قصه پریا، آزمون دشوار سینمای ایران برای مهار هیولای خزنده اعتیاد

فریدون جیرانی در «قصه پریا»، خیرخواهانه می کوشد تا راه حلی برای معضل اعتیاد ارائه دهد و در واقع با طرح این مشکل، کاهش تقاضا برای مواد مخدر را به صورت عملی دنبال می کند.

خبرگزاری شبستان _ فرهنگ و ادب: مشکل اعتیاد به مواد مخدر قرن‌ها است که گریبان نوع بشر را گرفته و از زمانی که استفاده دارویی از چند ماده خاص تبدیل به عادتی ناپسند شد تلاش‌های زیادی در تمام جوامع مختلف برای مبارزه با این بلای خانمان‌سوز انجام شده است. ناگفته پیداست که سینما با توجه به قدرت خود می‌تواند ابزاری قوی در این زمینه باشد و از زمان پیدایش سینمای نوین ایران با پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون فیلم‌های زیادی با موضوع اعتیاد ساخته شده است.

 

قصه پریا ساخته فریدون جیرانی یکی از جدیدترین فیلم‌ها در این مورد است که با موضوع اعتیاد روانه پرده سینما شده و سعی دارد در قالب داستانی ملودرام با مطرح کردن مسئله اعتیاد ضررهای آن را گوشزد کند اما متأسفانه به نظر می‌رسد کارگردان این فیلم در ورطه‌ای افتاده که نتوانسته از آن خارج شود.

 

اولین مشکل قصه پریا را می‌توان در ضعف داستان و ضعیف بودن فیلم‌نامه آن دانست. در زمانه‌ای که اعتیاد مدام شکل و رنگ عوض می‌کند و به اشکال جدید و دور از ذهنی خود را به دامن خانواده‌های ایرانی می‌اندازد داستان قدیمی و نخ‌نمای قصه پریا بدون هیچ‌گونه تلاش برای بررسی‌ بهتر این معضل تنها به بازگویی داستانی چند بار روایت شده بسنده می‌کند.

 

شخصیت‌‌های این فیلم نیز هر کدام جذابیت‌ها و مشکلات خود را دارند. بیژن امکانیان نقش یکی از شخصیت‌های فیلم به نام آقای مسرور را بازی می‌کند که گویا وی را تنها برای تمسخر کردن قشر متدین جامعه در این فیلم گذاشته‌اند. او محاسن دارد و به ظاهر شخص قدرتمند و بانفوذی است اما مسلمان بودن او تنها در همین دو مورد خلاصه می‌شود. همچنین مصطفی زمانی که نقش برادرزاده او را دارد و در فیلم دچار اعتیاد می‌شود تنها نشانه‌ای که از مسلمانی دارد تأکیدهای چند باره و با عتاب به فرزند عموی خود جهت رعایت حجاب است و در هیچ جای فیلم نمی‌بینیم که او به وظایفی که یک مسلمان انجام می‌دهد، عمل کند.

 

بیژن امکانیان در فیلم دروغ می‌گوید، حقیقت را مخفی می‌کند و حتی برای منصرف کردن دخترش از ازدواج با برادرزاده معتادش به دروغ قبر خالی‌ای را به او نشان می‌دهد و می‌گوید که برادرزاده‌اش مرده است. در اینجا این سؤال برای بیننده علاقه‌مند به فیلم پیش می‌آید که چرا آقای جیرانی تصویری چنین مغرضانه از یک مسلمان را در پرده سینما به نمایش کشیده و اینکه تکرار این نوع دیدگاه در سایر آثار فرهنگی در درازمدت چه تأثیری می‌تواند بر ضمیر ناخودآگاه مردم جامعه بگذارد.

 

قصه فیلم بسیار ساده و با تکیه بر گفتارهای متن بی‌پایانی که از سوی بازیگران فیلم خوانده می‌شود به جلو می‌رود و در واقع بیشتر فیلم فلش‌بک‌هایی است که از میان روایت راویان آنها را می‌بینیم. استفاده‌های متعدد از موسیقی برای تشدید بار احساسی فیلم نیز به تماشاگر می‌فهماند چه وقتی باید گریه کند یا چه وقتی اتفاق خوبی افتاده و قطعا اگر موسیقی وجود نداشت قصه پریا بسیار ضعیف‌تر از این بود البته نباید فراموش کرد که ساخته شدن این فیلم فی‌نفسه کار بسیار مثبتی است و قطعا آگاهی دادن به جوانان در زمینه مسئله اعتیاد در درازمدت تنها به نفع جامعه خواهد بود اما خوب است وقتی ستاد مبارزه با مواد مخدر قصد انجام کار فرهنگی را دارد با دقت و موشکافی بیشتری این کار انجام شود تا نتیجه نهایی آن تأثیرگذار باشد نه خسته‌کننده.

 

کارگردان در این فیلم تمام المان‌ها که متعلق به انواع مختلف اعتیاد است را تنها در مورد اعتیاد به یک ماده مخدر استفاده کرده و در چند جای فیلم که شخصیت‌های اصلی قصد ترک مواد مخدر را دارند با نشان دادن ضعف روش ترک کلینیکی به نوعی اعتیاد سریع و خانگی را به اشتباه تجویز کرده است. توجه به این نکات ریز می‌تواند ضمن واقعی‌تر کردن داستان فیلم در نهایت آگاهی‌بخشی درستی را به جامعه داشته باشد.

 

نیروی انتظامی و ستاد مبارزه با مواد مخدر کمر همت خود را برای قطع دست سوداگران مواد مخدر از دامن جامعه اسلامی ما بسته است و تلاش دارد با توسل به روش‌های فرهنگی مسئله مهم کم‌ کردن تقاضا را انجام دهد. امیدواریم این تجربه جیرانی بتواند در آینده باعث شود تا این ستاد با سرمایه‌گذاری در آثاری قوی‌تر بتواند در هدف خود موفق باشد.

 

پایان پیام/

کد خبر 51141

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha