت آدمی است، زیرا قلب، تابع همت بوده و اگر همت باشد حضور قلب در نماز حاضر خواهد بود و اگر همتت در پی چیز دیگری بوده است، قلبت هم غافل از نماز و نزد آن چیز خواهد بود، چون خداوند برای هیچ کس دو قلب قرار نداده است و برای احضار قلب نزد نماز، جز این که همتت را متوجه نماز سازی، راه دیگری نیست و همت انسان متوجه امری می شود که چیزی (نیاز) در آن گمان داشته باشد و آن را مایه سعادت خود بداند و لذا حضور قلب در نماز، تابع ایمان انسان به حقیقت نماز و این که نماز از همه اعمال بهتر و برتر است می باشد و آن کس که به این حقیقت اعتقاد داشته باشد که نماز معراج اوست، مسلماً هم و غمش جملگی نزد آن نماز خواهد بود و هیچ چیز دیگری نمی تواند او را از این عمل باز دارد و کسی که همتش در پی نماز باشد قلبش هم نزد نماز خواهد بود و هر اندازه که همت انسان بیشتر باشد غفلتش از غیر نماز بیشتر خواهد بود."
کتاب "حضور قلب در نماز، علل و درمان حواس پرتی در نماز" تألیف علی اصغر عزیزی تهرانی به موانع و چالش های بر سر راه نماز با حضور قلب می پردازد. آنچه در ادامه می آید توجه به مداومت، مراقبت و مجاهدت به عنوان سه ضلع تحصیل حضور قلب در نماز است.
اگر نماز برایت مهم باشد به حضور قلب می رسی
از اسباب حضور قلب که اکثر علما به آن اشاره کرده اند، اهتمام و اهمیت دادن آدمی به نماز است، چرا که یکی از امور فطری آن است که قلب، به امور مهم توجه می کند، چنانچه در زندگی خود، آنچه برای ما پر اهمیت و مهم جلوه کند، طریقه برخورد با آن هم جدی است.
لذا نماز هم به هر مقدار در نظر نمازگزار مهم جلوه کند، به همان تناسب توجه و حضور قلب در نماز به وجود می آید، در این باره عارف بزرگ میرزا جواد آقا ملکی تبریزی - رحمة الله علیه - می گوید: "حضور قلب سببش همت آدمی است، زیرا قلب، تابع همت بوده و اگر همت باشد حضور قلب در نماز حاضر خواهد بود و اگر همتت در پی چیز دیگری بوده است، قلبت هم غافل از نماز و نزد آن چیز خواهد بود، چون خداوند برای هیچ کس دو قلب قرار نداده است و برای احضار قلب نزد نماز، جز این که همتت را متوجه نماز سازی، راه دیگری نیست و همت انسان متوجه امری می شود که چیزی (نیاز) در آن گمان داشته باشد و آن را مایه سعادت خود بداند و لذا حضور قلب در نماز، تابع ایمان انسان به حقیقت نماز و این که نماز از همه اعمال بهتر و برتر است می باشد و آن کس که به این حقیقت اعتقاد داشته باشد که نماز معراج اوست، مسلماً هم و غمش جملگی نزد آن نماز خواهد بود و هیچ چیز دیگری نمی تواند او را از این عمل باز دارد و کسی که همتش در پی نماز باشد قلبش هم نزد نماز خواهد بود و هر اندازه که همت انسان بیشتر باشد غفلتش از غیر نماز بیشتر خواهد بود."
از بیان کامل میرزا جواد آقا ملکی تبریزی قدس سره معلوم می گردد، کسی که نماز را سربار خود و یک تکلیف طاقت فرسا می پندارد به اهمیت نماز پی نبرده است، چرا که هیچ احساس نیازی به نماز ندارد و در نتیجه آن که قلب خود را در نماز متوجه امور مورد نیاز و مهم می سازد، از حضور قلب در محضر خداوند غافل و ساهی می گردد.
به همین جهت است که سالها نماز می خوانیم، ولیکن اثری از آن را در خود نمی بینیم و و هنوز "انّ الصلوة تنهی عن الفخشاء و المنکر"را تجربه نکرده ایم، چرا که هنوز به نماز به عنوان یک عامل بازدارنده از فسادها و اسارتهای نفسانی معتقد نیستیم. اگر بخواهیم در نماز حضور قلب پیدا کنیم، باید اهمیت عبادت را به قلب تفهیم و تلقین کنیم و این ممکن نیست مگر به فهمیدن فواید و اسرار و حقایق نماز.
سه ضلع تحصیل حضور قلب در نماز
مداومت، مراقبت و مجاهدت بر حضور قلب از شرایط اصلی تحصیل آن است.
تصمیم و عزم از لوازم ضروری جهت انجام عملی یا ترک آن است و تا خواستن نباشد، هیچ کاری با اختیار صورت نمی گیرد که به تعبیر مرحوم شاه آبادی، عزم، مغز انسانیت است. تا اراده و عزم آدمی بر فعل و ترک عمل یا گفتاری تعلق نگیرد حرکتی حاصل نخواهد شد و عزم و اراده انسان بستگی به وجود انگیزه و احساس نیاز او دارد. دلیل آن که ما هنوز در مرحله فکر و کسب حضور قلب مانده ایم، نبودن عزم و تصمیم و اراده لازم و راسخ استو نبودن عزم و اراده بر تحصیل حضور قلب و رفع موانع، به جهت نداشتن انگیزه نیاز و عشق به نماز و عبادت است و این احساس نیاز هم پیدا نمی شود، مگر آن که معرفت و شناخت خود را نسبت به حق تعالی افزایش دهیم: مرد باید کز طلب وز انتظار/ هر زمان صد جان کند در ره نثار / نی زمانی از طلب ساکن شود / نی دمی آسودنش ممکن شود / گر فرو استد زمانی از طلب / مرتدی باشد در این ره بی ادب.
مداومت و مراقبت کلید این راه است
صرف تصمیم گرفتن برای از بین بردن موانع حضور قلب کافی نیست، بلکه باید بر این خواستن و طلب مداومت کند و موقتی نباشد، چرا که نفس آدمی و شیطان در کمین هستند و برای این که عزم و اراده انسان را ضعیف کنند، اولاً: کسب حضور قلب در نماز را کوچک و غیر ضروری جلوه می دهند و وسوسه می کنند که وظیفه تو همین نماز ظاهری و تکلیفی است و حضور قلب و تحصیل آن برای انسانهای خاص، همانند معصومین علیه السلام است، ثانیاً: کسب حضور قلب را دشوار و مشکل جلوه می دهند تا انسان از کسب آن نا امید گردد، ولیکن باید بدانیم اینها همه از حیله های نفس و شیطان است که حتی گاهی به صورت خدایی جلوه می کند.
خداوند در قرآن کریم می فرماید: "فاعبده و اصطبر لعبادته / عبادت کنید او را و در این عبادت صبر پیشه کنید." یعنی مداومت و مجاهدت داشته باشید و روح سماجت را از دست ندهید: نمی روم ز دیار شما به کشور دیگر/ برون کنید از این در، در آیم از در دیگر. البته در تمام مراحل، باید مراعات حال خود را نمود تا منجر به خستگی و عکس العمل منفی نگردد.
مراحل طلب، مداومت در طلب، مجاهدت و مراقبت و مؤاخذه در تحصیل حضور قلب از امور لازم و ضروری است؛ مثلاً از باب نمونه در توجه به معنانی نماز، که از عوامل حضور قلب است، در ابتدا باید تصمیم و عزم بر توجه به معانی داشته باشیم و تصمیم بگیریم که به معانی نماز توجه کنیم و در این جا مراقبت لازم است تا مبادا فکر و دل انسان به غیر از نماز توجه کند و اگر احیانا از توجه به معانی غافل شدیم، به سرعت توجه خود را به معانی برگردانیم که اگر این تلاش و مراقبت، دایمی گردد، می توانیم تمام نماز را با توجه بخوانیم.
هر که چیزی جست بی شک یافت او چون به جد اندر طلب بشتافت او
نظر شما