نقطه نکوهش انسان در قرآن و روایات

خبرگزاری شبستان: با یک بررسی گذرا در آیات و روایاتی که انسان را نکوهش می کند و به او اعلام خطر می نماید، درمی یابیم که همگی مربوط به امور اعتباری و حوزه رذیلت های ناشی از ورود به منطقه های ممنوعه است.

خبرگزاری شبستان گروه قرآن و معارف: "با یک بررسی گذرا در آیات و روایاتی که انسان را نکوهش می کند و به او اعلام خطر می نماید، درمی یابیم که همگی مربوط به امور اعتباری و حوزه رذیلت های ناشی از ورود به منطقه های ممنوعه در شئون ادراکی و تحریکی آدمی است؛ مثلا نسبت به منطقه خطر شهوت، قرآن کریم می فرماید: آنان که از شهوت پیروی می کنند، می خواهند جامعه اسلامیرا از مسیر حیات انسانی به انحراف بزرگ وادارند و از مدار توجه و توبه خدای سبحان بیرون برند: "و الله یرید أن یتوب علیکم ویرید الذین یتبعون الشهوت أن تمیلوا میلا عظیما/  خدا مى‏ خواهد تا بر شما ببخشايد و كسانى كه از خواسته‏ هاى نفسانى پيروى مى‏ كنند مى‏ خواهند شما دستخوش انحرافى بزرگ شويد." آیت الله جوادی آملی، مفسر قرآن و اندیشمند برجسته دینی در کتاب "حیات حقیقی انسان در قرآن" به تبیین مرزهای حقیقت و اعتبار در زندگی انسان می پردازد نکته ای که می تواند تمییزی برای آدمیان روزگار ما باشد که فرصت های زندگی را در جایگاه های صحیح و صواب صرف کنند.

نکوهش ها و هشدارهای قرآن متوجه همه انسان هاست و نمی توان برای جمع میان آیات، چنان که بعضی پنداشته اند، موارد نکوهش را مربوط به منافقان و کافران دانست؛ زیرا گرچه آنان مصداق کامل ذم و تحقیر الهی اند، اما هر جا سخن از صفات نکوهیده ای چون ستم، جهل، کفر، حرص، بخل و... به میان آمده، از انسان، نه کافر و منافق، یاد شده است:" إن الانسن لظلوم کفار /  قطعا انسان ستم ‏پيشه ناسپاس است." "إنه کان ظلوما جهولا / به راستى او ستمگرى نادان بود" "إن الانسن خلق هلوعا/ به راستى كه انسان سخت آزمند [و بى‏ تاب] خلق شده است."  و کان الإنسن قتورا /  و انسان همواره بخيل است." "وکان الإنسن عجولا / انسان همواره شتابزده است." "و کان الإنسن أکثر شی ء جدلا/ انسان بيش از هر چيز سر جدال دارد."
 

تخیل چگونه به کمال اعتدالی می رسد؟

اگر عقل انسان فعلیت یابد، تخیل به حد کمال اعتدالی خود می رسد و از افراط و تفریط مصون می ماند و کسی که در پرتو عقل، خیال خود را تعدیل کند، هرگز به رذیلت های خودنگری، خود بزرگ بینی و تحقیر دیگران دچار نمی شود و اگر به مقامات دنیوی دست یابد و از ثروت و موقعیت های فراوانی بهره مند شود، هیچ یک را حقیقتا عامل کمال واقعی تلقی نمی کند، بلکه در پرتو نور عقل چنین می اندیشد که آنچه اکنون به دست ماست، آزمون الهی است و پیش از این در اختیار دیگران بوده و دسترسی به آن در اثر تناوب است؛ یعنی عده ای از آن سوی این صف بیرون رفته اند تا جای ورود ما باز شده است و در امتداد این صف نیز خردسالانی به نوبت ایستاده اند و دیری نمی پاید که جایگاه خویش را به آنان وا نهاده و به دیگرانی که رفتند و همه چیز را رها کردند، می پیوندیم؛ یعنی نه ما می مانیم و نه مال؛ زیرا هم اموال در تحول است و هم مالکان. اما اگر نیروی تخیل بدون رهبری عقل، رشد کاذب یافت و راه فعلیت عقل را بست، انسان را به خیالزدگی می کشاند و انسان خیالزده، چون از رهبری عقل محروم است، مختالانه به سر می برد و با غفلت از حقیقت صف گونه دنیا دچار خسارتی جبران ناپذیر می شود. همین گونه است مسئله شهوت و غضب که اگر از حد اعتدال خارج شود، آن یکی آدمی را مست و دیوانه می سازد و این دیگری زندگی را جهنمی سوزان می کند که هر دو برای حیات کوتاه مدت مادی زیانبار است؛ چه رسد به حیات حقیقی ابدی.
 

نقطه نکوهش انسان در آیات کجاست؟

با یک بررسی گذرا در آیات و روایاتی که انسان را نکوهش می کند و به او اعلام خطر می نماید، درمی یابیم که همگی مربوط به امور اعتباری و حوزه رذیلت های ناشی از ورود به منطقه های ممنوعه در شئون ادراکی و تحریکی آدمی است؛ مثلا نسبت به منطقه خطر شهوت، قرآن کریم می فرماید: آنان که از شهوت پیروی می کنند، می خواهند جامعه اسلامی را از مسیر حیات انسانی به انحراف بزرگ وادارند و از مدار توجه و توبه خدای سبحان بیرون برند: "و الله یرید أن یتوب علیکم ویرید الذین یتبعون الشهوت أن تمیلوا میلا عظیما/  خدا مى‏ خواهد تا بر شما ببخشايد و كسانى كه از خواسته‏ هاى نفسانى پيروى مى‏ كنند مى‏ خواهند شما دستخوش انحرافى بزرگ شويد."
 

غضب لشکر شیطان است

نسبت به محدوده خطرناک غضب نیز توصیه ها و هشدارهای فراوانی از سوی قرآن و عترت، وارد شده است؛ "إنما یرید الشیطن أن یوقع بینکم العدوة والبغضاء فی الخمر والمیسر ویصدکم عن ذکر الله وعن الصلوة فهل أنتم منتهون/  همانا شیطان مى‏ خواهد با شراب و قمار ميان شما دشمنى و كينه ايجاد كند و شما را از ياد خدا و از نماز باز دارد پس آيا شما دست برمى ‏داريد."  نیز در سخنان امیر مومنان(ع) وارد شده است که به حارث همدانی هشدار می دهند و غضب را بخش عمده ای از سپاه شیطان می خوانند؛ «و احذر الغضب فإنه جند عظیم من جنود إبلیس.» پس انسان در دو قلمرو حقیقت و اعتبار زندگی می کند. هرچه به حقیقت آدمی باز می گردد، با برکت و بی خطر و ضامن حیات حقیقی بشر است؛ اما در محدوده طبیعت و اعتبار، هم برکات فراوانی وجود دارد و هم خطرات فراوان.
 

بینشی که حکما آن را "اشرف العلم" لقب داده اند

برای تداوم حیات حقیقی و افزونی تأله آدمی، لازم است که انسان اولا چیزی را روی اصول علمی ببیند و ثانیا بر پایه قواعد عملی آن را بپذیرد. نخست باید ببیند که از امور مرتبط با او کدام یک ماندنی است و کدام یک رفتنی که از این بینش عمیق در سخنان برخی حکیمان اسلامی به "اشرف العلم"یاد شده است. در مرحله دوم، آنچه را حقیقی و ماندنی یافت، هنگام عمل انتخاب کند و بپذیرد و رفتنی ها را که همه از زمره اعتباریات است، رها نماید. با این دید، روشن می شود که ظاهر همه اشیا، چه عبادت و چه عصیان، رفتنی است؛ اما روح اعمال آدمی، نه تنها از میان نمی رود، بلکه سرانجام انسان را نیز همراه خویش به مقصد می رساند؛ چنان که قرآن کریم درباره عبادتی چون قربانی، می فرماید: "لن ینال الله لحومها ولا دماوها ولکن یناله التقوی منکم/ گوشت و خون قربانی هرگز به خدا نمی رسد؛ بلکه آنچه توان بالا رفتن و امکان به خدا رسیدن دارد، تقوای شماست." این آیه با دلالت التزامی، انسان متقی را بالارونده می خواند و او را به لقای خدا نائل می داند؛ زیرا تقوای تنها و جدای از موصوف، نه صعود دارد و نه وجود؛ اما به همین معنای التزامی، در جای دیگری چنین تصریح شده است: "یرفع الله الذین ءامنوا منکم والذین أوتوا العلم درجت/ خداوند، مؤمنان را به یک درجه و مؤمنان عالم را به درجاتی، رفعت می بخشد و بالا می برد."
بر اساس این آیه، جان انسان با ایمان و نه تنها تقوا و ایمان او، اوج می گیرد و به خدای سبحان می رسد. روح اعمال بد انسان نیز او را همراهی می کند و سرانجام به مقصدش می رساند و این مقصد، جز جهنم نخواهد بود؛ چنان که قرآن کریم وقتی از تخلف کنندگان توانگر و روتافتگان از جهاد در رکاب رسول خدا (ص) یاد می کند، آنان را آدمیان پلیدی می خواند که با آنچه کرده اند و به دست آورده اند، سرانجام به مأوای خویش، یعنی جهنم وارد می شوند؛ "إنهم رجس و مأویهم جهنم جزاء بما کانوا یکسبون / چرا كه آنان پليدند و به [سزاى] آنچه به دست آورده ‏اند جايگاهشان دوزخ خواهد بود."

کد خبر 516765

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha