حجاب حق زن،حد مرد

حجاب زنان، طرحی برای پدیداری و پایداری عفاف آنان در تمامی عرصه های جامعه است.

خبرگزاری شبستان// بیرجند


موضوع پوشش زنان امروز از زمره همان پدیده هاست که در نگاه سطحى علت عمده آن ناآگاهى یا سست اعتقادى و ضعف ایمان است، اما به دیده عمیق تر این پدیده برگرفته از عوامل روانى و اجتماعى دیگرى است که چاره جویى براى آن بدون شناخت دقیق علت بروز آن ممکن نیست.

 

چنانکه پزشک پیش از چاره اندیشى براى درمان بیمار، درصدد شناخت عوامل بیمارى و علائم آن بر مى آید، درد را از علائم آن تشخیص مى دهد و آنگاه به درمان مى پردازد، در پدیده هاى اجتماعى نیز بدون شناخت علت دقیق هر پدیده ارائه یک راهکار براى اصلاح همه آن ها همانند صدور یک نسخه براى همه دردها است که نه تنها درد و ضایعه را برطرف نمى کند، گاه مشکل را پیچیده تر و درمان ناپذیر مى گرداند.


بى تفاوتى زنان و دختران به پوشش اندام، برگرفته از عوامل و انگیزه هاى متفاوتى است که مبلغ بدون شناخت دقیق علت آن نمى تواند در طریق اصلاح رفتار فرد گامى مؤثر بر دارد.

 

شاید یکى از عوامل بى تاثیر شدن اندرزها در این باره همین نکته باشد که معمولا افراد بدون شناسایى انگیزه و علت بد حجابى، با روش و برخوردى ثابت در صدد اندرز و اصلاح بر مى آیند و چون نتیجه اى مشاهده نمى کنند، اینان دلسرد و آنان جسورتر مى گردند و رفته رفته از موضوعى عادى، مشکلى بزرگ پدید مى آید.


حجب، جمالِ جذّابیت

تدبیری که خداوند به کار برده است تا زنان از جمال و جذّابیت خود در جهت ساختن و آرامش بخشی و اعتدال جامعه انسانی سود ببرند و ابزار کار آمد دلبری را در جهت سلطه و فریب به کار نگیرند، قرار دادن عنصر حجب و حیا در روح زن است. حیا و عفاف هم برای زنان لازم است و هم بر مردان تا گام از حریم اخلاق و اصول پذیرفته شدة انسانی و الهی بیرون ننهند، اما به دلیل توانمندیها و جاذبه های خاصی که خداوند در زن قرار داده، عنصر حیا و عفاف، ضرورت بیشتری یافته است.


مفهوم و ابعاد حجاب در قرآن
واژه حجاب و مشتقّات آن, هفت بار در قرآن کریم تکرار شده و در تمام موارد, به معناى پرده و مانع است.


حجاب در لغت به معنای مانع، پرده و پوشش آمده است. استعمال این کلمه، بیش‎تر به معنی پرده است. این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش می‎دهد که پرده، وسیله‎ی پوشش است، ولی هر پوششی حجاب نیست؛ بلکه آن پوششی حجاب نامیده می‎شود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت ‎گیرد.


حجاب، به معنای پوشش اسلامی بانوان، دارای دو بُعد ایجابی و سلبی است. بُعد ایجابی آن، وجوب پوشش بدن و بُعد سلبی آن، حرام بودن خودنمایی به نامحرم است؛ و این دو بُعد باید در کنار یکدیگر باشد تا حجاب اسلامی محقق شود؛ گاهی ممکن است بُعد اول باشد، ولی بُعد دوم نباشد، در این صورت نمی‎توان گفت که حجاب اسلامی محقق شده است.


اگر به معنای عام، هر نوع پوشش و مانع از وصول به گناه را حجاب بنامیم، حجاب می‎تواند اقسام و انواع متفاوتی داشته باشد. یک نوع آن حجاب ذهنی، فکری و روحی است؛ مثلاً اعتقاد به معارف اسلامی، مانند توحید و نبوت، از مصادیق حجاب ذهنی، فکری و روحی صحیح است که می‎تواند از لغزش‎ها و گناه‎های روحی و فکری، مثل کفر و شرک جلوگیری نماید.


علاوه بر این، در قرآن از انواع دیگر حجاب که در رفتار خارجی انسان تجلی می‎کند، نام برده شده است؛ مثل حجاب و پوشش در نگاه که مردان و زنان در مواجهه با نامحرم به آن توصیه شده‎اند.


شرم و حیا عاملی برای حفظ حجاب
خصیصه حیا و شرم به طور طبیعی، در زن بیش از مرد وجود دارد. به همین دلیل است که زن فطرتاً و از روی طبع و غریزه، میل به پوشش بدن خود در مقابل نامحرم دارد و از برهنگی دچار اضطراب می‏شود. شواهد فراوانی در اسلام بر فطری و غریزی بودن حیا برای زن وجود دارند و قرآن نیز به این مطلب اشاره کرده است.

 

زنان به عنوان نیمی از پیکره جامعه نقش بسیار مهمی در ایجاد و گسترش عفّت، پاک‏دامنی و اخلاق در بین جوامع بشری دارند. عفّت و حیای زن، که یکی از مهم‏ترین عوامل حفظ و بقای عفّت عمومی است، نه تنها در تمام ادیان و مذاهب الهی مورد تأکید قرار گرفته، بلکه افکار بشری نیز آن را مورد تأیید قرار داده‏اند. از نظر اسلام، اهمیت این موضوع به حدّی است که برخی روایات آن را «تمام دین» می‏دانند.

 

در روایتی از پیامبر اکرم(ص) آمده که فرمودند: حیا تمام دین است. امام علی(ع) نیز در مورد عفّت و پاکدامنی می‏فرمایند: «عفّت و پاکدامنی منشأ هر خیری است.» به همین منظور، در تمام ادیان و مذاهب آسمانی، قوانین گوناگونی برای حفظ و بقای عفّت و حیای عمومی وضع شده‏اند، که «حجاب» و پوشش زن از جمله آن‏هاست. «حجاب»، که به معنای پوشیدن تمام بدن و زیبایی‏های ظاهری زن در برابر مردان بیگانه است، برای پیش‏گیری و مهار برخی گرایش‏ها و رفتارهای خودنمایانه و وسوسه‏انگیز است.

علل کم‌توجهی به عفاف و حجاب اسلامی
اهمیت ندادن به عفاف و حجاب از سوی برخی از زنان کم‌توجهی مسئولان و متولیان امور فرهنگی به اجرای آن در جامعه، آثار زیانبار فردی و اجتماعی به دنبال خواهد داشت و ممکن است به تدریج بنیادهای ارزشی و اخلاقی را سست و متزلزل کند و زمینه‌های انحطاط فرهنگی و معنوی را فراهم سازد، از این رو شناخت عوامل مؤثر در سیر نزولی توجه به عفاف و حجاب بسیار مهم است و می‌تواند ما را در تبیین و تقویت هرچه بهتر راهکارهای اجرایی عفاف و حجاب یاری دهد، آنچه در ادامه از آن سخن به میان می‌اید اشاره به این عوامل است:

*تبیین نشدن شایسته فرهنگ اسلام پس از انقلاب اسلامی گرایش به دین و معنویت و انجام دستورات دینی به نحو خوبی رشد یافت و متولیان فرهنگ کشور وضعیت اجتماعی را پاک و سالم دانسته و به تصور اینکه این روند و این فضا ادامه خواهد داشت، کمتر برای تبیین و استمرار فرهنگ دینی که حجاب و عفاف نیز جزو آن است، سرمایه گذاردند و به مسائل دیگری که گمان می‌کردند از اولویت و اهمیت بیشتری برخوردار است پرداختند.

*نبودن مجال برنامه‌ریزی کینه‌توزی دشمنان اسلامی و توطئه‌های استکبار جهانی به سر کردگی امریکای جهانخوار و راه‌اندازی بحران‌های اقتصادی، سیاسی، امنیتی و تنش‌های اجتماعی که همة ما مصادیق بسیاری از آن را از اول انقلاب تا حال، شاهد بوده‌ایم و از همه مهم‌تر راه انداختن جنگ تحمیلی که بیشترین منابع و سرمایه‌های مادی و معنوی کشور را به خود اختصاص داد، باعث شد که فرصت برای برنامه‌ریزی صحیح از مسؤلان سلب شود.


* سیاست‌های فرهنگی عرصه‌های فرهنگی به افراد خوش‌ذوق، متعهد، متدین و متخصص نیازمند است که به صورت دقیق و عمیق بتوانند مسائل اسلامی را از منابع غنی اسلامی فهمیده و به شیوه صحیح و در کتاب‌های معارف اسلامی دبیرستان‌ها و دانشگاه‌ها و همه سطوح آموزشی جامعه ارائه دهند به صورتی که مطالب این کتاب‌ها جوانان را جذب کند و توجه به معنویت، اخلاق و ارزش‌های دینی را در وجود آنان نهادینه سازد البته کارهای زیادی در این زمینه شده است ولی کافی نیست و ما هنوز در آغاز راهیم.


* ترویج تساهل و تسامح افرادی، که از طرفی آگاهی و شناخت درستی از اسلام ندارند و از طرف دیگر، در معرض بمباران تبلیغات سوء دشمنان قرار دارند، چه بسا حجاب را قید و بندی برای خود احساس کرده و مراعات آن را با آزادی مادی و جسمی خود سازگار نبینند و به دنبال دست یافتن به راحتی و آسان بودن زندگی، خیلی زود به افکار و عقاید دشمن که در این زمینه القاء می‌شود، گرایش پیدا کنند و در دامی که برای آنان نهاده شده گرفتار ایند.

* نبودن الگوهای مناسب متأسفانه ما نتوانسته‌ایم الگوهای مناسب فرهنگی از نظر پوشش، رفتار و بسیاری از مناسبات اجتماعی به دختران و زنان ارائه دهیم که مورد توجه آنها قرار گیرد و آن را الگوی خود سازند در حالی که دشمن از این خلاء فرهنگی سود جسته و با ترویج الگوهای مصرفی، بی‌بندوباری در میان جوانان و نوجوانان را بسط داده و قبح بسیاری از مسائل غیر اخلاقی را از بین برده است.


* بالا رفتن سن ازدواج تردیدی نیست که میانگین سن ازدواج در سال‌های اخیر بالا رفته است و جوانان به دلایل زیادی از جمله مشکلات معیشتی، نبود مسکن، نداشتن شغل و یا امور دیگری همچون سختگیری خانواده‌ها، و مطالبات و خواسته‌های غیر منطقی و مسائل دیگری از این قبیل نمی توانند در سال‌ها‌ی آغاز دورة بلوغ ازدواج کنند و این امر به سهم خود می‌تواند مشکلات و عواقب زیادی را در پی داشته باشد که در جای خود باید مورد بررسی قرار گیرد و مسئولان باید برای حل آن تدبیری بیندیشند.

 

در رابطه با موضوع بحث ما نیز بسیاری معتقدند بالا رفتن سن ازدواج در پآیین آمدن سطح حجاب و عفاف و رواج بی‌بندوباری و بی‌عفتی در بین جوانان مؤثر است زیرا طبیعت زن خودنمایی و جلوه‌گری در برابر جنس مخالف است و اگر از راههای صحیح و شرعی ارضا نشوند چه بسا به سراغ راههای دیگر بروند و حجاب و عفاف آنان آسیب ببیند، بی‌حیایی و بی‌حجابی رونق گیرد.


*دوری از خانواده اکنون شرایط تحصیل فرزندان به‌گونه‌ای است که بسیاری از دختران ناچارند کانون گرم خانواده را ترک کنند و برای ادامه تحصیل به شهرهای دیگر بروند و سال‌ها در محیط مدرسه و دانشگاه و خوابگاه‌های دانشجویی که گاه بعضاً نامناسب هم هستند زندگی کنند و از مهر و محبت والدین و مراقبت‌های رفتاری و عاطفی زیاد نتوانند استفاده کنند، برخی از پدر و مادرها نیز سرکشی و مراقبت از آنها را جدی نمی‌گیرند و وظایف خود را به درستی انجام نمی‌دهند، روشن است که در این صورت آسیب‌پذیری فرزندان افزایش می‌یابد و احتمال تأثیرپذیری دختران کم‌ تجربه و جوان از القائات سوء دشمنان و وسوسه‌های خناسان که مطابق میل و خواهش نفسانی آنها نیز هست، بسیار زیاد می‌شود.


* دین‌زدایی بیگانگان روشن است که همه کشورهای اسلامی به ویژه کشور عزیزمان ایران و نظام مقدس جمهوری اسلامی در حال حاضر مورد شدیدترین تهاجمات فرهنگی قرار دارد و استکبار جهانی با امکانات بسیار گسترده و بکارگیری دهها و صدها فرستنده رادیویی و تلویزیونی و کانال‌های بی‌شمار ماهواره‌ای و شبکه‌های گسترده خبری و رسانه‌ای و صرف میلیاردها دلار، به شدت می‌کوشد ارزش‌های معنوی و اخلاقی و اعتقادات دینی را زیر سؤال ببرد و جوانان مسلمان را از پایبندی به آموزه‌های دینی دور سازد و آنان را به سمت اباحی‌گری و بی‌حیایی سوق دهد، و آزادی بی‌بندوباری را ترویج کند، آنها با شعارهای پوج فمنیستی احساسات و عواطف زنان را تحریک می‌کنند و با کمک زنان و دخترانی که سخت در ورطة جهل و غفلت غوطه‌وراند و یا در دام باندهای فساد و تبهکاری گرفتار شده‌اند تلاش می کنند به کلی جوانان را از معارف الهی دور سازند و ارزش‌های اخلاقی و دینی را وارونه جلوه دهند و به جای آنها ضد ارزش‌ها را ارزش وانمود کنند و جامعه را به آن سمت و سو ترغیب کنند.

آثار اجتماعی حجاب
هر عملی که افراد جامعه انجام می‌دهند، در نگاه کلان اثر مستقیم در اجتماع دارد زیرا از خانواده که واحد کوچک اجتماعی است جامعه تشکیل می‌شود و همان‌گونه که رفتار فرد در جامعه موثر است، اشخاص نیز از اجتماع و قوانین آن تاثیر می‌پذیرند. حجاب علاوه بر آثار شخصی و شخصیتی، دارای آثار اجتماعی است.

 

جامعه‌ای که در آن بانوان باحفظ حدود وحقوق دیگران ظاهر می‌شوند و موجب تخریب روح و جسم همنوعان خود شده و محیط آرام وامنی را برای جوانان فراهم سازند، به سوی سعادت و سلامت روانی پیش خواهد رفت.

 

اگر زنان جامعه باحجاب باشند، هم مردان از نظر طهارت روح و جسم سالم می‌مانند و هم در جامعه، سلامت خانوادگی حفظ خواهد شد و محیط خانواده تحت تاثیر خودنمایی‌‌های عده‌ای از زنان بدحجاب و بی‌حجاب قرار نمی‌گیرد و هم مراکز اجتماعی مثل اداره‌ها و بیمارستان‌ها و ... در کمال سلامت رفتاری خواهند بود و بزهکاری‌های اجتماعی به حداقل خواهد رسید و یکی از آثار اجتماعی حجاب، حفظ اجتماع و سلامت اجتماعی خانواده‌است، بالا رفتن درصد طلاق در کشور ما زنده‌ترین شاهد این مطلب است.

دیدگاه حضرت امام خمینی(ره) در مورد اشتغال بانوان
امام خمینی(ره) در مورد اشتغال فعالیت اجتماعی و اشتغال زنان همیشه این نکته را بیان می‌کردند که: «فعالیت اجتماعی، سیاسی کنید ولی حدود شرعی از جمله رضایت همسر را رعایت کنید.»


بسیاری از پرونده‌های ضداخلاقی از عدم رعایت حدود شرعی نشات گرفته است و آمار جنایی ذکر شده همواره زنگ خطری بوده که اندیشه گران تربیتی را نگران می‌ساخته است.

دیدگاه شهید مطهری در مورد حجاب
شهید مطهری در مورد واژه «حجاب با تأکید بر مفهوم پوشش بیان می کنند : «کلمه ی حجاب هم به معنی پوشیدن است و هم به معنی پرده و حاجب. بیشتر استعمالش به معنی پرده است. این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش می دهد که پرده وسیله ی پوشش است، و شاید بتوان گفت که به حسب اصل لغت هر پوششی حجاب نیست، آن پوششی حجاب نامیده می شود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت گیرد. شهید مطهری در مورد واژه «ستر» و تغییر آن به «پوشش» می نویسد: «مورد استعمال کلمه ی [ستر به پوشش در مفهوم] حجاب در مورد پوشش زن یک اصطلاح نسبتاً جدیدی است.

 

در قدیم و مخصوصاً در اصطلاح فقهاء ، کلمه ی «ستر» که به معنی پوشش است به کار رفته است. فقها چه در کتاب الصلوه و چه در کتاب النکاح که متعرض این مطلب شده اند، کلمه ستر را به کار برده اند، نه کلمه ی حجاب را . بهتر این بود که این کلمه عوض نمی شد و ما همیشه همان کلمه ی پوشش را به کار می بردیم ، زیرا چنان که گفتیم معنی شایع لغت حجاب، پرده است و اگر در مورد پوشش به کار برده می شود به اعتبار پشت پرده واقع شدن زن است و همین امر موجب شده که عده ی زیادی گمان کنند که اسلام خواسته است زن همیشه پشت پرده و در خانه محبوس باشد و بیرون نرود. پوشش زن در اسلام، این است که زن در معاشرت خود با مردان بدن خود را بپوشاند و به جلوه گری و خودنمایی نپردازد.»

حجاب در گفتار
تبیین روشن وحی در باب نحوه ی سخن گفتن زنان مؤمن با مردان ، یکی از مهم ترین ابعاد حجاب است که در قرآن ذکر شده است که حتی لحن سخن گفتن زنان را در بُعد روانشناسانانه مدّنظر قرار داده است . حجاب در گفتار در آیات شریفه ی قرآن کریم مؤکداً در مورد نحوه ی گفتار زنان به نامحرم است آنجا که می فرماید : «فلا تَخضَعنَ بالقَول فَیطمَعَ اَلَّذی فی قَلِبه مَرَضٌ وَ قُلنَ قَولاً مَعروفاً .»3 ؛ (سوره احزاب ، آیه 32) «با خضوع در گفتار سخن نگویید که بیمار دل طمع ورزد ، بلکه شایسته و متعارف سخن گویید .» مخاطب نخست آیه ی شریفه، زنان رسول خدا (ص) هستند و سپس تمام زنان مؤمن ؛ علامه طباطبایی می نویسد:« معنای خضوع در کلام آن است که در برابر مردان آهنگ سخن گفتن را نازک و لطیف کنند تا دل او را دچار ریبه وخیال های شیطانی نمود، شهوتش را برانگیزند و در نتیجه آن مردی که بیمار دل است به طمع بیفتد و منظور از بیماری دل، نداشتن نیروی ایمان است ؛ آن نیرویی که آدمی را از میل به سوی شهوات حرام باز می دارد.»

حجاب در قلب
خداوند متعال در برتری تقوای دل در امر حجاب در سوره احزاب، آیه 53 می فرمایند: « واذا سألتموهنّ متاعا فاسئلُِوهُنَّ مِن وَرَاء حجابٍ ذلکُم اَطهَرُ لِقُلُوبِکم و قُلوِبِهنّ» (سوره احزاب ، آیه 53)؛ «هنگامی که از همسران پیامبر (ص) چیزی خواستید از پشت حجاب و پرده از ایشان بخواهید که این کارتان برای دل های شما و دل های ایشان پاکیزه تر است.»

راه های مبارزه بابد حجابی
از طرق زیر باید با پدیده بدحجابی و بی حجابی مبارزه کرد:

* تقویت ایمان و اعتقاد در زن باید باور استوار، ایمان عمیق ایجاد شود زنی که دل به حق داده و اندیشه به خدا سپرده و فرجام زندگی دنیوی اش را پذیرفته چطور حاضر می شود خودآرایی و خودنمایی کند و خود را در معرض دیدهای آلوده قرار دهد و زمینه های تلذذ دیگران و مآلاً فسادآفرینی را بوجود آورد؟ این جمله بلند حضرت علی(ع) که فرموده: «المرء بایمانه و المومن بعمله» نشانگر آن است که باورها و ایمان های راسخ، عالی ترین نقش را در کیفیت زندگانی انسانی ایفاء می کنند.


* احیاء فرهنگ اصیل اسلامیاحیاء‌ ارزش های اصیل اسلامی و فراخوانی زن مسلمان به تعقل و دریافتن ارزش ها و آفریدن روح تعبد و تعهد نسبت به اینها نقش مهمی در این زمینه خواهد داشت و زن مؤمن باید به آنچه اسلام به عنوان ارزش بدان می نگرد، باور داشته باشد و بداند که عظمت و شخصیت او در گرو روح بلند، اندیشه والا، قلب پاک، و جان پیراسته از آلودگی است که او را به روشی انسانی و منشی اسلامی فرا خواهد خواند و بداند تن آرایه بسته و ظاهر فریبنده هرگز نمایشگر شخصیت او نیست.این کلام بیدارگر حضرت مسیح را توجه کنیم که فرمود:«بحق اقول لکم: ماذا یغنی عن الجسد اذا کان ظاهره صحیحاً و باطنه فاسدا و ما تغنی عنکم اجسادکم اذا اعجبتکم و قد فسدت قلوبکم و ما یغنی عنکم ان تنقوا جلودکم و قلوبکم دنسه»به حق برای شما می گویم: تن چه سودی دهد، در صورتی که ظاهرش درست باشد و درونش تباه، بدن های شما، چه سودتان دهد که خوشتان دارد و دلهایتان تباه باشد و سودی نبرید که پوست خود را پاک نگاه دارید و دل های شما چرکین باشد و آلوده باشد.»


* شناساندن الگوهای والاامروز یکی از تأسف های جدی این است که زن مسلمان آن چنان که باید و شاید با چهره های بلند تاریخ اسلام آشنا نیست، زندگانی حضرت زهرا (س) و فرزند برومندش، پیام آور عاشورا حضرت زینب (س) باید برای زن مؤمنه نشان داده شود تا بنگرد با حفظ هویت و شخصیت و وقار می تواند در جامعه حضور پیدا کند و ایفای نقش کند.کلامی از امام صادق علیه السلام تأمل برانگیز و قابل توجه است: «به زنان دوستی ال علی(ع)را الهام کنید و به همین مسائل اندک رهایشان کنید.»زن اگر حب علی را فرا گرفت و او را راهبر شناخت و خاندان او را به عنوان الگو پذیرفت و بر راهی رفت که اهل بیت(ع) رفته اند و آنان را سرمشق قرار داد، رویین تن می شود و حضورش در جامعه دلهره آفرین نیست.

منابع:
1- سایت تبلیغات اسلامی
2- پایگاه اطلاع رسانی شهید آوینی
3- پایگاه اطلاع رسانی فرهنگ عفاف و حجاب
4- روزنامه بشیر

 

پایان پیام/

نگارنده: زهرا رجائی مقدم/ بیرجند

کد خبر 51381

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha