عبرتی برای دیگران/ چگونه یک کشور اسلامی به دو نیم تقسیم شد

9 جولای2011 میلادی در تاریخ به نام تفکیک پهناورترین کشور اسلامی به شمال و جنوب و استقلال جنوب سودان ثبت می شود تا همگان بدانند توطئه دشمن چگونه یک کشور اسلامی را تقسیم کرد.

خبرگزاری شبستان، جنوب سودان به طور رسمی از پهناور ترین کشور اسلامی و وطن مادریش جدا شد تا سودان واحد و پهناور به دو سودان تقسیم شود و لقب پهناورترین کشور اسلامی نیز از روی این کشور برداشته شود.
مردم جنوب سودان از ماهها پیش با حضور در همه پرسی اعلام کردند که می خواهند پایتختی غیر از خارطوم و پرچمی غیر از پرچم سودان واحد داشته باشند و امروز آنها جوبا را به عنوان پایتخت خود معرفی کردند.
برهمین اساس، بکری حسن صالح، وزیر امور ریاست جمهوری سودان در بیانیه‌ای اعلام کرد: سودان جمهوری سودان جنوبی را به عنوان کشوری مستقل و از روز شنبه نهم ماه ژوئیه حاکمیت آن را به رسمیت می‌شناسد.
به رسمیت شناخته شدن و استقلال سودان جنوبی اگرچه با شادی و جشن میلیونها نفر از مردم جنوب سودان بود؛ اما راهی که مردم جنوب سودان امروز باید آن را بپمایند سخت و شاید مبهم باشد.
مردم جنوب سودان درحالی با حضور 30 رهبر آفریقایی ازجمله "عمر البشیر" رئیس جمهوری سودان و سران ارشد کشورهای غربی از جمله "بان کی مون"، "الن گوپه "وزیر امورخارجه فرانسه و رژیم صهیونیستی ولادت جدیدترین کشور جهان را جشن گرفتند و پرچم جدید خود را به اهتراز درآورند و "سیلوا کیر" را به عنوان نخستین رئیس جمهوری جنوب سودان انتخاب کردند که پس از 20 سال درگیری با دولت مرکزی و امضای توافقنامه صلح نیواشا در سال 2005 میلادی نتوانسته بودند به علت خدعه ها و توطئه ها و دخالت های غرب و رژیم صهیونیستی به تعامل حقیقی با دولت مرکزی برسند.
غرب و رژیم صهیونیستی امروز بیش از مردم جنوب سودان خرسند هستند، چرا که زحمات بی وقفه و سالیان متمادیشان به ثمر نشست و توانستند یک کشور اسلامی را به دو نیم تقسیم کنند.
آنها برای رسیدن به این هدف از هیچ کاری حتی آتش افروزی و جنگ داخلی و ارسال کمک های مالی و تجهیزات نظامی به جدایی طلبان جنوب سودان دریغ نکردند و حتی می توان دست آنها را در مسئله دارفور در غرب سودان نیز دید که برای ناامن کردن و بی ثبات کردن سودان تلاش می کردند.
رژیم صهیونیستی براساس دکترین بن گوریون پای به میدان سودان گذاشت، همچنانکه امروز می توان دست این فرزند نامشروع غرب را در منطقه کردنشین عراق، منطقه دروزیهای لبنان مشاهده کرد؛ این رژیم تنها راه مقابله با کشورهای اسلامی را ایجاد اختلاف بین دول اسلامی و تفکیک کردن آن می داند.
" فهمی هویدی" نویسنده عرب در مقاله ای با عنوان" اسرائیلی ها قصه جدایی را روایت می کنند" می گوید : رژیم صهیونیستی از سالها پیش متوجه شد که می تواند گروههای اقلیت در کشورهای عربی و اسلامی را به عنوان همپیمان خود بگیرد و به همین دلیل با این گروه ارتباط برقرار کرد.
هویدی ادامه می دهد که صهیونیستها با کردها در عراق و سوریه، ساکنان جنوب سودان، دروزی ها و مارونی ها در لبنان و همچنین قبطی ها درمصر ارتباط برقرار کردند و با منطق " تفرقه بینداز و حکومت کن" به اختلاف افکنی پرداختند تا جهان عرب را تجزیه کنند.
براساس گفته هویدی، غرب و به ویژه اسرائیل تجزیه کشورهای اسلامی را هدف قرار داده اند و این مسئله عامل بقای این رژیم و جولان دادن آن در منطقه است.
اسرائیل زمانی که جدایی طلبان جنوب سودان را به استقلال ترغیب می کرد، به افق‌های سیاسی و استراتژیکی می نگریست که مرزهای جغرافیایی را درمی نوردید و به پایتخت‌های همجوار عربی می‌رسید.
یکی ازمهمترین کشورهایی که اسرائیل آن را زیر ذره بین قرار داده، مصر است، نه به خاطر حکومتش بلکه به خاطر تاریخ و موقعیت آن و از همه مهمتر به خاطر رود نیل که شریان حیات مصر به شمار می آید، است.
رژیم صهیونیستی اگر با کشورهای اوگانادا، اتیوپی، اریتره برای تجزیه ارتباط برقرار کرد، به علت محدود کردن مرزهای مصر است. به همین دلیل کنیا، اتیوپی و اوگاندا کشورهای منبع نیل هستند و سودان نیز گذرگاه اصلی آن است و از همین رو دلایل حضور رژیم صهیونیستی در این کشورها مشخص می‌شود و به همین دلیل این رژیم بر نیل متمرکز شده است تا از آن به عنوان اهرم فشار بر مصر استفاده می کرد.
اگرچه در مسئله تجزیه سودان تنها اسرائیل نفعی نمی برد، بلکه همپیمان های غربی آن به ویژه آمریکا نیز ازاین تجزیه می برند، به طوری که فهمی هویدی در این باره می گوید که غرب بیش از یک قرن است که برای جدایی جنوب سودان تلاش می کند و برای رسیدن به این منظوراز مجهز کردن جدایی طلبان به سلاح وتحت فشار قرار دادن طرف مقابل دریغ نکرده اند.
هدف آمریکا از تجزیه کشور سودان تنها سیاسی نبوده است بلکه هدف اقتصادی نیز در نظر گرفته است. آمریکا زمانی که پای بر هر کشوری می گذارد قبل از هر چیزی هدف اقتصادی آن را در نظر می گیرد مثلا امروز در عراق و افغانستان اهداف اقتصادی آن برای دولتمردان این کشور مهمتر از تلفات جانی نیروهایشان و هزینه های سرسام آوری است که در این کشورها و کشورهای دیگر انجام می دهند.
حضور آمریکا و حتی غرب در جنوب سودان را می توان به خاطر قرار گرفتن بخشی از نیل در جنوب سودان، وجود لایه هایی از معادن منیزیم، اورانیوم و مس در این منطقه و وجود منطقه نفت خیز «ابیی» که در حد فاصل شمال وجنوب سودان قرار داد، دانست .
واشنگتن پس از اعلام استقلال جنوب سودان کنسولگری خود در شهر جوبا را به سفارتخانه تغییر داد تا اولین کشوری باشد که در کشورتازه متولد شده سفارتخانه دارد و دیگر کشورها نیز تشویق این کار شوند.
واشنگتن همچنین قصد دارد برای نشان دادن حسن نیت خود پایان سپتامبر نشستی را به منظور جمع آوری کمک به این دولت جدید برگزار کند تا به مردم جنوب سودان ارادت خود را ثابت کند!!
اگرچه مردم جنوب سودان امروز در شادی استقلال خود غرق هستند ولی سرنوشت جنوب سودان همچنان هاله ای از ابهام است و معلوم نیست که مردم جنوب بتواند به خواسته های خود که برای آن از سودان جدا شده اند، برسند یا نه و آیا می توانند خودشان از منابع و ذخایر غنی این منطقه برای ارتقای کشورشان استفاده کنند یا نه؟ و یا در این راه غرب و اسرائیل در چپاول این ذخایر گوی سبقت را آنها می ربایند؟

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


پایان پیام/
 

کد خبر 50968

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha