به گزارش خبرگزارش شبستان به نقل از روابط عمومی هفت، در سرمقاله هفت دهم گفت: بعضی از مدیران دولتی بسیار از من عصبانی هستند به طوری که آقای ایل بیگی، معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی گفتند اصلا آقای افخمی چه کسی است و چرا ما باید جواب ایشان را بدهیم. نکته جالب این است من نیز نمی دانستم آقای ایل بیگی کیست و تا وقتی مامور تولید برنامه های هفت نشده بودم و تحقیق نکرده بودم درباره اوضاع و احوال سینمای ایران، نمی دانستم رئیس شورای صدور پروانه ساخت ایشان است. به طور کلی به نظرم مدیران دولتی سینمای ایران اهمیت زیادی ندارند، چون اساسا سینمای ایران اهمیتی ندارد وقتی مردم به تماشای فیلم های ایرانی نمی روند. سینما از مقوله سرگرمی و پرکردن اوقات فراغت مردم است.
در ادامه برنامه و در بخش گفتگوی ویژه بهروز افخمی میزبان سیروس الوند، نویسنده و کارگردان سینما بود. سیروس الوند در ابتدای صحبت های خود گفت: من بسیار مشتاق حضور در «هفت» جدید بودم و مرتبا برنامه را پیگیری می کنم و خوشحالم که برنامه موفق است.
وی در ادامه در خصوص سابقه فیلم سازی خود و شرایط امروز گفت: برای نسل امروز خیلی طبیعی است که در 22 سالگی فیلم بسازند. هم شرایط آماده است و هم ابزار فراهم است. به مرور تجربه های خونگی مثل فیلمبرداری از جشن های تولد می تواند به فیلم سینمایی تبدیل شود و به نمایش درآید! اما ما فیلمسازی خود را مدیون مسعود کیمیایی، مهرجوی و تقوایی هستیم. فضایی که در اوایل دهه 40 شروع شد که بازیگران اساسا اعتماد به نفس پیدا کنند و جلوی این بزرگان بازی کنند و حرف بزنند
من از مطبوعات شروع کردم و مقالاتی می نوشتم و به مرور به سمت سینما حرکت کردم. و رفته رفته سینما جای عشق به ادبیات و ژورنالیست را گرفت. وقتی شروع کردم به فیلمنامه نویسی دیگر نقد نمی نوشتم. دیگر حق نمی دادم به خودم که به جماعتی فحش دهم که خودم در میانشان کار می کنم. چیزی که امروز رایج است و هم فیلم می سازند و هم نقد می کنند.
الوند افزود: نقطه تراژیک سینمای ما همین است. یک نفر فیلمبردار بسیار خوبی است ولی فکر می کند اگر کارگردان شود شان بالاتری دارد. چرا فکر می کنیم شان کارگردانی بالاتر از باقی است. هرکدام برای خود شأن دارند. تصویربردار، صدابردار، نویسنده و ... . الان هنرجوهای ما سودای کارگردانی در سر دارند و فکر می کنند اینگونه بالاتر می روند.
این کارگردان ادامه داد: نقد حوزه خطرناکی است و عموما در خلاف نظر مردم هستند. یعنی منتقد از فیلمی که مردم خوششان آمده، بدشان می آید والا او هم یک نفر مثل مردم می شود. اگر ما بخواهیم در این شرایط نقد را برای توده مردم جذاب کنیم بسیار سخت است. مخصوصا که منتقد مسعود فراستی باشد. او از اساس هر فیلمسازی را یک مجرم می داند.
وی در ادامه در خصوص وضعیت سینمای ایران گفت: من دو هفته پیش به تماشای فیلم «جامه دران» رفتم. در حین پخش که سالن پر بود، پرده تاریک شد ولی صدا ادامه پیدا می کرد. مردم به مرور خارج شدند اما اینها نتوانستند مشکل را حل کنند. و من دیدم این سیستم دیجیتال نتوانست مشکل را حل کند. حالا می گویند سینماها تجهیز شده و کیفیت نمایش فیلم ها بهتر شده است! یک چیزی که خود تو در برنامه ات می گویی این است که مردم دیگر فیلم های ما را دوست ندارند. من با این مخالفم. به نظرم مردم این روزا یک زندگی خانگی را به یک زندگی خیابانی ترجیح داده اند. عادت کرده اند از نان تا غذا و فیلم را به خانه شان بیاورند.
وی در پاسخ به این سوال که چرا مردم «نهنگ عنبر» و «شهر موش ها» را در خانه شان نمی بینند، گفت: مشخصا «نهنگ عنبر» از خیلی از خط قرمزها عبور کرده و «شهر موش ها» نیز از قبل یک خاطره بلند می آید و طبیعی است استقبال شود. امروزه سریالی در شبکه نمایش خانگی فروش خوبی دارد که در محله ما حتی جلو جلو فیلم را می خرند. همین اگر در سینما اکران می شد اینگونه استقبال نمی شد و گرفتار سینمارفتن مردم می شد، اما مردم همین را در خانه را می بینند. ما می خواهیم مردم در بین این آلودگی هوا از خانه بیرون بیایند و به سینما بروند، مردم مرگ دیوانه اند!؟
این کارگردان افزود: امروز یک فیلم در 10 سالن سینما آن هم در برخی سینماها به صورت تک سانس و بدون هیچ پوستری اکران می شود و برای همین فیلم ها نابود می شود. در هند اول فیلم ها نسخه ویدئویی اش می آید و بعد فیلم اکران می شود. و مردم وقتی فیلم را در ویدئو می بینند و اگر خوششان آمد به سینما می روند و با جمع فیلم را می بینند. چون آنجا هنوز فرهنگ فیلم دیدن در سینما از بین نرفته است. اما در ایران اگر به تهیه کننده ای بگویی فیلم ات همزمان یک نسخه اش پخش شده، سکته می کند. آن چیزی که در ذات سنیما است، حیرت و وحشت است و باید این را در سینما بیاوریم
در ادامه ا
افخمی بیان داشت: اما امروز ضدسینما ساختن و ضد باشکوه و حیرت انگیز ساختن عادی شده است. البته نباید این سینما را ممنوع کرد چون هرچند هر فیلمسازی باید بتواند فیلم مورد علاقه خود را بسازد، حتی فیلم باشکوه و حیرت انگیز بسازد. اما باید این را توجه کرد که امروز مجموع این فیلم ها 10 درصد بازار است. یعنی الان به نظرم تمام محصولات سینمای ایران را می توان «هنر و تجربه» تعریف کرد و در 10 الی 15 سالن سینمایی با اکران دراز مدت همه آنها را نمایش داد. سالن هویت سینما را تشکیل می دهد. امروز واقعا 95 درصد صندلی های سالن ها خالی است چون فیلمی عظیم که مردم را به خود جلب کند وجود نداردوی در این خصوص که با این حساب باید فیلم های خارجی را برای اکران در ایران آورد، گفت: اتفاقا من با این قضیه مخالفتی ندارم. در شرایطی که امروز هر سال دو سه فیلم کمدی را از فروش کل سینمای ایران دربیاوریم، چیزی در حدود 5 میلیون تماشاچی برای حدود 60 فیلم. یعنی کمتر از 100 هزار تماشاچی برای هر فیلم. آن سینماهایی که آن فیلم ها را نشان داده، دو یا سه هزار برابر شود و در تمام شهر پخش شود، آن 100 هزارتا نهایتا به 200 یا 300 هزار نفر افزایش می یابد. یعنی اساسا قابل مقایسه نیست با فیلمی که مردم می خواهند ببینند. چنین فیلمی باید 10 میلیون بیننده داشته باشد
الوند در ادامه خطاب به افخمی گفت: یک وقتی به من می گفتند الوند بیا فیلم بساز من می گفتم من قصه ندارم. می گفتند من می خواهم با تو فیلم بسازم قصه جور می شود. بعدها می گفتند سرویس خودت نه، قصه چی داری؟ باور کنید پارسال به من گفتند اسپانسر چی داری؟ گفتم من اگر اسپانسر داشتم که سراغ شما نمی آمدم. سینمای ایران امروز یک مراقبت ویژه و شوک نیاز دارد.
در ادامه برنامه پشت صحنه ای از روند آماده سازی مراحل نهایی فیلم سینمایی «نقطه کور» به کارگردانی مهدی گلستانه از برنامه «هفت» پخش گردید. گزارشی از نخستین نشست خبری جشنواره فیلم مقاومت بخش دیگر برنامه «هفت» بود. همچنین قسمت هفتم از کمیک استریپ «عبود و آیرانوس» به نمایش درآمد
در بخش انتهای برنامه «هفت» مسعود فراستی در میز نقد خود و در بخش نقد فیلم های خارجی با حضور علی معلم، منتقد سینما به نقد و بررسی فیلم سینمایی «MAD MAX» پرداخت. همچنین فراستی در بخش نقد فیلم های ایرانی با حضور آرش خوشخو، منتقد سینما فیلم سینمایی «ناهید» به کارگردانی آیدا پناهنده را نقد و بررسی کرد.
خوشخو در این نقد و بررسی درباره «ناهید» گفت: «ناهید» نشان دهنده یک کارگردان بااستعداد است. هرچند نوع روایت فیلم قدیمی است و زمان می برد تا ما را با شخصیت های خود آشنا کند، اما در همین مدت باعث می شود تا ما با فضای شهری و جهان فیلم آشنا شویم.
در ادامه مسعود فراستی در این خصوص بیان داشت: اما به نظر من فیلم خیلی طولانی است و خیلی دیر شروع می شود. کارگردان خیلی وقت تلف می کند بدون آنکه به ما فضا دهد. در این فیلم بدون آنکه آدم ها را بفهمیم، جغرافیا را می فهمیم. اما شناخت جغرافیا بدون ارتباط با آدم ها و قصه اصلی فیلم چه کمکی به ما می کند؟
خوشخو در پاسخ به فراستی گفت: به نظر من این جغرافیا کارکرد دارد. فضای ابری شهر، ساحل دریا و تیرگی حاکم بر فیلم، فضای دلتنگی ایجاد می کند. فضای بندری فیلم یک حس ناامیدی را القا می کند. حس یک فرصت از دست رفته. به نظر من اتمسفر شهر ساحلی در بافت فیلم تنیده شده است و کارکرد دارد. هرچند به نظرم فیلم مشکل پیام زدگی دارد
در ادامه فراستی گفت: غیر از پیام زدگی، من مشکل شخصیت دارم. شخصیت ها تیپ نمی شوند. آدم ها و گذشته شان را نمی شناسیم و به همین دلیل خیلی با فیلم نمی توان همراه شد.
خوشخو در صحبت های پایانی خود گفت: امیدوارم این جایزه های سینمایی برای «ناهید» خانم پناهنده را خراب نکند. چون ایشان به لحاظ کارگردانی، کارگردان خوبی است.
در ادامه بهروز افخمی در بخش جدید «معرفی کتاب» به معرفی کتاب «همه دوستان من» پرداخت.
دور تازه برنامه سینمایی هفت هر هفته جمعه شب ها با اجرا، سردبیری و تهیه کنندگی بهروز افخمی روی آنتن شبکه سه سیما می رود.
نظر شما