غفلت ازجوانان چرا؟/ اعتماد به جوان حماسه جنگ تحمیلی را زنده می کند

حقیقتا توانایی هایی که درجوان هست می تواند معجزه کند و حتی کوه ها را جابه جا کند؛ پس غفلت از جوانان چرا؟، اگر ما به نسل جوان اعتماد کنیم، می توانیم دوباره شاهد حماسه آفرینی جنگ تحمیلی باشیم.

خبرگزاری شبستان: 11 شعبان سالروز تولد فرزند برومند امام حسین (ع) است که به این بهانه این روز به نام جوان و جوانان این مرزو بوم نام گرفته است.با توجه به اینکه کشور ایران با دارا بودن 38 درصدی قشر جوان جزو کشورهای جوان جهان محسوب می شود، از این رو درباره روز جوان و نیازهای نسل جوان حرف و سخن بسیار است. در این نوشته سعی بر آن شده تا هر چه بیشتر و بهتر فرمایشات بزرگان را به عنوان نسل جوان آویزه گوشمان کنیم . با الهام از سخنان بزرگان مذهبی و کشوری مان بیشتر از قبل به فکر گذراندن بهار زندگی مان باشیم.

 

ابتدا به روایت سخنان شیوا و دلنشین مقام معظم رهبری در دیدار جوانان پرشور، انقلابی و مؤمن ایران اسلامی می پردازیم. این سخنان حاوی نکات دقیق وحساسی است که می طلبد آحاد ملت بویژه نسل جوان هوشیار به آن اهتمام ورزند.

 

از دیدگاه مقام معظم رهبری ،جوانی، یک پدیده درخشان و یک فصل بی بدیل و بی نظیر از زندگی هر انسانی است. در هر کشوری که به مسأله جوان و جوانان، آن چنان که حق این مطلب است، درست رسیدگی شود، آن کشور در راه پیشرفت، موفقیت‌های بزرگی به دست خواهد آورد. اگر کشوری همچون کشور ما باشد که جمعیت جوان، یک جمعیت غالب و بزرگ و یک نسبت عظیم از جمعیت کل کشور را تشکیل دهد، این قضیه اهمیت بیشتری پیدا خواهد کرد.

 

شبهه و استفهام ویژگی دوران جوانی

ایشان فرمودند: «مسوولیت هایی نسبت به جوان وجود دارد، باید بگویم که جوانی این دوره مشعشع و درخشان دوره‌ای است که اگرچه چندان طولانی نیست، اما آثارش یک آثار ماندگار و طولانی در همه زندگی انسان است. جوانی از بلوغ آغاز می‌شود. در این جا می‌خواهم از منظر جوانان به مسأله نگاه کنم، تا بزرگ‌ترها، پدر و مادرها و مسوولان، فضای جوانی را که خودشان هم یک روز در آن فضا بودند، به یاد بیاورند.

 

جوان در دوره جوانی به خصوص در آغاز جوانی تمایلات و انگیزه هایی دارد، اولا به دلیل اینکه در حال تکوین هویت جدید خود است، تمایل دارد تا شخصیت جدید او به رسمیت شناخته شود، که غالبا این اتفاق نمی افتد و پدر و مادرها جوان را در هویت و شخصیت جدید او گویا به رسمیت نمی شناسند. بلکه جوان احساسات وانگیزه‌هایی در رشد جسمانی و روحی دارد، به دنیای تازه ای قدم گذاشته است که غالبا دوروبری ها، خانواده، کسان، افراد در جامعه، ازاین دنیای جدید بی خبر و بی‌اطلاع می‌مانند، یا به آن بی اعتنایی می کنند; لذا جوان احساس تنهایی و غربت می کند. من مایلم این چیزها را بزرگترها بشنوند، مورد توجه قرارداده و دوره جوانی خودشان را به یاد بیاورند.
 

در ضمن جوان در دوره جوانی چه اوایل بلوغ و چه بعدها با مجهولات زیادی روبه رو می شود; مسائل جدیدی برای او مطرح می شود که سؤال برانگیز است، در ذهن او شبهه ها و استفهام هایی به وجود می آید که مایل است به این شبهه ها وسوال ها و استفهام ها پاسخ داده شود که در بسیاری ازموارد، پاسخ بهنگام و دلنشین داده نمی شود، لذا جوان احساس خلاء و ابهام می کند.


همچنین جوان احساس می کند در وجود او انرژی های متراکمی وجود دارد، توانایی هایی هم در خود از لحاظ جسمانی، فکری و ذهنی احساس می کند. حقیقتا توانایی هایی که درجوان هست می تواند معجزه کند و حتی کوه ها را جابه جا کند؛ اما جوان احساس می کند که از این نیروها و از این انرژی متراکم و ازاین توانایی های او بهره برداری نمی شود، لذا احساس بیهودگی و اهمال می کند.
 

 جوان محتاج بها و ارزش 
آن هم به این دلیل که جوان برای اولین بار با دنیای بزرگی در دوره جوانی مواجه می شود که این دنیا را تجربه نکرده و از این دنیا چیزهای زیادی نمی داند. بسیاری از حوادث زندگی برای او پیش می آید که تکلیف خودش را در مقابل آنها نمی داند; احساس می کند که احتیاج به راهنمایی و کمک فکری دارد؛ از آنجا که پدر و مادرها اغلب اشتغال دارند; به جوان نمی‌رسند در نتیجه کمک فکری به او داده نمی شود; مراکزی که در این زمینه مسوولند، غالبا درجای لازم و در نقطه نیاز حضور ندارند، لذا این کمک به او داده نمی شود و جوان احساس بی پناهی می کند. این احساسات در جوان ما به طورغالب وجود دارد، از یک طرف احساس تنهایی، بی پناهی، توانایی های فراوان و از طرف دیگر احساس این که ازاین توانایی ها استفاده نمی شود.»

 

به اعتقاد رهبر معظم انقلاب وجود این احساسات، مسوولیت هایی را برای همه بوجود می آورد وهمه مسوولیت دارند، بخصوص دولت، روحانیت، صدا و سیما، بسیج، سازمان ورزش کشور، نهادها و مراکز فرهنگی; اینها مسوولیت های بزرگی در قبال نسل جوان دارند، به خصوص در کشوری همچون کشور ما که نسل جوان از لحاظ کمیت، متراکم و گسترده; از لحاظ روحیه،دارای روحیه ایمان; از لحاظ آمادگی، آماده کارهای بزرگ; و ازلحاظ استعداد، یک مجموعه بسیار بااستعداد است.

 

با فرمایش مقام معظم رهبری در خصوص جوان و نیروی جوانی جا دارد که به یکی از احادیث پیامبر اکرم(ص) را به مسولان یاد آور شد که فرمودند: «شماها را درباره نیکی کردن به جوانان سفارش می‌کنم زیرا که آن ها دل رقیق تر و قلب فضیلت پذیرتر دارند.»

 

مسوولیت های بزرگ را به جوانان واگذارید

در ادامه رهبر فرزانه انقلاب می فرمایند: «اسلام درباره جوانان، نظرش دقیقا منطبق برهمان چیزی است که امروز پیشنهاد و نیاز ما از نسل جوان است. پیامبر اکرم (ص) درباره جوانان توصیه کرده است; با جوانان انس گرفته و از نیروی جوانان برای کارهای بزرگ استفاده کنید. برای مثال شما امیرالمؤمنین (ع) را فقط به عنوان یک چهره دوران چهل ساله و پنجاه ساله و شصت ساله نبینید; درخشش امیرالمؤمنین در دوران جوانی، همان الگوی ماندگاری است که همه جوانان می توانند آن راسرمشق خودشان قرار بدهند. در دوره جوانی در مکه، یک عنصرفداکار، یک عنصر باهوش، یک جوان فعال، یک جوان پیشرو و پیشگام;در همه میدان ها مانع های بزرگ را از سر راه پیامبر (ص) برطرف می کرد; در میدان های خطر سینه سپر می کرد و سخت ترین کارها را بر عهده می گرفت، با فداکاری خود، امکان هجرت پیامبر (ص) را به مدینه فراهم کرده و بعد در دوران مدینه، فرمانده سپاه، فرمانده دسته های فعال، عالم، هوشمند، جوانمرد و بخشنده بود; در میدان جنگ، سرباز شجاع و فرمانده پیشرو بود; در عرصه حکومت، یک فرد کارآمدبود; در زمینه مسائل اجتماعی هم یک جوان پیشرفته به تمام معنا بود.

 

پیامبر اکرم (ص) در یکی از حساس ترین لحظات عمر خود، مسوولیت بزرگی را به یک جوان هجده ساله داد. پیامبر (ص) می توانست یک نفر از اصحاب پنجاه ساله، شصت ساله و دارای سابقه جنگ و جبهه رابگذارد; اما یک جوان هجده ساله را گذاشت و او «اسامه بن زید»بود. پیامبر (ص) از ایمان و از سابقه فرزند شهید بودن او هم استفاده کرد. آن نقطه ای که اسامه را فرستاد، همان نقطه ای بودک ه پدر اسامه بن زید یعنی «زید بن حارثه» در دو سال قبل از آن در آن نقطه به شهادت رسیده بود. پیامبر (ص) فرماندهی این سپاه بزرگ و گران را به این جوان هجده ساله داد که همه اصحاب بزرگ و پیرمرد و سرداران سابقه دار پیامبر در آن سپاه عضو بودند.

 

ما امروز در کشورمان اسامه بن زیدهای زیادی داریم; جوانان زیادی داریم; دختران و پسران، جمعیت انبوهی از این مجموعه را تشکیل داده که حاضرند، در همه میدان های فعال در میدان درس، در میدان سیاست، در میدان فعالیت های اجتماعی، در میدان مشارکت های گوناگون برای فقرزدایی، برای سازندگی و در هر صحنه و عرصه ای که برای آنها برنامه ریزی بشود و امکان داده شود، شرکت کنند; این موقعیت بسیار مهمی برای این کشور است. این نسل، شبیه همان نسلی است که توانست یکی از بزرگ ترین تجربه های این کشور یعنی تجربه جنگ تحمیلی را با قدرت و موفقیت به پایان ببرد.


استقلال و اعتماد به نفس هدیه انقلاب به جوانان
رهبر فرزانه انقلاب در بخش دیگری از سخنان خود فرمودند: «عزیزان من! با امکاناتی که این کشور در حال حاضر از آن برخورداراست، نتیجه منطقی، یک آینده روشن، رضایت بخش وافتخارآمیز است. جمعیت کشور، اکثرا جوانند. امروز در دنیا کشورهایی هستند که به کمبود جوان دچارند; سطح سنی آنها بالاست ومجبورند نیروی جوان خودشان را از کشورهای دیگر بیاورند! کشورما از لحاظ جمعیت جوان کشور، یکی از پرفرصت ترین کشورهاست. به برکت انقلاب، روحیه جوانان و روحیه عموم مردم، روحیه کار وابتکار و خلاقیت است.» قبل ازانقلاب، به جوان و غیر جوان فرصت ابتکار و خلاقیت داده نمی شد نه در زمینه علمی، نه در زمینه صنعتی و نه در زمینه ابتکارات گوناگون و ابتکارات با بی اعتنایی مواجه می شد; اما انقلاب نیروی استقلال و نیروی اتکا به نفس و اعتماد به خود را در جامعه ما زنده کرد; لذا این روحیه هم یکی از فرصت های بزرگ است.

 

عدالت را به خاطر بسپارید

امروز واقعیت در کشور ما، یک واقعیت استثنایی است; لااقل دراین منطقه استثنایی است. مردم، دولت ها و نمایندگان مجلس را با اراده و میل و تشخیص خود انتخاب می کنند و آنها را در معرض آزمایش می گذارند; اگر از آنها راضی بودند، باز بار دیگر آنها را بر سر کار می‌آورند، اگر نخواستند، بار دیگر به سراغ دیگری می روند; این هم یک فرصت بسیار بزرگ است. [فرصت دیگر] راهنمایی های اسلام و اصول و ارزش های اسلامی است که امروز در کشور ما رسمیت دارد. در بسیاری از مناطق دنیا ممکن است دموکراسی و فعالیت اقتصادی هم باشد; اما چیزی به نام عدالت اجتماعی و رفع تبعیض مطرح نیست. اسلام که قانون اساسی را تشکیل و قوانین را هدایت می کند، عدالت اجتماعی جزو بزرگ ترین توصیه های آن است. اگر مسوولانی در کشور برای عدالت اجتماعی، برای نفی فقر در جامعه، برای کم کردن شکاف میان طبقات فقیر و غنی کار نکنند، از چشم مردم خواهند افتاد; مردم آنها را به عنوان مسوولانی که مورد علاقه و قبول آنها باشند، طبعا نمی پذیرند.»


مردمی بودن حکومت یک ارزش والا

به فرموده رهبر معظم انقلاب، مردمی بودن حکومت هم یکی دیگر از ارزش هایی است که حاکمیت اسلام و معارف اسلامی به این مملکت هدیه کرده است. مردمی بودن، چیزی بالاتر از انتخاب شدن به وسیله مردم است. بعضی ها ممکن است در یک نظام دمکراتیک، به شکل دمکراتیک هم انتخاب شود; اما بامردم رابطه ای نداشته باشند; اینها مردمی نیستند. در کشور اسلامی ما، مردمی بودن یک ارزش است: رئیس جمهور مردمی است، مسؤولان مردمی اند و می خواهند مردمی باشند، هر کسی که بیشتر به مردم نزدیک باشد، بیشتر احساسات مردم را درک، احساس همدردی و ابراز همدردی کند، مردم به او علاقه بیشتری نشان می دهند، این هم یکی از امتیازات بزرگ وضع کنونی ماست.


تهدیدات را جدی بگیرید

کشوری با چنین جوانان، استعداد، انرژی و با چنین امکانات طبیعی و اقلیمی و با آن زمینه های معرفتی و مکتبی، اگر مسؤولانش درست کار کنند که مسؤولان کشورمان تصمیم هم دارند که کار کنند- بلا شک آینده ای که در انتظار آنهاست، یک آینده بسیار درخشان است، اما تهدیدهایی هم هست، این تهدیدها را باید شناخت. این که من اصرار دارم در همه گفته ها و اظهارات- چه در خطاب به نسل جوان، چه در خطاب به عموم ملت- تهدیدهای متوجه به کشور و ملت و به خصوص نسل جوان را تذکر بدهم، به این خاطر است که اهمیت این تهدیدها خیلی زیاد است.


عزیزان من گاهی یک غفلت، یک بی توجهی، یک سستی، یک سهل انگاری، ممکن است یک محصول عظیم را از دست ملتی بگیرد، نباید اجازه داد. ملت ما نشان داده، آنجایی که کار، حرکت و تلاش است، اگر فرماندهان و مسؤولان خوبی بالای سر او باشند، خواهد توانست کارهای بزرگ را به انجام برساند، بعد از این هم خواهد توانست، مشروط بر این که تهدیدها را بدانیم. اینجا دیگر خطاب من فقط به نسل غیرجوان نیست، به خصوص به خودجوانان هم توجه می دهم و مایلم به طور دقیق تهدیدهایی که وجود دارد، بشناسند و شما هم به سهم خودتان در مقابله با این تهدیدها کوشا باشید.

 

تهدیدهای آینده درخشان ما دو نوع اند: تهدیدهای خارجی وتهدیدهای داخلی. من اول این یک کلمه را بگویم که اگر از داخل این ملت دشمن داخلی نداشته نفوذی نداشته باشد، دو چهرگان در مسایل کشور تخریب نکنند، دشمن خارجی نمی تواند کار زیادی انجام بدهد. 
 

با اقتدار در مقابل دشمن ایستاده ایم

این که شما می بینید بر روی بی اعتنایی ایران به آمریکا این همه فشار می آید، آمریکایی ها از تمام وسایل استفاده می کنند، برای این که این چهره بی اعتنا و عبوسی را که ملت ایران درمقابل آمریکا گرفته، درهم بشکنند برای این است که در اطراف دنیا همه زحمت خودشان را کشیده اند تا بتوانند سیاسیون سالم را وادار به تملق و تواضع و تعظیم و تسلیم بکنند. آمریکایی ها به روسای کشورهای آفریقایی و آسیایی و آمریکای لاتین اینطور تفهیم کرده اند که برای زندگی کردن، هیچ چاره ای نیست، مگر تسلیم شدن در مقابل آمریکا و سیاست های آن; خیلی از آنها هم این را قبول کرده اند. یک کشور و یک ملت و یک دولت در دنیا هست که زیر این بار نرفته، می گویند ما کاری به کار آمریکا نداریم; اما حاضرنیستیم تسلیم زورگویی، فشار، تسلیم تحمیل سیاست ها و روابط آمریکا بشود، آن کشور جمهوری اسلامی ایران است.

 

خیزش جهان اسلام ریشه در انقلاب ایران دارد

برخلاف اظهارات ریاکارانه ای که مسوولان آمریکایی گاهی در مقام بیان یا خطابه اظهار می کنند، بعضی وقت ها از ملت ایران یک تعریف نیمه کاره، یا تعریفی از بخشی از مسوولان و نظام ایران بر زبان می آورند، هدف آنها این است که بتوانند بر ایران سلطه سیاسی ،اقتصادی و اگر بشود سلطه نظامی پیدا کنند. بازارهای ایران مورد طمع آنهاست; منابع ایران مورد طمع آنهاست; از همه بالاتر، چون ملت و نظام انقلابی و اسلامی ایران توانسته است خیزش عظیمی را در دنیای اسلام به وجود آورد یک بیداری که به آسانی نمی توانند آن را از بین ببرند می خواهند با قانع کردن و خاضع کردن ایران، این خیزش جهانی را از بین ببرند; یعنی به دنیا این طور بگویند که اینهایی که خودشان شروع کننده بودند، آمدند درمقابل آمریکا اظهار تسلیم و خضوع کردند!


بنابراین، هدف، روابط سالم نیست. آنها در تبلیغاتشان آن حرف ها را می زنند; عده ای هم متأسفانه در مطبوعات کشور و غیره، همان حرف ها را تکرار می کنند; که گویا ارتباط با آمریکا خواهد توانست همه مشکلات اقتصادی کشور را حل کند; این دروغ و خلاف است.

 

بارها آمریکایی ها اعلام کردند که هدف آنها از ارتباط با کشورها، تأمین منافع دولت آمریکاست! معنای این حرف چیست؟ معنایش این است که از نظر آمریکایی ها، منافع یک شهروند آمریکایی، بر منافع یک شهروند ایرانی هر که باشد ترجیح دارد، یک جوان آمریکایی، بر جوان ایرانی ترجیح دارد، یک عنصرآمریکایی هر که باشد بر یک عنصر ایرانی و یا غیر ایرانی ترجیح دارد، سیاست آمریکا در مسائل جهانی اش بر این مبناست; هدف اصلی این است. در حال حاضر موسسات متعددی در خود آمریکا و در اروپا از طرف آمریکایی ها فعالیت می کنند; برای فشار آوردن، چه بر روی دولت ایران، چه بر روی افکار عمومی ایران، چه بر روی فضای ذهنی ایران.

 

متأسفانه بعضی از اینها توانسته اند از بعضی از اوضاع آشفته استفاده کنند; داخل ایران هم بیایند و با این و آن تماس بگیرند! یکی از اینها وقت برگشت از ایران در آنجا گزارشی داده و گفته که همه چیز در مورد ایران تمام شده است; ما فقط باید سفیرمان را به ایران معرفی کنیم! شخصی شنید، گفت خواب خوش دیدید، خیر باشد! در اینجا به او چه گفتند که او این چنین برداشت کرده که همه چیز تمام شده است؟! چه کسی با او حرف زده است؟! اینها چیزهایی است که تهدیدهای داخلی را تشکیل می دهد.


محافظ صفا و صمیمیت داخل کشور باشید

 عزیزان من! اگر ما در داخل متحد و منسجم باشیم، اگر مردم با دولت و مسوولانشان صمیمی باشند و ارتباط داشته باشند، دشمن خارجی هیچ تأثیر سویی نمی تواند بگذارد و هیچ اقدامی نمی تواند بکند; اما متأسفانه در داخل، ایادی دشمن هستند.


شما بدانید جوانان عزیز! در هر جایی که شما یک تظاهرات اسلامی یا انقلابی یا دینی از خودتان نشان می دهید وقتی در مجالس دعا، مجامع اعتکاف، تظاهرات بیست و دوم بهمن و روز قدس شرکت می کنید، وقتی مسوولان کشور مثل رئیس جمهور و دیگران را مورد احترام قرار می دهید، از هرحرکت شما که نشانه دینداری و علاقمندی شما به انقلاب باشد، این منافقین به خودشان می لرزند و ناراحت می شوند! اینها همان کسانی هستند که با حرف‌ها اظهارات، موضع گیری ها، تبلیغات خود و احیانا با دخالت خود در بعضی از اغتشاش ها، دشمن خارجی را امیدوار می کنند؛ دشمن خارجی خیال می کند که حالاباید به سمت تصرف ایران، تسلط بر ملت ایران، درهم شکستن مقاومت انقلابی بیست و یک ساله ملت ایران بیاید، در واقع اینها مقصرند; اینها به دشمن روحیه می دهند!
 

آزموده را آزمودن خطاست

عزیزان من! هدف اصلی دشمنان چه دشمنان خارجی، چه دشمنان دور و منافق داخلی عبارت است: از نفی حکومت دینی و حکومت اسلام; اصل قضیه برای اینها این است و به کمتر از این هم راضی نیستند! اینها می دانند تا وقتی که قدرت در دست دین و احکام دینی است، تا وقتی که مقررات مجلس شورای اسلامی باید طبق دین باشد، تا وقتی این قانون اساسی هست که این قانون اساسی منطبق بر دین است، اینها در این کشور نمی توانند کاری بکنند. تا وقتی مسوولان کشور به مبانی دین و اسلام و فقاهت پای بندند اینها کاری نمی توانند بکنند، می خواهند این پای بندی را از بین برده و هدف این است; می خواهند همان تجربه ای که در صدر اسلام به وجود آمد را دوباره تکرار کنند.

 

به گفته رهبر معظم انقلاب امروز دشمن قادر نیست. امروز به برکت ملت هوشیاری مثل ملت ایران، به برکت افکار برانگیخته ای مثل افکار ملت ایران، به برکت انقلاب بزرگی مثل انقلاب اسلامی ایران، نه آمریکا و نه بزرگتر از آمریکا اگر در قدرت های مادی باشد، قادر نیستند حادثه ای مثل حادثه صلح امام حسن (ع) را بر دنیای اسلام تحمیل کنند; اینجا اگر دشمن خیلی فشار بیاورد، حادثه کربلا اتفاق خواهد افتاد.
 

برای مثال بنده در دو سال قبل از این در یکی از خطبه های نماز جمعه گفتم که دستگاه های استکباری دنیا و در رأس همه أمریکا از تبلیغات برای ساقط کردن و ایجاد اغتشاش در کشورها استفاده می کنند، بعد به آن مراکز تبلیغاتی خطاب کرده و گفتم: ولی بدانید این توطئه که شما بخواهید به وسیله رادیوهاتان در ایران اسلامی، همان برنامه ای را که در اروپای شرقی و در بعضی ازکشورهای دیگر به وجود آوردید، به وجود بیاورید، این نشدنی است; این خیال خامی است. من حالا می بینم متأسفانه همان دشمنی که به وسیله تبلیغات خود، همتش این بود که افکار عمومی یک کشور را به سمتی متوجه بکند، امروز به جای رادیوها آمده و در داخل کشور پایگاه زده است!

 

من نه با آزادی مطبوعات مخالفم، نه با تنوع مطبوعات

بعضی از این مطبوعاتی که امروز هستند، پایگاه های دشمن اند; همان کاری را می کنند که رادیو وتلویزیون های بی.بی.سی و آمریکا و رژیم صهیونیستی می خواهند، بکنند! من نه با آزادی مطبوعات مخالفم، نه با تنوع مطبوعات; اگر به جای بیست تا روزنامه دویست تا روزنامه هم در این کشور در بیاید، بنده خوشحال تر هم خواهم بود و از این که روزنامه های کشور زیاد بشوند، هیچ احساس بدی ندارم. اگر مطبوعات آن طوری که در قانون اساسی هست، مایه روشنگری باشند، مصالح کشور را رعایت کنند، به نفع مردم قلم بزنند، به نفع دین قلم بزنند، این مطبوعات هرچه بیشتر باشند، بهتر است; اما امروز مطبوعاتی پیدا می شوند که همه همتشان تشویش افکار عمومی و ایجاد اختلاف و ایجادبدبینی در مردم و خوانندگانشان نسبت به نظام است! ده تا، پانزده تا روزنامه، گویا از یک مرکز هدایت می شوند; تیترهای شبیه به هم در قضایای مختلف; قضایای کوچک را بزرگ می کنند و تیترهایی می زنند که هر کس این تیترها را نگاه می کند، خیال می کند که همه چیز در کشور از دست رفته است!

 

اینها امید را در جوانان می میرانند; روح اعتماد به مسوولان را در آحاد مردم کشور تضعیف می کنند; نهادهای اصلی کشور را مورد اهانت و توهین قرار می دهند! من نمی دانم مدل اینها کجاست و کیست! مطبوعات غربی هم اینطور نیستند! این یک نوع شارلاتانیزم مطبوعاتی است که امروز بعضی از مطبوعات در پیش گرفته اند! من می دانم که در بسیاری از این مطبوعات آدمهای خوب و مومنی مشغول کارند چه کسانی که قلم می زنند، چه کسانی که اداره می کنند؛ اما در لابلای همینها اثر انگشت «عبدالله بن ابی ها» را من می بینم: تفرقه افکنی ها، اختلاف افکنی ها، تشنج آفرینی ها، تشویش افکار عمومی، ناامید کردنها، یأس پراکنی ها، چهره سازی عناصر وابسته و مرید دشمن، از نظر انداختن عناصر مفید و مؤمن و مخلص و دلسوز! البته این کارها به جایی هم نخواهد رسید; خدای متعال رسوا می کند.

 

تحریک احساسات، حربه جدید دشمن

من البته مایل نبودم با این صراحت و تفصیل درباره بعضی ازمطبوعات حرف بزنم; در واقع ناگزیر شدم، من با مسوولان صحبت کردم، رئیس جمهور محترممان هم مثل من از این مطبوعات ناراحت است. من نمی دانم آیا کار با نصیحت پیش می رود یا نه; بعید می دانم!

 

من به نظرم رسید بعد از آن که با مسوولان در میان گذاشتم و به رئیس جمهور گفتم، این را به عنوان یک درد دل و شکوه مثل پدری که با فرزندانش مطلبی را در میان می گذارد با شما درمیان بگذارم. البته من به شما عرض بکنم که یکی از هدف های دشمن این است که با تحریک احساسات، در کشور ایجاد ناامنی بکند. من توصیه می کنم که به خاطر احساسات و به خاطر طرفداری از فلان کس، مبادا بر خلاف قانون هیچ اقدامی انجام بگیرد; من به هیچ وجه اجازه نمی دهم.

 

هدفهای دشمن از این کارها [ایجاد اغتشاش] عبارت است ازبی ایمان کردن، ایجاد گسست بین نسل کنونی و نسل گذشته، و کوچک کردن افتخارات بیست سال گذشته.

 

این جنگ یکی از مفاخر تاریخ ایران است; آن وقت می آیند جنگ و رزمندگان و شهدا و سپاه و ارتش و بسیج را زیر سؤال می برند! این گسست نسل کنونی از نسل گذشته و از افتخارات گذشته، این جداکردن مردم از مسوولان، این جدا کردن مردم از عقاید دینی وباورهای دینی، آیا جز از دشمن برمی آید؟ اما می بینیم که فلان روزنامه هم این کارها را می کند! البته بعضی هم هستند که واقعا دشمن نیستند که من می دانم اینطور است، اما غافلند. این، آن شکوه ای بود که من خواستم به شما بکنم. شماها بدانید، دستگاههای مسوول هم بدانند که این یک خطر بزرگ است; اگر جلوی این خطر را نگیرند، بدون شک دشمن یک قدم جلو خواهد آمد و روحیه جدیدی پیداخواهد کرد. البته جایی را که دشمن هرگز نخواهد توانست از لحاظ معنوی و روحی تصرف بکند، آن عبارت است از جایی که مردم هستند و آن جایی که این خدمتگزار مردم در آن جا قرار دارد، پروردگارا! ملت ایران را پیروز کن; دشمنانش را منکوب و سرکوب کن.

 

گزیده ای از احادیث معصومین (ع) در باب جوانی

در ادامه احادیث ائمه و معصومین (ع) خطاب به جوانان را نقل کنیم، زیرا برای رسیدن به تعالی هر فر د دانستن این سخنان ارزشمند لازم است.

رسول اکرم (ص):

«در قیامت هیچ بنده ای قدم از قدم برنم دارد تا به این پرسش ها پاسخ دهد: اول آن که عمرش را درچه کار فان نموده و جوان اش را در چه راه صرف کرده است.»

 

رسول اکرم (ص) به ابوذر غفار فرمود: «پنج چیز را پیش از پنج چیز غنیمت بشمار؛ جوان ات را قبل از پیر، سلامتت را قبل از بیمار، تمکنت را قبل از تهیدست، فراغتت را قبل از گرفتار، زندگان ات را قبل از مرگ.»


 «بر مرد با ایمان لازم است که از نیرو خود به نفع خویشتن استفاده کند و از دنیا خود برا آخرت خویش، و ازجوان خود پیش از فرا رسیدن ایام پیر و از زندگ پیش از رسیدن مرگ.»
 

«فرشته اله هر شب به جوانان بیست ساله ندا م دهد (برا سعادت و رستگار خود) کوشش و تلاش کنید.»
 

«خداوند هفت گروه را در سایه رحمت خود جا م دهد، روز که سایه ا جز سایه او نیست اول زمامدار دادگر و دوم جوان که در عبادت خداوند، پرورش یافته باشد.»
 

حضرت علی (ع):

«دریاب جوانی ات را قبل از پیر ی و سلامتت را قبل از بیماری.»

«دو چیز است که قدر و قیمتشان را نمی شناسد، مگر کس که آن دو را از دست داده باشد، یک جوان و دیگر تندرست است.»

 

حضرت صادق (ع):

«از مواعظ لقمان حکیم به فرزند خود این بود که فرزندم! بدان فردا که در پیشگاه اله برا حساب حاضر می شود،درباره چهار چیز از تو می پرسند: جوان ات را درچه راه صرف کرد؟ عمرت را در چه کار فان نمود؟ ثروتت را چگونه به دست آورد؟ و آن را در چه راه مصرف کرد؟»

 

امام صادق (ع)از پدران خود، روایت کرده است که: «سلامت، نیرومند، فراغت، جوان، نشاط و نیاز خود را فراموش منما و در دنیا از آن ها بهره بردار کن و متوجه باش که از آن سرمایه ها عظیم به نفع آخرت خود استفاده کنید.»


سخنان امام خمینی (ره) با جوانان

*عزیزم؛ از جوانی به اندازه ای که باقی است، استفاده کن که در پیری همه از دست می رود، حتی توجه به آخرت و تعالی، از مکاید بزرگ شیطان و نفس امّاره آن است که وعده صلاح و اصلاح در زمان پیری می دهد تا جوانی با غفلت از دست برود.

 

* شما جوانان محترم کوشش کنید روح ایمان به خدای تعالی را در خود و دیگران تقویت نمائید.

 

* پس در جوانی که قدرت بیشتر (است) به مجاهدت بر خیز و از غیر دوست جلّ و علا بگریز و پیوند خود را هر چه بیشتر (با او) محکمتر کن.

 

* با قدرت جوانی که حق داده است، می توانی اولین قدم انحراف را قطع کنی و نگذاری به قدم های دیگر کشیده شوی که هر قدمی، قدمهایی در پی دارد و هر گناهی گرچه کوچک، به گناهان بزرگتری انسان را می کشاند

 

* من در اینجا به جوانان عزیز کشورمان، به این سرمایه ها و ذخیره های عظیم الهی و به این گلهای معطر و نشکفته جهان اسلام سفارش می کنم که قدر و قیمت لحظات شیرین زندگی خود را بدانید و خودتان را برای یک مبارزه علمی وعملی بزرگ تا رسیدن به اهداف عالی انقلاب اسلامی آماده کنید.

 

* نقشه آن است که جوانان را از فرهنگ و ادب و ارزشهای خودی منحرف کنند و به سوی شرق و غرب بکشانند

 

* از باب نهایت ارادت و علاقه ام به جوانان عرض می کنم، که در مسیر ارزشها و معنویات از وجود روحانیت و علمای متعهد اسلام استفاده کنید و هیچ گاه تحت هیچ شرایطی خود را بی نیاز از هدایت و همکاری آنان ندانید.

 

* از شما جوانان دلیر و غیوری که کابوس استعمار را به زانو در آوردید، تقدیر می کنم.

 

* من به همه مسئولین سفارش می کنم که به هر شکل ممکن وسائل ارتقای اخلاقی و اعتقادی و علمی و هنری جوانان را فراهم سازید.

 

* اینک به تمام متصدیان امور و دست اندر کاران کشور هشدار می دهم که قدر این جوانان حزب اللهی را بدانید و از آنان قدر دانی کنید و آنان را تشویق نمایید و در آغوش محبت خود حفظ کنید.
 

پایان پیام/

 

 

کد خبر 51543

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha