خبرگزاری شبستان – تبریز: شب یلدا در میان ترک ها به عنوان شب چله(چیلله گجه سی)، نام برده می شود. مردم آذربایجان شرقی در این شب طولانی سال، هندوانه و یا به عبارت دیگر «چیلله قارپیزی» می خورند، به نظر آن ها فصل زمستان در آذربایجان بسیار طولانی و سرد است، با خوردن هندوانه، لرز و سوز سرما تأثیر چندانی نخواهد داشت.
مردم آذربایجان شرقی ۲ ماه اول زمستان را به ۴۰روز و ۲۰ روز مجزا تقسیم می کنند که به ۴۰ روز اول چله بزرگ که زمستان سختی را به دنبال دارد و ۲۰ روز دیگر چله کوچک نامگذاری شده است.
رايج ترين آداب مربوط به چله کوچک، برافروختن آتش بر بام ها و گاه تيراندازى يا سر و صدا کردن است. گمان بر اين است که با اين مراسم، «قارى ننه» يا پيرزن سرما ترسيده و فرار مى کند.
مراسم شب چله، به صورت شب نشينى دوستانه و فاميلى است. در اين شب نشينى انواع خوراکى هاى زمستانى يعنى خشکبار و شيرینى خورده مى شود. پختن برنج سفيد در شب يلدا نوعى جادوى سفيد براى سفيد روزى و نيک بختى در زمستان سرد و سياه به شمار مى رود.
داستان کوراوغلو
آذربایجانی ها رسم دارند در این شب، در منزل یکی از بزرگان فامیل جمع شده و این شب را با خوردن انواع غذای پخته شده در منزل چون کوفته، برنج، مرغ، خشیل، آش و میوه هندوانه، انار و انواع مرکبات و تنقلات موجود در منزل شامل خشکبارهایی چون انگور، بادام و سنجد، قاورقا(گندم برشته با شاهدانه)، آجیل، لبو، حلوای هویج، حلوای گردو و ... و به ویژه با گفتن داستان های قدیمی تا پاسی از شب می گذرانند.
یکی از این داستان های قدیمی که در بین مردم آذربایجان معروف است، داستان «کوراوغلو» است. کوراوغلوخوانی یکی از مراسم های شب یلدا در بین آذربایجانی ها بود، به طوری که از اول پاییز افراد با خویشاوندان و همسایگان دور هم جمع می شدند و فردی به عنوان نقال قصه های کوراوغلی را می خواند که گاه برخی از قصه ها پنج شب و حتی بیشتر به طول می انجامید.
کوراوغلو، قهرمان حماسی آذربایجانی هاست. داستان از این قرار است که حسن خان بر سر اتفاقی بسیار جزئی که آن را توهینی سخت نسبت به خود تلقی می کند، دستور می دهد چشمان علی کیشی مهتر خود را درآورند و وی را کور کنند. پس از این واقعه تلخ، روشن، پسر علی کیشیف لقب کوراوغلو به خود می گیرد. کوراوغلو به ترکی یعنی کورزاده یا پسر مرد کور.
خونچا
از دیگر رسم های مردم این منطقه، این است که برای تازه عروسان تحفه شب یلدا می برند که فلسفه آن نیز انجام صله رحم با فامیل تازه است؛ «خوانچه» و یا به تلفظ آذربایجانی ها، «خونچا» به تحفه ای گفته می شود که خانواده داماد در شب یلدا برای خانواده تازهعروس می فرستد. در میان این خوانچه، علاوه بر هندوانه می توان تحفه های رنگارنگ نظیر پارچه های حریر و گران قیمت، میوهها و شیرینی های متنوع و آجیل را مشاهده کرد. برخی از آذربایجانی ها و به ویژه «تازهداماد» در چنین شبی سعی می کنند ذوق هنری خود را به رخ خانواده عروس و به ویژه عروس خانم بکشد! به همین خاطر، هندوانه را به شیوه زیبا، جالب و شورانگیزی، تزئین می کنند.
حتی در برخی از خانواده های آذربایجانی، فرزندان برای مادران خود هدیه ای خریده و به اتفاق خانواده، یک شب زودتر از شب یلدا، به پدر و مادر اهدا می کنند. حتی برخی برادرها، برای خواهران خود نیز این رسم را انجام می دهند.
یک مهمان خوانده در طولانی ترین شب سال
«چله گئجه سی» آیینی سنتی در خطه آذربایجان است و هر قوم و منطقه ای آداب و رسوم خاصی در رابطه با این شب دارند اما با توسعه تکنولوژی و فناوری و وقوع یکسان سازی فرهنگی، خیلی از اقوام، سنت های شیرین خود را به فراموشی سپرده اند.
شب یلدا شبی است که فقط یک دقیقه از شب اول دی ماه بلند تر است و آن فقط بهانه ای است برای دور هم جمع شدن؛ چرا که مردم ایران در گذشته همواره دنبال بهانه برای برگزاری جشن و مراسم های شادی بودند.
در قدیم نیز مثل در آذربایجان معمولا دو مراسم چله(چله ی کوچک و چله ی بزرگ) برگزار می شد و مردم در هر دو مناسبت دور هم جمع می شدند و نقل های شفاهی، چیستان ها، بایاتی و … که توسط بزرگان نقل می شد، رونق بخش این مراسم ها بود.
امروزه با گسترش فضای مجازی از جمله تلگرام و دیگر شبکه های اجتماعی که «مهمان خوانده» در بین خانواده های ایرانی است، شب چله ای به لنگه کفشی در بیابان می ماند که حداقل اعضای خانواده و فامیل به بهانه، خوردن آجیل و بریدن هندوانه و امتحان شانس خود، هر چند دقایقی کوتاه دور هم جمع شوند.
شب یلدایی عصر تکنولوژی، دیگر طولانی ترین شب خانواده ها نیست، هجوم فضای مجازی به درون خانه ها می رود که این آداب و سنت ها را به وادی فراموشی سپرده و طولانی ترین شب سال را به طولانی ترین فاصله بین افراد بدل کند.
گزارش از بیت اله احمدی
نظر شما