به گزارش خبرگزاری شبستان، تعريف ملودرام، گرايش به مخاطب و رويكردهاي بيرون آن بود. محور بازشناسي تراژدي نيز شخصيت تراژيك بود. عنصر محوري رمانس، ساختار است و براي شناخت رمانس، ناچار از رويكرد ساختاري هستيم.
بنابراين، رمانس را چنين تعريف كرده اند: «مجموعه ماجرا»، ماجرا يا حادثه، بنيان رمانس است. قهرمان از يك ماجرا بيرون مي آيد و با ماجرايي ديگر درگير مي شود. با اين حال، كنش اساسي، «جستوجو» است يا دست كم، جست وجو در بخش هايي از آن است.
اصطلاح «رمانس» (romance) در اوایل قرون وسطی به معنی زبان های محلی جدیدی بود که از زبان لاتین مشق می شد. رمانس همچنین به معنی کتابهایی بود که که از لاتین ترجمه و یا به این زبان های محلی نوشته می شد. در قرن های نخستین میلادی، قصه های خیالی منظوم و منثور را که شرح حادثه ها و شخصیت های غیر عادی، صحنه های عجیب و غریب، ماجراهای شگفت انگیز، عشق های احساساتی و پرشور و اعمال سلحشورانه بود، «رمانس»می نامیدند. همچنین شخصیت های رمانسی ساکن همین کره خاکی اند امّا به معنایی که من و شما هستیم، نیستند؛ مظهر یکی از قشرهای اجتماعی یا نماد یکی از ارزش ها یا ضدارزش های جامعه و زمانه خاصی هستند که در آن زندگی می کنند، یا بهانه ای برای موقعیت های مختلف، از بلاهت آمیز و طماعانه گرفته تاعاشقانه و مفرّح هستند. آنها اَبَر مرد یا اَبَر زن هستند
نشر مرکز اثر حاضر را در 126 صفحه چاپ کرده است.
نظر شما