اقتدار جوهر تمدن اسلامی است/تمدن و فرهنگ دو روی یک سکه اند

خبرگزاری شبستان: به نظر می رسد اگر همه آیات مرتبط با تمدن را کنار یکدیگر قرار دهیم، مساله تمدن فراتر از موضوع عمران و استقرار است و اقتدار جوهر تمدن تلقی می شود.

به گزارش خبرنگار گروه اندیشه خبرگزاری شبستان، آیین اختتامیه هفته علمی تمدن نوین اسلامی صبح دوشنبه، هفتم دی ماه با حضور شخصیت های فرهیخته علمی فرهنگی در دانشگاه علامه طباطبایی (ره) برگزار شد.

 

بنابراین گزارش، حجت الاسلام والمسلمین علی اکبر رشاد، رییس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در این مراسم اظهار کرد: تمدن وجه سخت افزاری حیات آدمی و فرهنگ، وجه نرم افزاری آن است.

 

وی در ادامه با واکاوی ریشه لغوی واژه تمدن افزود: تمدن کلمه ای عربی است بر وزن تفعل و در باب تفعل، پذیرش نهفته است، لذا اگر معنای مصدری تمدن در این باب را لحاظ کرده باشیم، تمدن یعنی شهرپذیری و شهرپذیرشدن در مقابل بادیه نشینی و کوچ نشینی که نوعا انسا نهای اولیه به سبک آن زندگی می گذراندند.

 

حجت الاسلام رشاد اضافه کرد: راز آنکه در لغت عربی حضاره را به تمدن اطلاق می کردند آن است که مردمان در آغاز راه و مسیر بشریت،  بادیه ترین بوده و در دشت و صحرا زندگی می کردند و فاقد عمران و شهر بودند و در چادر زندگی می کردند اما وقتی شهرسازی کردند، این حضور در زبان شناسی عرب، به حضاره اطلاق شده است.

 

عوض شورای عالی انقلاب فرهنگی با بیان اینکه در قرآن واژگانی است که اگر نگوییم معنای حضاره و تمدن را دارد اما می توان آنها را مترادف با حضاره قلمداد کرد، گفت: کلماتی همچون قریه و قرین را می توان هم معنا با تمدن دانست، اما به طور کلی هر واژه در قرآن معنای خاص خود را داشته و هیچ کلمه ای، در معنای کلمه دیگر نیست اما می توان برخی کلمات را نزدیک به هم معنا کرد.

 

رییس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با یادآوری اینکه احتمال می دهم قرن در ذوالقرنین نیز با تمدن ارتباط دارد، گفت: احتمالا ذوالقرنین یک یا دو تمدن را پایه گذاری کرده است.

 

وی ادامه داد: به نظر می رسد آنچه در قاموس های عربی و فارسی آمده ناظر به مفهوم حضاره یا مصادیق اولیه تمدن است وگرنه لزوما تمدن به معنای امروز نیست و عمران می تواند به عنوان یکی از وجوه آن تلقی شود.

حجت الاسلام رشاد تمدن را در زمان کنونی «گرانی گاه سبک زندگی» خواند و توضیح داد: تلقی من از تمدن زیست جهان علی الاصول حتی متشکل از فرهنگ، عمران، نظامات اجتماعی، هنر و....  است که یک سبک زندگی خاصی را رقم می‌زند و غالباً در سرزمین مشخص و بازه زمانی معین صورت میگیرد.

 

وی ابراز کرد:به نظر می رسد اگر همه آیات مرتبط با تمدن را کنار یکدیگر قرار دهیم، مساله تمدن فراتر از موضوع عمران و استقرار است و اقتدار جوهر تمدن تلقی می شود.

 

رییس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در ادامه با طرح این سوال که حال باید دید چه نسبتی میان تمدن و فرهنگ و سبک زندگی وجود دارد، بیان کرد: نظریه های مختلفی در این زمینه مطرح است اما رایج ترین آنها یا مطلقا غلط است یا به اعتباری نادرست است که نسبت میان فرهنگ و تمدن آن است که تمدن وجه سخت افزاری و فرهنگ وجه نرم افزاری تمدن است.

 

وی نسبت نخست را عام و خاص مطلق معرفی کرد و گفت: اما در این نسبت نیز دو گونه فرض را می توان لحاظ کرد؛ یک زمان می گوییم عام و خاص مطلق یعنی تمدن عام است و فرهنگ خاص و در واقع فرهنگ جزیی از تمدن اسلامی است لذا این طور نیست که فرض بگیریم تمدن مساوی فرهنگ است.

 

حجت الاسلام رشاد ادامه داد: در نتیجه تمدن به لحاظ مفهومی و مولفه ای، وسیع تر و اعم تر از فرهنگ بوده و حتی به لحاظ شنود جغرافیایی ممکن است قلمرو تمدن وسیع تر از فرهنگ باشد و چندملیت یک تمدن اما با چند فرهنگ داشته باشند به طور مثال تمدن غربی، تمدن تمام ملل غربی بوده اما فرهنگ های این ملت ها با یکدیگر تفاوت فاحش دارد.

 

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با بیان اینکه این نسبت عام و خاص را می توان به گونه ای دیگر بیان کرد، تصریح کرد: اینکه فرهنگ اعم از تمدن است که این فرض نیز قایل دارد. در واقع فرهنگ وسیع تر از تمدن بوده به دلیل آنکه در حذف برخی از تعاریف، فرهنگ شامل علم و تکنولوژی و ابزار نیز می شود هرچند این دیدگاه برای من قابل قبول نیست، به این ترتیب نسبت عام و خاصی که فرهنگ در آن مطلق و فراگیرتر است.

 

حجت الاسلام رشاد وجه دیگر نسبت میان فرهنگ و تمدن را تباین خواند و افزود: در این وجه این دو امر هر یک مقوله ای هستند که سوی خود می روند و نسبت مثبت با یکدیگر نداشته بلکه منفی دارند و اگر کسی احیانا تمدن را به جهات مادی و سخت افزاری و ابزاری تنزل دهد و از آن سو فرهنگ را معطوف به اخلاق و دانش و بینش بداند، این دو قلمرو با یکدیگر متفاوت خواهند شد و در این صورت نسبت تباین میان فرهنگ و تمدن برقرار خواهد شد که این نسبت نیز قایل دارد.

 

رییس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی وجه چهارم را نسبت مساوی میان فرهنگ و تمدن معرفی کرد و گفت: در تلقی های اولیه از تمدن و فرهنگ این مطلب به چشم می خورد که گاهی می تواند صحیح باشد، اینکه فرهنگ و تمدن دو واژه برابر با یکدیگر بوده اما می گویند ما وقتی می خواهیم به روح تمدن اشاره کنیم به فرهنگ و زمانی که بخواهیم به کالبد تمدن توجه داشته باشیم، تمدن در نظر گرفته می شود  اما در حقیقت این دو، دو روی یک سکه هستند و بسته به اینکه کدام را مدنظر داریم، از این واژه ها استفاده می کنیم. در این صورت به نحوی تمدن کیفی وجود دارد اما تفاوت ماهوی وجود ندارد.

 

وی تاکید کرد: در فصل دیگر گفته می شود نسبت میان فرهنگ و تمدن، نسبت بود و نمود است؛ در حقیقت تمدن نمود و برآیند فرهنگ بوده اما فرهنگ روح داخلی است.

 

حجت الاسلام رشاد نسبت عام و خاص من وجه را نسبت دیگری تلقی کرد و افزود: اما بدون حل یک مشکل هرگز مسایل حل نمی شود و یک مشکل اساسی است. در این تعاریف آن است که خلط مفهوم با مصداق و نوعی مغالطه روی می دهد لذا باید تامل کرد که تمدن و فرهنگ را به چه معنایی تعریف می کند تا بتوان نسبت این دو را با یکدیگر در نظر گرفت، در واقع تعاریف مختلفی از فرهنگ و تمدن وجود دارد که این مسئله، نسبت سنجی موجود را با مشکل مواجه می کنند.

 

وی اضافه کرد: یا گاهی بیشتر از همه خلط مفهوم به مصداق شده مثلا گفته می شود فرهنگ روح و مبداء است و در فرهنگ همه چیز بوده اما در تمدن همه چیز نیست و اساسا تمدن برآیند فرهنگ است؛ در واقع در اینجا قبل از فرهنگ اسلامی که پیامبر (ص) در جزیره العرب پدید آورده اند و مقدمه ای برای ساخت یک تمدن شد، لحاظ می شود و در اینجا فرهنگ مقدم بر تمدن شده و استمرار یافته و آنچه پدید آورد فرزندان آن فرهنگ بودند بنابراین دو مصداق داریم که فرهنگ و تمدن را با یکدیگر مقایسه کنیم.

 

حجت الاسلام رشاد تصریح کرد: اما اگر تمدن دیگری را با فرهنگ دیگری مقایسه کنیم باز هم نمی توانیم به نتیجه مطلوب دست پیدا کنیم به طور مثال بنا به نظر وبر فرهنگ سازنده تمدن کنونی شده اما اینکه آیا تمدن غرب فرهنگی به وجود نیاورده و فرهنگی که به بقیه نقاط جهان گسترش می یابد از همین تمدن است، هنوز معلوم نیست؛ در نتیجه دو فرهنگ و یک تمدن در اینجا با یکدیگر مقایسه می شوند.

 

وی تاکید کرد: اینکه ما چه مفهومی از تمدن را با فرهنگ مقایسه می کنیم، نسبت ها کاملا متفاوت شده و این دو مقوله از مقولاتی غیرمتناهی است که به طور دایمی برای آن تعریف هایی ارایه می شود لذا باید نسبت این دو را بر اساس آنکه از فرهنگ چه تعریفی داریم و از تمدن نیز چه تعریفی، مقایسه کرد و اینکه بدانیم کدام فرهنگ محقق در خارج قرار است مقایسه شوند.

 

حجت الاسلام رشاد در پایان سخنان خود یادآور شد: بنابراین این خلط باعث نزاع های فروناکاستنی شده که تمام هم نمی شود و زمانی پایان می یابد که سوال به درستی مطرح شده و به صورت کلی بیان نشود لذا ما باید سوال را دقیق مطرح کنیم تا بتوان به آن پاسخ دقیق ارایه کرد.

 

 

کد خبر 511231

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha