روایت  نبی(ص) از علم حسنی/نقشه معاویه برای پاسخ به امپراطور روم!

خبرگزاری شبستان: مرد شامی خدمت امام حسن (ع) رسید و گفت من از پیروان پدر شما هستم و سوالاتی دارم و آمده‌ام که این سوالات را از شما بپرسم و با جواب آن‌ها به عظمت شما ایمان بیاورم.

خبرگزاری شبستان: صلح، این نرمش تاریخی امام حسن (ع) بیش از هر بعد دیگری در زندگانی امام حسن (ع) مورد بحث و بررسی قرار گرفته در حالی زندگانی ایشان دارای ابعاد بی شمار و تاریخ ساز است که متاسفانه بعضا از آنها غفلت می شود. از این رو و به مناسبت فرا رسیدن سالروز شهادت این امام همام (ع) در گفتگویی با حجت الاسلام مسعودرضازاد، استاد حوزه و دانشگاه درخصوص علم و اندیشه در سیره حسنی به گفتگو پرداخته ایم که مشروح آن از نظرتان می گذرد:

 

در خصوص نگاه امام حسن (ع) به علم و دانش و بهره گیری ایشان از مکتب فکری پیامبر (ص) و امیرالمومنین (ع) توضیح دهید.
امام حسن مجتبی (ع) غیر از دانش و علم غیبی که خداوند به ایشان عنایت کرده بود بخاطر حضور در شرایط خاص سیاسی که در آن زندگی می‌کردند، فعالیت‌های علمی زیادی داشته‌اند. برای نمونه می‌توان به روایات معتبر تاریخی اشاره کنیم، خود پیامبر (ص) در برخی از موارد تلاش می‌کردند چهره علمی امام حسن مجتبی (ع) را هم به پیروان نشان دهند.
در تاریخ آمده است: روزی پیامبر (ص) به همراه عده‌ای از صحابه نزدیک غار حرا بودند و گفتگو می‌کردند که امام حسن مجتبی (ع) با‌‌ همان کودکی با وقار خاصی به جمع آن‌ها وارد می‌شوند پیامبر (ص) با یک نگاه طولانی و مهربانانه‌ای به ایشان عمیق می‌شوند و به اصحاب می‌فرمایند «او بعد از من راهنما و هدایتگر شما خواهد بود او هدیه‌ای است از جانب خداوند برای من و مردم را با آثار باقیمانده از من آشنا خواهد کرد و سنت مرا زنده خواهد کرد و افعال و کردارش نشان دهنده کارهای من است خداوند حمایت و رحمتش را بر او فرو فرستد، رحمت و رضوان خداوند بر کسی باد که حق او رابشناسد و به او احترام کند».
این واقعه تاریخی داستانی جالب هم به دنبال دارد که در همین شرایط است که یک مرد اعرابی بادیه نشین شلاق به دست به سراغ پیامبر (ص) می‌آید فریاد می‌زند محمد (ص) کیست؟ و وقتی اصحاب ایشان را نشان می‌دهند آن پیرمرد به پیامبر (ص) فحش و ناسزا می‌گوید. پیامبر (ص) نگاهی به این مرد می‌کنند و می‌گویند می‌خواهی مشکل تو را اعضا و جوارح من حل کند؟ آن مرد برافروخته‌تر می‌شود و عنوان می‌کند مگر اعضای بدن هم می‌تواند چنین کاری کند؟ پیامبر (ص) نگاه به امام حسن مجتبی می‌کنند و می‌گویند، بله.
ایشان عضوی از من هستند و می‌توانند مشکل تو را حل کنند، این فرد ناراحت‌تر می‌شود و می‌گوید من را با یک بچه طرف می‌کنید؟ من آمده‌ام با تو صحبت کنم که اگر جواب قانع کننده بگیرم که هیچ اما اگر اینگونه نبود، با این شلاق شما را تنبیه کنم.
پیامبر (ص) می‌فرمایند: اجازه دهید فرزندم حسن مشکلتان را حل کنند در این زمان امام حسن می‌ایستند و به آن پیرمرد می‌گویند تو در راه که می‌آمدی چنین واقعه‌ای برایت رخ داده است و چنین مشکلی در خانواده و چنین مشکلی در قبیله‌ات داری و آن مرد وقتی این سخنان را می‌شنود، دگرگون می‌شود و تعجب می‌کند که امام حسن (ع) چگونه با آن سن و سال می‌تواند از احوال خصوصی این مرد به او خبر دهد. این مرد با شنیدن این اطلاعات همانجا مسلمان می‌شود.
خود پیامبر (ص) هم می‌توانستند جواب این فرد را بدهند اما از بعد دیگر که نگاه می‌کنیم ایشان می‌خواهند جنبه علمی شخصیت امام حسن مجتبی (ع) را نشان دهند.

 

آیا علم ایشان قبل از آغاز امامتشان به همین جا ختم می شد یا نمونه های دیگر ی برای اثبات این مهم وجود دارد؟
از این دست روایات در زمان امیرالمومنین (ع) هم زیاد نقل شده است: هر وقت که وحی بر پیامبر (ص) نازل شده است امام حسن (ع) اگر در آنجا حضور داشته‌اند آیاتی که پیامبر (ص) برای مردم نقل می‌کردند را زود به خاطر می‌سپردند و در آن عالم کودکی سریع به منزل می‌رفتند و این آیات را برای مادرشان فاطمه زهرا (س) قرائت می‌کردند. بعد که امام علی (ع) به منزل می‌آمدند و می‌خواستند اتفاقات و آیات رابرای فاطمه زهرا (س) بیان کنند، می‌دیدند که ایشان زود‌تر می‌دانند، دلیل را جویا می‌شدند که حضرت فاطمه (س) به ایشان می‌گفتند امام حسن (ع) این اطلاعات را به ایشان داده‌اند.
روزی امیرالمومنین (ع) تلاش می‌کنند تا زود‌تر از امام حسن (ع) این اطلاعات رابدهند و ببینند آیا ایشان درست و دقیق آیات را تلاوت می‌کنند یا خیر؟ وقتی امام حسن (ع) به منزل می‌آیند تا به مادرشان خبر داده و آیه‌ای را تلاوت کنند لکنت زبان می‌گیرند: مادرشان می‌پرسند، چه شده؟ امام حسن بیان می‌دارند شخصیت بزرگی اینجاست که من بخاطر او نمی‌توانم بیان کنم و امام علی (ع) از پشت پرده خوشحال بیرون می‌آیند و می‌گویند برایم دیدن این صحنه شیرین بود که فرزندم زود‌تر از من آیات را برای مادرش نقل می‌کند.
روایت دیگری داریم که در زمان امیرالمومنین (ع) یک مرد شامی خدمت امام حسن (ع) می‌رسند و حضرت علی (ع) هم حضور داشته‌اند و این مرد به امام حسن (ع) اظهار می‌کنند من از پیروان پدر شما هستم و سوالاتی دارم و آمده‌ام که این سوالات را از شما بپرسم و با جواب آن‌ها به عظمت شما ایمان بیاورم. امام حسن (ع) می‌فرمایند تو از طرفداران پدر من نیستی، تو کسی هستی که از طرف معاویه سراغ ما آمده‌ای ولی ماجرا این است که پادشاه روم سوالاتی را از معاویه پرسیده است و او از پس، جواب دادن به این سوالات برنیامده است و تو را سراغ ما فرستاده است تا جواب آن‌ها را به معاویه دهی و سوالاتت هم این است و جواب‌ها را هم به او می‌دهد. در همان جاست که آن مرد به تواضع می‌افتد و گواهی می‌دهد تو واقعا فرزند رسول خدایی (ص) و پدرت سزاوار خلافت است.
امام حسن (ع) شاگردانی را تربیت کرده‌اند و جلسات و مراجعات علمی فراوانی داشته‌اند اما شرایط سیاسی زمان ایشان به گونه‌ای است که بسیاری از این اخبار و اطلاعات متاسفانه به دست آیندگان نرسیده است.


امام حسن (ع) چه نقشی در آماده سازی فکری فرهنگی جامعه برای قیام امام حسین (ع) داشته‌اند؟
شرایط سیاسی دوره امام حسن مجتبی (ع) به نوعی خاص بوده است به این ترتیب که ما اگر یارانی را در کنار امام حسین (ع) می‌بینیم بخشی از آن محصول تربیت امام حسن مجتبی (ع) بوده‌اند و مراجعات مردم در 10 سالی که ایشان مرجعیت دینی و سیاسی داشته‌اند و شاگردپروری که داشته‌اند و روشنگری‌هایی که داشته‌اند نسبت به ظلمی که به امام علی (ع) رفته است کم کم زمینه قیام را فراهم می‌کنند.
متاسفانه در این شرایط و در زمان زندگی امام حسن (ع) بوده است که معاویه لعین در اجتماعات جوی درست می‌کند که مردم اگر می‌خواهند خطبه‌ای را بشنوند، متاسفانه قبل از آن بایستی به لعن امام علی (ع) بپردازند. در این زمان است که امام حسن (ع) با تربیت دینی و علمی شاگردان و یارانشان نسلی را پرورش می‌دهند که این نسل در زمان امام حسین (ع) قیام کربلا را رقم می زنند.
بنی امیه و مخصوصا معاویه خیلی دلش می‌خواست با تدبیر خصمانه صلح و بدو بیراهه‌هایی که به امیرالمومنین علی (ع) می‌گفتند و با روایات تاریخی جعلی که با پول‌هایش ساخته می‌شد، برای همیشه اسم امام علی (ع) و فرزندانشان (ع) را از صفحه تاریخ پاک کند اما امام حسن مجتبی (ع) با یک زیرکی خاصی جریان امامت و دین را با صلح نگه داشتند و اگر این صلح نبود قطعا قیام امام حسین (ع) هم نتیجه نمی‌داد.
صلحی که امام حسن (ع) ایجاد کرد باعث شد که یک ریشه‌ای از زوایای ارادت به امام علی (ع) و اسلام واقعی باقی بماند و معاویه خیلی دوست داشت تا جنگی اتفاق بیفتد و اگر ایشان این توافق و صلح را انجام نمی‌دادند شاید در طول تاریخ با گذشت زمان قضاوت‌ها به این سمت برمی گشت که امام حسن (ع) مقصر بوده است.
معاویه به اصطلاح امروزی‌ها چک سفید امضا برای امام (ع) فرستاده بود که هر چه می‌خواهی در این برگه بنویس و من ندیده تمامی آن‌ها را می‌پذیرم و زیر آن را امضا کرده‌ام و از طرفی دیگر تمام سپاهیان امام (ع) را خریده بود و مردم کوفه هم که آماده بودند پشت امام (ع) شمشیر بزنند، سست و پراکنده شده بودندو اگر این جریان به یک جنگ تبدیل می‌شد قطعا باقیمانده نیروهای مخلص امیرالمومنین (ع)  هم از بین می‌رفتند.
بنابراین صلح امام حسن (ع) بزرگ‌ترین تدبیر برای قیام امام حسین (ع) بوده است و اگر هر کدام از فعالیت‌ها، نهضت‌ها و قیام‌های اهل بیت (ع) سر جای خود نبودند، فرهنگ اهل بیت (ع) تا به اینجا به آیندگان منتقل نمی‌شد.

کد خبر 506716

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha