به گزارش گروه مسجد و کانون های مساجد خبرگزاری شبستان: در نگاهی کلی، اماکن مقدس و مذهبی به منزله تکرار کار نمونه خدایان در ادیان و آیین های مختلف است. به معنای دیگر هر مکان یا شی که مورد تقدیس قرار می گیرد. سمبل و نماد تجلی نیروهای غیبی و الهی یا اولیاء الهی می گردد. همانندی معابد و اماکن مذهبی به کوه های کیهانی از این اعتقاد نشات می گیرد که کوه مرکز جهان است. آنجا که کوه، زمین و آسمان را به هم پیوند می زند، به یک معنا آسمان را لمس می کند، فرازترین نقطه جهان را مشخص می سازد.
کوه می تواند نمادی برای اتصال به مبداء و جهان ماوراء الطبیعه باشد. در شکل ظاهری بسیاری از معابد و اماکن مذهبی معمولا به عنوان نماد پیوند میان آسمان و زمین مورد توجه بوده است.
در تمدن های بزرگ شرقی از بین النهرین و مصر تا چین و هند و در تمدن های اسلامی، معابد و اماکن مذهبی، ارزش مهمی داشته اند. معابد و اماکن مذهبی منحصرا تصور جهان نبوده، بلکه به نمایش دوباره دنیای نمونه خارج از جهان مادی نیز تعبیه شده اند.
میرچا الیاده بر این باور است که جهان به عنوان کیهان به همان اندازه که خود را به عنوان یک جهان مقدس آشکار می سازد، درک پذیر می شود.
از این رو انسان معتقد به مذهب و دین، هرگونه تصمیمی که برای استقرار در مکانی می گیرد، این تصمیم گویای این باور مذهبی است که کیهان کوچکی همانند ساختن آن با جهان برین که متعلق به ارواح قدسی و فرشتگان است، تقدیس نموده و غم غربت خود را کاهش می دهد. آرزوی او این است که با قدسیان و خدای خود پیوند داشته باشد. از این رو معابد و مراکز مذهبی را تجلی این پیوند می داند و شهرها و محلات اسلامی، مساجد و فضاهای وابسته به آن همراه دیگر مراکز زیارتی و آموزشی، بعد معنوی و فکری شهرها را به وجود می آورند. در شهرهای اسلامی ، محلات مسکونی، بازارها و سایر مراکز اقتصادی و اجتماعی با پیروی از نظم خاصی حول محور مساجد قرار گرفته اند. در واقع مسجد همچون چشمه ای با صفا جویبارهای معنوی خود را به سوی محلات و اماکن جاری ساخته و نوعی فرهنگ پویای دینی را تبلیغ می نماید.
فضاهای شهری، خانه ها، محلات و معابد از ارزش هایی تاثیر پذیرفته اند که در مسجد بر آنها تاکید شده است. خانه شخصی، فضای داخلی بسته ای است که ضمن تامیین آرامش و امنیت خانواده، اندرونی اعضای آن به شمار می آید. پنجره ها کمتر به خانه های مجاور و کوچه ها اشراف دارند. البته پنجره ها چنان مشبک گردیده اند که افراد داخل منزل بتوانند فضای اطراف و مناظر محله ای را نظاره گر باشند بدون اینکه خودشان دیده شوند. کوچه ادامه خانه است و به عنوان دالان تلقی می شود تا آنکه معبری برای داد و ستد، گردش و وقت گذرانی باشد. شهرهای اسلامی کهن، هیچ چیز در نخستین وهله میزان تمکن و دارایی ساکن خانه را مشخص نمی نماید، چراکه پیوستگی و تداخل پیچیده ای میان مسکن فقرا و اغنیا وجود دارد.
آنچه که محلات زیبا را از خانه های ساده تر تفکیک می کند، وجود مجموعه های ساده، متوالی و متحدالشکل است در صورتی که در نوگرایی جدید، منطقه بندی و تقسیم بندی جدید شهری کاملا قابل تشخیص بوده و شکاف طبقاتی را کاملا ترسیم می نماید. در شهر اسلامی هرچند از اماکن مذهبی نظیر مسجد، فاصله گرفته می شود، دایره گسترده تر شده و از فشردگی آن کاسته می شود.
وجود مساجد در محلات و شهرهای اسلامی در مجموع، ناپایداری و فناپذیری و موقت بودن امور مادی را ترویج کرده و بر ارزش های معنوی تاکید دارد. مساجد در ش هرها و محلات اسلامی، به شکلی در محیط کالبدی اطراف خود جایگزین شده اند که بیش از هرچیز، تلفیق حجم هماهنگی محیط و تداوم فضایی را برای شهروندان جلوه گر می سازد. مساجد هیچ گاه از یک ورودی برخوردار نیستند، در حالی که غالبا می توان ورودی اصلی آنها را تشخیص داد. در توجیه این نکته باید یادآور شد که راهیابی به مسجد و دسترسی مستقیم به آن از شاخه های گوناگون فضای مسکونی مسجد، مطلبی است گواه بر وجود تداوم زندگی متشکل و صمیمانه که سکونت و کار را به عبادت پیوند زده است.
در شهرها و محلات ایران، مساجد به همراه زیارت گاه ها و تکایا، چنان در چشم اندازهای فرهنگی موثر واقع می شوند که در غالب آنها تنها ساختمان های مرتفع شهری، این اماکن هستند. همچنین در بافت شهری و محله ای، نقش مسجد آن قدر تعیین کننده و حساس است که گاهی مسیر اصلی خیابان را از ادامه و تعریض باز می دارد، به پاره ای از مشاغل اجازه فعالیت نمی دهد و در عین حال برخی حرفه ها را به شدت جذب می کند.
برگرفته از کتاب: فروغ مسجد
نظر شما