آزادی در دائره المعارف تکفیر!

خبرگزاری شبستان: این نوع انتخاب حداقلی در مقوله آزادی مطرح نیست، به دلیل آن که مفهوم آزادی، مفهومی فراخ و گسترده است که همه عرصه های زندگی را شامل می شود و این که من یا باید مومن باشم یا کافر، اساسا در مقوله آزادی امروز نمی گنجد.

حجت‌الاسلام محسن مهاجرنیا، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در گفت و گو با خبرنگار اندیشه خبرگزاری شبستان در پاسخ به این سوال که چه نسبتی میان آزادی بیان و آراء و افکار تکفیری وجود دارد، اظهار کرد: این سوال نیاز به بحث گسترده ای دارد.

 

وی ادامه داد: به دلیل این که اصولا این دو مبحث یعنی آزادی بیان و عقاید تکفیری ها، دو مقوله حداقل پارادوکسیکال هستند و آزادی اصولا یکی از مباحث مربوط به انسان و شهروند است، که در ادبیات تکفیری و سلفی ها اساسا انسان و حق انسانی مطرح نیست به دلیل آن که در نوعِ انسان شناختی سلفی ها، انسان در حاشیه متن تعریف شده و در حاشیه سنت، قرائت می شود.

 

مولف کتاب «اصول سیاست و حکومت» با تاکید بر این که اساسا تکفیری ها انسان را نمی بینند، تصریح کرد: این افراد، انسان را در ادبیات و تفکر خود موجود مکلفی می بینند که تحت امر سنت سلفی قرار دارد و تنها مکلف است و هیچ گونه آزادی برای او در نظر گرفته نمی شود.

 

وی اذعان کرد: از دیدگاه سلفی ها و تکفیری ها انسان هیچ نوع اختیاری از خود ندارد و تنها اختیاری که در ادبیات آنها برای انسان دیده می شود، این است که او مختار بوده توحید یا کفر را انتخاب کند و اگر توحید را برگزید، امری مطلوب بوده و این انسان خلف صالح است، اما اگر کفر را انتخاب کرد، مشمول تکفیر و معدوم شدن است.

 

حجت الاسلام مهاجرنیا اضافه کرد: بنابراین، در ادبیات و اصطلاح امروزی این نوع انتخاب حداقلی در مقوله آزادی مطرح نیست، به دلیل آن که مفهوم آزادی، مفهومی فراخ و گسترده است که همه عرصه های زندگی را شامل می شود و این که من یا باید مومن باشم یا کافر، اساسا در مقوله آزادی امروز نمی گنجد.

 

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ابراز کرد: بنابراین بحث آزادی در مبانی تکفیری ها به مبانی انسان شناختی آن ها باز می گردد و آن ها انسان را ذیل متنی تعریف می کنند که مربوط به امروز و دوره معاصر نیست بلکه به صدر اسلام و صدها سال پیش که با ادبیات و قرائت آن روز تعریف می شد، بازگشت دارد ضمن آن که می دانیم مقوله آزادی، بحثی جدید و تازه است و به عبارت دیگر سخن از آزادی بیان و آزادی فکر و آزادی قلم و انواع انتخاب هایی که انسان دارد، جزو مقولات امروزی است که سلفی ها بر اساس سنت فکری گذشته آن را قرائت می کنند و بر اساس قرائت آن ها، این امر مفهومی تناقض نما است که بگوییم آزادی از نظر سلفی ها و تکفیری ها! در واقع آن ها از آزادی به نفی می رسند یعنی آزادی که در حقیقت به آزادی نمی رسد.

 

وی تاکید کرد: به طور مثال به اعتقاد گروه تروریستی و تکفیری داعش در حقیقت انسان ها آزاد هستند که آزادی خود را فدا کنند و تحت امر رهبران داعش قرار بگیرند تا آزاد نباشند! و به هر صورتی که رهبران داعش دستور داد، اعضای این گروه عمل کنند و خود را به انواع تله های انفجاری و انتحاری تبدیل کنند!

 

حجت الاسلام مهاجرنیا در پایان خاطرنشان کرد: این تفکر سلفی یعنی پذیرش نفی آزادی، و هر فردی که بخواهد سلفی شود، خود این امر را پذیرفته است و به این که «من رای می دهم تا آزاد نباشم» تن داده است و به این که موجودی مکلف باشد و هر چه به او گفتند، همان را عمل کند، بنابراین بحث آزادی در میان تکفیری ها تنها محدود به انتخاب توحید و کفر– که در صورت انتخاب کفر هم باید کشته شوند – محدود می شود و مباحثی همچون آزادی بیان اساسا جایگاهی ندارد.

 

کد خبر 517349

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha