خبرگزاری شبستان// یزد
زنان غیور یزدی در مهر 1320 در نامه ای به نمایندگان مجلس شورای ملی می نویسند" خدا شاهد است از فحاشی و کتک زدن و لگد زدن هیچ مضایقه نکرده و نمیکنند و اگر تصدیق حکما آزاد بود از آمار معلوم میشد که تا بحال چقدر زن حامله یا مریضه به واسطه لطمات و صدمات که از طرف پاسبانها به آنها رسیده جان سپردند و چقدر از ترس و حرس فلج شدند و چقدر مال ما را به اسم روسری یا چادر نماز به غارت بردند و چه پولهایی از ما به هر اسمی و رسمی گرفته شده خدا میداند."
اجحاف و بدرفتاریهای بسیاری پس از دستور الزامی شدن کشف حجاب بر مردم به ویژه زنان روا رفت، بسیاری از زنان برای حفظ شرافت خود در خانه ها محبوس و از حقوق اولیه اجتماعی خود از جمله تحصیل محروم شدند و در نقاط مختلفی از کشور خون های فراوانی به زمین ریخته شد، تا صدای اعتراضات در نطفه خاموش شود.
نقل های فراوانی از شجاعت و غیرت زن ایرانی برای مقابله با کشف حجاب وجود دارد اما اسناد قابل توجهی از نقش زنان در دست نیست، در لابه لای این اسناد اندک نامه ای از زنان غیور یزدی مربوط به مهر 1320 در 70 سال پیش به چشم می خورد که به نمایندگان مجلس شورای ملی نگاشته شده است.
این نامه که پس از تبعید رضاشاه از ایران و در فضای به ظاهر باز سیاسی بعد از جنگ جهانی دوم نگاشته شده، بیانگر اعتراض مدنی زنان یزدی به کشف حجاب است، همچنین این نامه بخشی از وقایع آن دوران و ظلم وستم روزهای حکمرانی رضاخان پهلوی بر زنان این سرزمین را به تصویر می کشد.
"بعدالعنوان – به عرض میرسانیم در این موقع که اراده شاهنشاه ما به پایه قانون مشروطیت استوار زبان و قلم آزاد شما نمایندگان ملت میتوانید برای بیچارگان و ستمدیدگان دادرسی فرمائید متأسفانه آنچه در رادیوها شنیده و یا روزنامهها مطالعه میشود؛ هیچ اسمی از ظلم و ستمهایی که چندین سال است به ما بیچارگان شده نیست.
که به واسطه یک روسری یا چادرنماز در محلهها حتی از خانه به خانه همسایه طوری در فشار پاسبان و مأموران شهربانی واقع بوده و هنوز هم هستیم.
که خدا شاهد است از فحاشی و کتک زدن و لگد زدن هیچ مضایقه نکرده و نمیکنند و اگر تصدیق حکما آزاد بود از آمار معلوم میشد که تا بحال چقدر زن حامله یا مریضه به واسطه لطمات و صدمات که از طرف پاسبانها به آنها رسیده جان سپردند و چقدر از ترس و حرس فلج شدند و چقدر مال ما را به اسم روسری یا چادر نماز به غارت بردند و چه پولهایی از ما به هر اسمی و رسمی گرفته شده خدا میداند.
اگر یک نفر از ماها با روسری یا چادر نماز به دست یک پاسبان میافتاد مثل اسرای شام با ماها رفتار میکردند بهترین رفتار آنها با ما با همان چکمهها لگد بر دل و پهلوی ما بود و اگر به پول ما زیادتر لذا استدعای عاجزانه داریم اولا انتقام ما ستمدیدگان را از این جابران بکشید و هندوستان که این قدر ادیان مختلف هست همه آزاد هستند مخصوصا مسلمانان دارای حجاب هستند.
لذا از نمایندگان محترم مسلمان کلیه ملت ایران استدعا داریم استرحاما حال دیگر دست ظلم و تعدی و شکنجه از سر ما زنهای مسلمان ایران کوتاه و ماها را آزاد فرمائید در خاتمه با تقدیم امضای جمعی از زنهای یزد – رونوشت برابر اصل است. "
اما مرور وقایع پس از این نامه نگاری نیز خود به خوبی بیانگر فضای به ظاهر باز سیاسی آن دوران است، مجلس شورا ملی رونوشت نامه زنان یزدی را به وزارت کشور می فرستد و وزارت کشور نیز برای پاسخ و بررسی بیشتر این نامه را به فرمانداری کل ارسال می کند.
این نامه از فرمانداری کل به شهربانی ارسال و شهربانی نیز در دونامه جداگانه ( دارای طبقه بندی عادی و محرمانه) به این نامه پاسخ می دهد.
محتوای نامه دارای طبقه بندی عادی شامل اقدامات شهربانی برای پاسخ به این اعتراض می باشد و در آن فضا عادی جلوه داده شده است؛ اما نامه محرمانه از اقدمات شهربانی برای شناسایی زنان امضا کننده این نامه اعتراضی حکایت دارد.
مروری بر نشانه های نخستین کشف حجاب
نخستین نشانههای "کشف حجاب" را میتوان در دربار ناصرالدین شاه و در محافل روشنفکری یافت، ولی رسمیت پیدا کردن آن به دوره حکومت رضا شاه باز میگردد.
در دوران قاجار، مسافرتهای ناصرالدین شاه به اروپا و مشاهداتش از وضعیت پوشش زنان اروپایی در دربار تاثیر به سزایی داشت، به تدریج موضوع "کشف حجاب" در قالب تجدد خواهی به محافل روشنفکری و اشعار شعرا نفوذ کرد و در مطبوعات منعکس شد.
رضا شاه، قانون کشف حجاب را یکباره صادر نکرد وی پس از تنها سفر خارجیاش به ترکیه در 12 خرداد 1313، تحت تاثیر اقدامات غربگرایانه آتاتورک قرار گرفت، وی که شدیداً تحت تاثیر بیحجابی زنان ترکیه قرار گرفته بود، این مسئله را پس از یک سال از گذشت سفر به ترکیه در آذر 1314به محمود جم "رئیسالوزرا" چنین بازگو کرد: نزدیک 2 سال است که این موضوع سخت فکر مرا به خود مشغول داشتهاست، خصوصا از وقتی که به ترکیه رفتم و زنهای آنها را دیدم که "پیچه" و "حجاب" را دور انداخته و دوش به دوش مردهایشان در کارهای مملکت به آنها کمک میکنند، دیگر از هر چه زن چادری است بدم آمده است.
از این رو بخشنامه کشف حجاب برای تصویب رضاشاه در تاریخ 27 آذر 1314 از طرف رئیسالوزرا به دربار فرستاده شد تا در آغاز دیماه فرمان اجرای غیر رسمی قانون کشف حجاب به تمام ولایات ایران ارسال گردد.
رضا شاه در 17 دی سال 1314طی جشن فارغالتحصیلی دختران بیحجاب در دانشسرای مقدماتی رسما بر کشف حجاب تاکید کرد و پس از آن به دستور او با هر گونه پوشش حجاب از سوی زنان به شدت و با خشونت برخورد شد. به طوری که هیچ کس جرات انتقاد از این امر را به خود نمی داد.
در چنین دوران سیاه و سرکوب بود که زنان باغیرت و متعصب یزد در اقدامی آگاهانه و شجاعانه از طریق دیپلماتیک اعتراض خود به کشف حجاب و خشونت پاسبان ها را به گوش نمایندگان مجلس شورای ملی رساندند.
پایان پیام/
نظر شما