خبرگزاری شبستان: سرویس قرآن و معارف: آیت الله محمد آل اسحاق، استاد نام آشنای طب اسلامی و طب بوعلی سینا، دوشنبه، 21 دی ماه 94 به دیدار حق تعالی شتافت و پیکرش، امروز، سهشنبه 22 دی ماه 94 با حضور پرشور مردم، علما، فضلا و طلاب از مقابل مسجد امام حسن عسکری(ع) قم به سمت حرم حضرت معصومه (س) تشییع شد. جُستار پیش رو سعی دارد به زبانی ساده و روان، گوشه های از زندگی و باورهای آن عالم ربانی را بیان کند.
تولد در خاندان علم و فقاهت
وی سال 1303 شمسی در خانه آیت الله محمد بن عبدالکریم ابراهیم بن اسحاق در روستای خویین زنجان دیده به جهان گشود. پدر وی از علمای مخالف رضا خان بود که در اواخر عمر به قم مهاجرت کرد و به تدریس علوم فقهی پرداخت.
آیت الله آل اسحاق در نوجوانی عازم نجف شد و از درس آیت الله سیدابوالقاسم خویی (ره) استفاده کرد. سال ۱۳۲۵ پس از مهاجرت به قم به واسطه آشنایی که با قانون بوعلی سینا داشت شروع به معالجه کرد.
شاگردِ بزرگان حوزه علمیه
وی در زنجان، از درس پدر و آیت الله حسين دين محمدى، در نجف از درس آیت الله سیدابوالقاسم خویی و در قم از محضر آیات، سیدحسین بروجرودى، سید محمد حجت کوه کمرى، سیدمحمدتقی خوانساری، امام خمینى، علامه سیدمحمدحسین طباطبایی، سیدصدرالدین صدر، استفاده کرد.
پدرِ شهید
مهندس ابوالحسن فرزند آیت الله آل اسحاق، به عنوان نیروی بسیجی، همراه شهید مهدی باکری به جبهه های حق علیه باطل، اعزام و پس از یک سال و چند ماه، در عملیات بدر در اسفند سال 63 به شهادت رسید و در گلزار شهدای علی بن جعفر(ع) قم به خاک سپرده شد.
استاد کم نظیر طب اسلامی
آیت الله محمد آلاسحاق، در میان خاص و عام به استاد کم نظیر طب دیرپای اسلامی شهرت دارند. عالمی که با تاسیس و مدیریت مجمع پژوهشگران طب سنتي بوعلي سينا، کمر همت برای احیا و گسترش طب مبتنی بر روایات و کلام معصومین علیهم السلام، بست.
این مجمع، شرکتی را سال 1379 در قم تاسیس کرد و بیماران را زیر نظر حکیم آل اسحاق بر اساس تجربه های بو علی سینا وکتاب قانون و اصول روانشناسی اسلامی درمان می کند.
وی در کنار روانشناسی اسلامی و جامعه شناسی، کتاب قانون بوعلی سینا را در حوزه علمیه قم و مسجد امام حسن عسگری علیه السلام، تدریس می کرد و تجربههای بوعلی را که از سایر تجربهها مطمئنتر بود ملاک معالجات خود قرار داد؛ بهطوری که مورد توجه طلاب و مردم قرار گرفت.
ایشان در مسیر بزرگانی مانند ابوماهر ابوعمران بن یوسف، برزویه طبیب، جاماسب حکیم، علی بن عبال مجوسی، بوبکر محمد زکریا، عقیلی خراسانی، جرجانی، ثابت بن قره حرانی و شیخ الرئیس بوعلی سینا گام برداشتند؛ چرا که این ها نیز تلاش های فراوانی برای درمان بیماری ها براساس طب اسلامی و طب سنتی داشته اند. البته مرحوم آل اسحاق، در دل، شیفته و در اندیشه، دل باخته بوعلی بود به همین دلیل، چنین نامی بر بنیادش نهاد: «مجمع پژوهشگران طب سنتي بوعلي سينا».
مشخصاتِ طب سنتی
آیت الله آل اسحاق به دو نوع طب مافیایی و طب سنتی اعتقاد داشت و می گفت: هیچ گاه در این کار از کسی پول نگرفتیم و نخواهیم گرفت. زیرا نباید در طب اسلامی مانند قضاوت و تعليم قرآن، اجری طلب کرد و باید زندگی شاغلان در این پیشه را دولت تامین کند.
خانه وی، پر از شکوفه های انار و میزبان بیمارانی از گوشه گوشه ایران و جهان است؛ که بیا و درمانت را از کلام معصوم علیه اسلام، بجوی.
روایت «العلم علمان؛ علم الأديان و علم الأبدان»، قلبش را به طب متمایل کرد و همین کافی بود تا محمد، در مسیر توسعه طب روایی گام بردارد و خدماتی کند، فراوان و شنیدنی.
علاقه فراوان به قانون
آیت الله آل اسحاق شیفته طب بوعلی شد و عمری در این مسیر قدم زد. خود در این باره می گوید: «جلد اول كتاب قانون اركان مزاجها را بيان كرده و آن را آقاي شرف كندي (كه كُرد است) ترجمه كرده و ترجم خوبي است. ما هر روز صبح اين كتاب را مباحثه ميكنيم. كتاب خون، همه در جلد اول است. جلد دوم خواصّ گياهان است. جلد سوم درباره سموم است. جلد چهارم درباره آرايش مو، ريزش و رويش مو است و قانون مجموعا هفت جلد است».
دلیل دیگر تلاش مجدانه وی در طب اسلامی، اشکالات و آسیب های طب جدید است که گردِ گوساله طلایی –پول- می گردد. وی معتقد بود: «بايد معيار طب جديد عوض شود. الان طب، دو بخش است: طب مافيايي و طب سنتي. طب سنتي مثل تعليم قرآن، مقدس است و معلم طب حق پول گرفتن ندارد اينجا هم مثل قضاوت و تعليم قرآن نميشود اجرت گرفت. اما طب مافيايي بر گرد گوسال طلايي، يعني پول طواف ميكند. هدف طب مافيايي فقط كسب پول است؛ پولهاي كلان. مثلا ميگويند: هزينهاش يك ميليون تومان است، آن را به حسابم بريز و فيش آن را بياور تا من نسخه بنويسم. اگر نسخه بنويسد، ولي مريض نتواند پول بدهد، نسخه را از او ميگيرد و پاره ميكند».
آیت الله آل اسحاق، طب سنتی را واجد محاسنی می دانست که مایه های توحیدی دارد: «طبيب در طب سنتي تا مريض را ميبيند ميگويد: «بسم الله الرّحمن الرّحيم». شفا دست خداست و طبيب بهانه است. این طب مثل تعليم قرآن، مقدّس است. الآن هر شب حدود130 تا 140 نفر مريض از اقصی نقاط دنيا ميآيند و اينها همه آثار همان جاهدوا فينا است».
استادآل اسحاق در کلام نماند و دست به کار شد و آثاری ماندگار آفرید؛ از جمله تهیه 150 نوع دارو كه بسياري از آنها ثبت شده اند: «بيماري های مانند آنفولانزا، لرزش دست، ضعف مغز، سينوزيت و گرفتگي رگ هاي قلب را معالجه ميكنيم».
روش درمانی جالب
اما آشنایی با روش درمانی استاد طب بوعلی جالب است. موردی را از زبان مرحوم آل اسحاق بخوانید: «چندي پيش، يك دكتر آقا و يك دكتر خانم از آمريكا آمده بودند كه پنج رگ قلب آنها گرفته بود. تشكيلات ما طلبگي است و او ابتدا جرئت نميكرد. من گفتم: نگران نباشيد ما با ضمانت، معالجه ميكنيم. چون گفتم با ضمانت او جرئت پيدا كرد. خودم چهار زالو براي بالاي پستان چپ آقا انداختم و خانمي، پنج تا زالو براي خانم انداخت. پس فردا اكو كرده بودند و گفته بودند رگ ها باز شده است. آمدند و دسته گلي سبز به همراه پول آوردند. من گفتم: پولي نيست. گفتند: پس چي؟ گفتم: صلواتي است. نميدانستند صلوات چيست؟ گفتم: صلوات هديهاي است».
فعالیت های گسترده علمی با تایید وزارت بهداشت
فعالیت های آیت الله آل اسحاق مورد تایید وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی نیز است: «دو پودر براي تقويت معده و تقويت قلب را به آنها (وزارت بهداشت) دادم، آزمايش كردند و مجوز قانوني براي توليد و سپس تكثير در داروخانهها صادر كردند و الآن آن دو را در نسخه ها مينويسيم».
نظرات آیت الله آل اسحاق درباره طب دوران ظهور حضرت مهدی (عج) بسیار جالب است: «در زمان ظهور، رمز توليد ميوهها ساده ميشود و همه چيز به سادگي به دست ميآيد. 18 استاد دانشگاه آمده بودند و نظر مرا در مورد همين موضوع ميخواستند كه ما چرا گوشت خوار نيستيم و ميوهخواريم؟ و اين مطلب را از قرآن مجيد فهميدهايم: «و قلنا يا آدم اسكن أنت و زوجك الجنّة و كلا منها حيث شئتما رغداً و لا تقربا هذه الشّجرة فتكونا من الظّالمين» (بقره: 35). بعد از آنكه آدم را آفريديم گفتيم: اي آدم تو و همسرت درون باغ برويد، در باغ ميوه هست و هر جا خواستيد برويد و هر چه خواستيد بخوريد، اما خداوند به بوته گندم اشاره كرد و فرمود، به سوي اين درخت نرويد كه به خودتان ظلم ميكنيد. چون اين دانه است و معده شما نميتواند آن را هضم كند و شما چينهدان و سنگدان نداريد و [بعد از خوردن آن] به توالت احتياج پيدا ميكنيد و چون در بهشت، توالت نيست ناچاريد از بهشت خارج شويد.
شيطان اين [سخن] را شنيد و به سراغ آدم و حوا آمد و گفت: ما با هم يك سابقه تاريخي داريم و شما يك بار به من بدي كرديد، اما من ميخواهم آن سابقه را جبران كنم. ميدانيد چرا به شما گفتهاند گندم نخوريد. شيطان قسم دروغ به خدا خورد (در حالي كه تا آن زمان آدم و حوا قسم دروغ نشنيده بودند) كه من خيرخواه شما هستم. آنها ميترسند كه شما گندم بخوريد و دو فرشته شويد يا براي هميشه در بهشت باشيد. آنها ميخواهند شما را از بهشت بيرون كنند و بنابراين گفتند از آن گندم نخوريد. پس به طرف درخت رفتند، اما به محض آنكه به سوي درخت؛ يعني بوتة گندم دست دراز كردند، لباسهايشان افتاد و عريان شدند. حال چه كنند؟ بايد از برگ درختان براي پوشاندن خود استفاده كنند. آنها دو برگ انجير چيدند و هر كدام ستر عورت كردند. جبریيل آمد و گفت: خود را براي رفتن آماده كنيد كه ديگر اينجا جاي شما نيست. بالأخره آدم و حوا را به زمين آورد. اينها را تاريخ هم تأييد ميكند. اين جرياني است كه نشان ميدهد ما ميوهخوار هستيم».
چه غذاهایی بخوریم و نخوریم
چند توصیه از زبان آیت الله آل اسحاق بخوانیم تا اهمیت طب اسلامی را بیشتر درک کنیم: «هر قدر بيشتر ميوه بخوريم سلامتي به ما نزديكتر است. بنابراين من در برنامه تغذيه توصيه ميكنم كه صبحها بعد از نماز كه معده فعاليت خود را انجام داده و كاملا خالي است، يك عدد موز بخورند. اين سالمترين و مقويترين غذا است و بعد از ناهار يك پرتقال شيرين بمي بخورند و بعد از شام يك سيب شيرين، سيب دماوند قرمز يا سيب زرد بخورند.
سركه نخوريد. بعضي طلاب پيش من ميآيند و اعتراض ميكنند كه ما در روايات داريم كه در هر خانهاي سركه باشد، مرض به آنجا نميآيد. اين طلبهها از اين مطلب غافلند كه اين روايات براي نژاد عرب خط استوايي است كه مزاجشان صفراوي است و سركه براي آنها نعمت و بركت است. اما ما در منطقه معتدل شمالي هستيم و اگر سركه بخوريم، ضررش را ميبينيم».
نظر شما