به گزارش خبرنگار کتاب شبستان، گاه در مسیر زیستن برخی نکات کلیدی و ارزشمند و بسیار ساده را از دست می دهیم و پیش از آن که بفهمیم زمان از دست میرود و به اصطلاح زود دیر می شود.
تصور بیشتر ما این است که زندگی و روند آن امری مسلم و دائمی و همیشه بر طبق همان اداب و اصول است. بنابراین بسیاری از کارهای ساده را به فردا و فرداها وا می سپاریم. یادمان می رود احساسات واقعیمان را به یکدیگر ابراز کنیم و فراموش میکنیم به عزیزانمان بگوییم فراوان دوستشان داریم ، که برایمان بسیار ارزشمندند.
در کتاب حاضر پرستاری که اوقات چشمگیری را کنار بیمارانی گذرانده که در چند قدمی آن دیار بوده اند، در گفت و گوهای متعدد با آن ها هم درس هایی آموخته که در واقع راهنمایش در زندگی هستند و هم دغدغه های مشترک آن ها را جمع بندی کرده است.و بر اساس گفتههای بیماران در آخرین لحظات عمر، عمدهترین موارد پشیمانی و حسرت آنان را جمع آوری و دستهبندی کرده است.
از حسرت ها و پشیمانی های این افراد در آستانه ی مرگ ، به تفضیل در کتاب حاضر سخن رفته است. اما به کنار از این مهم، ریز نکته هایی نیز در لابه لای شرح این مطالب وجود دارد که قابل تعمق است.
پرستار جوانی که در این مسیر دشوار گام نهاده، به واقع هم از نظر صرف قوای جسمانی و هم به چالش کشیده شدن احساسات و عواطفش جرئت و شهامت به خرج داده است. و آنچه او را در این مسیر همراهی کرده توشه ی عشق و علاقه به کاری بوده که انجام می داد.
عناوین اصلی این کتاب پنج حسرتی است که نویسنده در این اثر به آن ها پرداخته است:«حسرت نخست؛ ای کاش شهامت داشتم مطابق میل خودم زندگی می کردم» ، «حسرت دوم ؛ای کاش این همه کار نکرده بودم»، «سومین حسرت ؛ ای کاش شهامت ابراز احساساتم را داشتم» ، «حسرت چهارم؛ ای کاش با دوستانم در ارتباط بودم» ، «حسرت پنجم؛ ای کاش به خودم اجازه می دادم شادتر باشم».
آن چه در این کتاب به آن شاره شده این است که هیچ گاه برای تغییر یافتن دیر نیست اما به تاخیر انداختن برگ بازنده ای را رو می آورد.
گفتنی است کتاب حاضر را انتشارات فراروان در قطع رقعی و شمارگان 1000 نسخه و با قیمت 19 هزار تومان چاپ و روانه ی بازار کتاب کرده است.
نظر شما