به گزارش خبرنگارکتاب شبستان، مترجم اثر که پیشتر کتابهایی چون «مبایل مرد مرده»را بر عهده داشته است ودرباره ترجمه این اثارچنین بیان می کند: «جریانهای مثبتی در نمایشنامهنویسی نوین دنیا شکل گرفته که نیاز مبرم به معرفی و اشاعه آنها در چهارچوبهای تعریفشده در حوزه تئاتر در ایران به چشم میخورد که من نیز همراه با فعالان این عرصه برای پیشبرد هدف همگامسازی تئاتر کشور با هنرهای نمایشی سایر پیشتازان این هنر در دنیا، تحقیق و پژوهش را در این شاخه بهعنوان پروژهای موثر برای خود در نظر گرفته و جزوی از برنامههای خود قرار دادهام و امید دارم که این کار، همراستا با زحمات نمایشنامهنویسان ایرانی، قدمی برای ارتقای درامنویسی داخلی و بهبود کیفی اجراها و آموزش در سطح عالی باشد.»
در بخشی از این اثرمی خوانیم:
«خوآکين: ما ميتونيم دنيايي بسازيم که توش براي همه غذا هست.پهپه: پدرم بِهم ياد داد، هيچ وقت کاري رو که ديگران تصميم دارن تو انجام بدي، انجام نده.آنگوستياس: يه نگاه... بعد کنارت زانو زدم و فهميدم غرورم داره ذوب ميشه. عشق همينه، نه؟... پهپه، عشق اينه؟آنگوستياس: زنِ درونِ من، يه بچهي وحشتزدهس که تو چشماي هر مردي، دنبال پدرش ميگرده، ولي يادش دادن به چشماي هيچ مردي نگاه نکنه. يادش دادن هيچ چيزي رو آرزو نکنه!آدلا: تو اونو نميشناسي. ارادهي اون مثل مادرمه. مادرم وقتي سن اون بود، من رو به دنيا آورد و هنوزم زندهس، يهدنده، طلبکار و مستبد. يه نفر مثل آنگوستياس، عمر جاودانه داره.»
انتشارات قطره اثر حاضر را با ترجمه نوشین دلارا در 96 صفحه روانه بازار نشر کرده است.
نظر شما