اسلام به گمان مسطح بودن زمین، رسم نماز خواندن به سوی قبله را بنا نهاده

خبرگزاری شبستان: برخی روشنفکران شبهه می کنند که اسلام دینی است که زمین را مسطح می‌داند و به همین جهت، رو به قبله بودن را در نماز وضع کرده در حالی‌که زمین کروی است و در هر جای کره که بایستید روی شما در واقع به سوی آسمان است نه رو به قبله. 

گروه قران و معارف خبرگزاری شبستان: در آیات قرآن و سنت پیامبرصلی‌الله‌علیه‌وآله دستور داده شده که برخی اعمال عبادی وغیر عبادی باید رو به قبله انجام شود به عنوان مثال قرآن کریم می فرماید: «فَوَلِّ وجهَکَ شطرَ المسجِدِ الحَرامِ و حیثُ ما کنتُم فوَلُّوا وجوهَکُم شطرَه؛ پس روی به طرف مسجد الحرام کن و شما مسلمانان هر کجا باشید، در نماز روی بدان جانب کنید».[بقره/۱۴۴]

 ازاین آیه روشن می‌شود که مقصود این است که چنان بایستید که بتوان گفت رو به قبله هستید، یعنی اگر بر سطح کره به موازات انحنائی که سطح کره پیدا می‌کند خطی به سوی کعبه رسم شود باید آن خط به سمت و طرف کعبه باشد تا رو به قبله بودن‌ ما صدق پیدا کند؛ اگر چه به لحاظ هندسی آن خط به خود ساختمان کعبه متصل نشود، چرا که ملاک آن است که رو به قبله بودن عرفا صدق کند نه رو به قبله بودن ریاضی.

 

برخی از روشن‌فکران امروزی نقدی را بر دین اسلام در موضوع رو به قبله بودن مطرح می‌کنند تا به خیال واهی خودشان دین اسلام را دینی متحجر و به‌دور ازعلم نشان دهند. آن‌ها می‌گویند: اسلام دینی است که زمین را مسطح می‌داند و به همین جهت، رو به قبله بودن را در نماز و ذبح، وضع کرده در حالی‌که زمین کروی است و در هر جای کره که بایستید روی شما در واقع به سوی آسمان است نه رو به قبله. یعنی اگر خط مستقیمی از مکان شما رسم شود آن خط مستقیم به آسمان ختم می‌شود نه به کعبه. اما اسلام به گمان مسطح بودن زمین، رسم نماز خواندن به سوی قبله را بنا نهاده است.

در پاسخ مختصر به این شبهه باید گفت مقصود از استقبال القبله [رو به قبله بودن] استقبال حقیقی نیست، بلکه منظور، رو به قبله بودن عرفی است؛ علاوه براین،‌ هرگز بر سطح کره امکان «رو به قبله بودن حقیقی» وجود ندارد، پس این اشکال از اساس باطل است.

 

اما در پاسخ تفصیلی باید گفت: علم فقه هم‌چون مفاهیم علم شیمی، فیزیک و پزشکی نیست. بلکه مانند علم حقوق، اخلاق، سیاست و … است. و اکثر مسائل علم فقه، امور وضعی و قراردادی هستند که از جانب خدای متعال برای سعادت بشر وضع شده است.

در مسائل علم فقه، احکام با نگاه فلسفی دیده نمی‌شوند، به عنوان مثال وقتی لباسی با خون نجس شده است علم فقه می‌گوید اگر این لباس بگونه‌ای شسته شود که جرم خون از بین رود، این لباس پاک است و آن لکه‌ای که از خون پس از شستن باقی می‌ماند نجس نیست. اما در نگاه فلسفی، هیچ عرضی بدون جوهر نخواهد بود و قطعا وقتی رنگ خون که عرض است بر روی لباس باقی ماند جوهر که خود ماده خون است نیز بر روی لباس باقی خواهد ماند؛ اما فقه هرگز با این نگاه فلسفی به مسائل نگاه نمی‌کند، چرا که مسائل فقهی تا آن‌جا که شارع مقدس دستور داده باید انجام شود نه بیشتر و نه کمتر.

 

نکته مهم دیگری که وجود دارد این است که مراد از قبله ساختمان کعبه معظمه نیست، بلکه منظور مکان کعبه و فضای بالای آن است تا آسمان.[۱] مکان کعبه، از اعماق زمین تا نهایی‌ترین قسمت آسمان امتداد دارد به نحوی که اگر بر فرض، زمانی کعبه به وسیله سیل و مانند آن ویران شود، چنین نیست که قبله‌ای وجود نداشته باشد، و وجوب توجه به این نقطه، از بین برود و ساقط ‌شود، بلکه آن فضا و بُعد خاص غیر قابل تغییر و تبدیل که از اعماق زمین تا اوج آسمان امتداد دارد، قبله است.[۲] این خانه کعبه، در جان قبله قرار گرفته است؛ از این رو درباره کسانی که در اعماق زمین و یا در ارتفاعات کوه رو به جهت قبله نماز می‌‌خوانند، هم رو به قبله قرار گرفتن، صادق است.[۳]

نکته دیگر اینکه برای رو به قبله نماز خواندن، فلسفه‌هایی همچون حفظ اتحاد و یکپارچگی مسلمانان و نیز حفظ استقلال شریعت اسلامی از سایر ادیان[۴] ذکر شده است.

 

به علاوه این‌که قرآن در موارد متعدد و در زمانی که اعتقاد عمومی مردم بر مسطح بودن زمین بود، به کروی بودن زمین اشاره کرده است که این خود یکی از معجزات علمی قرآن محسوب می‌شود. برای نمونه، خدای متعال خود را در قرآن، رب المشارق و المغارب [معارج/۴۰] معرفی می‌کند در حالی که اگر زمین، مسطح بود تنها یک مشرق و یک مغرب داشت و نه مشرق‌ها و مغربها. بنابراین، این فرض که واجب شدن نماز به سمت قبله، مبتنی بر اعتقاد به مسطح بودن زمین است درست نیست.

در نتیجه: قرآن خود بر کروی بودن زمین صحه گذاشته است و رو به قبله بودن را به معنای عرفی آن در فقه، اعتبار نموده است نه معنای حقیقی؛ چراکه معنای حقیقی استقبال هرگز بر سطح کره امکان پذیر نیست؛ لذا رو به قبله و کعبه بودن، برای ساکنان مناطق دور دست، شعاع وسیعی دارد و ملاک آن صدق عرفی است، نه صدق ریاضی و فلسفی، بنابراین منظور از استقبال و رو به قبله بودن، آن نیست که نمازگزار به گونه‌ای بایستد که با ترسیم خطی فرضی به عین ساختمان کعبه متصل شود بلکه همین‌مقدار که روی خط به سمت کعبه باشد کفایت می‌کند. با این بیان روشن می‌شود که آن اشکال از اساس باطل است.

 

پی‌نوشت:

[۱].

نجفى، محمد حسن‌، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، محقق: عباس قوچانى و علی آخوندى، دار إحیاء التراث العربی،‌ چاپ هفتم،‌ بیروت، بی‌تا، ج‌۷، ص۳۲۰؛/ و طباطبایی یزدی، سید محمد کاظم، العروه الوثقی فیما تعم به البلوى (المحشّٰی)، محقق و مصحح: احمد محسنی سبزواری‌، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم‌، چاپ اول، قم، ۱۴۱۹ق، ج ‌۲، ص ۲۹۳٫؛/ و آیت الله زنجانی و آیه الله صافی گلپایگانی، توضیح المسائل (محشّٰى)، محقق و مصحح: بنى‌هاشمى خمینى‌، سید محمد حسین، ج ‌۱، ص ۴۳۱‌

[۲]. شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعه، نشر دار الاحیاء لتراث العربی، ‌بیروت، بی‌تا، ج۳، ص۲۴۷؛/ و مشکینى، میرزا على‌، مصطلحات الفقه‌، بی‌نا، بی‌جا، بی‌تا، ص ۴۱۵‌.

[۳]. آیه الله جوادی آملی، صهبای حج، نشر مرکز اسراء، قم، ۱۳۸۳ش، ص۲۵۵

[۴]. اشاره به آیه ۱۰۵ سوره مبارکه بقره.

منبع: گروه اینترنتی رهروان ولایت            

کد خبر 518999

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha