تماشای محاکمه خودخواسته «الهام چرخنده» به نفع جامعه ایرانی است؟

خبرگزاری شبستان: تازه ترین ویدئوی منتشر شده از برنامه «دید در شب» در فضای مجازی پرسش هایی را درباره روند تحولات فضای مجازی، آینده برنامه سازی در این قالب رسانه ای و نقش رسانه ملی مطرح می کند.

به گزارش خبرنگار شبستان، دوازدهمین ویدئو از سری برنامه «دید در شب» سایت اینترنتی آپارات به تازگی روی خروجی این سایت قرار گرفته که به گفتگوی رضا رشیدپور با «الهام چرخنده» اختصاص دارد و همان گونه که پیش بینی می شد گفتگویی پرحاشیه از آب درآمده.

 

فعالیت های دو سال اخیر «الهام چرخنده» که حاشیه های بسیاری برای او به همراه داشته، موضوع گفت وگو با این هنرمند و فعال فرهنگی بود. البته بهانه این گفتگو، ویدئو کلیپی بود که اخیراً از سخنرانی وی در یکی از دانشگاه ها، در شبکه های اجتماعی منتشر شده و حساسیت ها درباره این چهره را به اوج خود رسانده. گفتگو با پرسش درباره همین کلیپ آغاز می شود و چرخنده در طول برنامه به ابهامات بسیاری درباره خود پاسخ می دهد. اما این همه ماجرا نیست. همان قدر که تحولات شخصیتی چرخنده در دو سال اخیر به قول خود او برای مردم شوک آور است، برنامه دید در شب نیز مخاطب را با یک شوک بزرگ روبرو می کند: اشک و آه های پی در پی الهام چرخنده که فضا را به شدت احساسی می کند.

 

رشیدپور در طول بیش از یک ساعت، همه آن چه تاکنون به طور غیررسمی درباره چرخنده در فضای مجازی مطرح شده، بی پرده از او می پرسد. به این هم بسنده نمی کند و تا آن جا پیش می رود که کلیپی مربوط به برنامه چرخنده در یکی از شبکه های ماهواره ای را برای مخاطبان به نمایش می گذارد. در پایان نیز آلبوم عکسی برای او به نمایش می گذارد که از تصاویر رئیس جمهور کنونی و سابق تا حجت الاسلام طائب و فرشید نوابی(همسر سابق الهام چرخنده) در آن حضور دارند.

 

پرسشی که با تماشای این برنامه در ذهن شکل می گیرد این است که آیا نمایش بی پرده همه حاشیه ها در یک برنامه تصویری پرمخاطب برای جامعه مفید است؟ آیا جامعه ایرانی برای رفع عطش نسبت به حاشیه ها به این میزان استرس نیاز دارد؟ چرا رسانه ملی کاملا عاری از این گونه برنامه ها شده تا خلأ آن به طور کامل در فضای مجازی پر شود؟

 

برای درک بهتر روند تحولاتی که به تولید برنامه هایی همچون «دید در شب» در فضای رسانه ای ایران منجر شد، ذکر چند نکته لازم است:

 

اول:

چند سال پیش بود که مرتصی هاشمی مدنی جامعه شناس در مجله «راه» جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی، از «پایان روایت رسمی» و «آغاز لبنانیزه شدن ایران» خبرداد.

 

هاشمی مدنی در آن مقاله از شکاف گشوده شده میان روایت رسمی و روایت های غیررسمی موجود در جامعه سخن گفت که طبیعتا از آن پس دیگر به شیوه گذشته یعنی نادیدگرفتن روایت های غیررسمی از سوی روایت رسمی قابل ترمیم نبود.

 

از آن زمان تاکنون فضای رسانه ای ایران تحولات غیرقابل انکاری را تجربه کرده که بخشی مربوط به شرایط داخلی و بخشی به تحولات جهانی در حوزه رسانه بازمی گردد.

 

به طور مثال در سال های گذشته شاهد پیدایی و گسترش سایت های خبری در فضای رسانه ای ایران هستیم. رسانه هایی که معمولا به جریان ها و افراد خاص منتسب اند و از آن جا که بیش از تولید خبر به نقل و گردآوری اخبار مشغول اند محدودیت های خبرگزاری های رسمی را ندارند.

 

گرچه اندیشمندانی همچون محمدصادق کوشکی در گفت و گو با شبستان رشد فزاینده این قالب رسانه ای را موجی می دانستند که فروکش خواهد کرد اما به هرروی قرارگرفتن این سایت های کوچک اما پرسروصدا در جایگاهی برابر یا بالاتر از خبرگزاری های بزرگ در آمار بازدید نشان از پاسخگویی آن ها به بخشی از نیازهای مخاطبان دارد.

 

از سوی دیگر شکل گیری و همه گیرشدن شبکه های اجتماعی موبایلی بسیاری از معادلات رسانه ای نه تنها در ایران بلکه در جهان را دستخوش تغییر و تحول کرده است. حالا همه رسانه ها به دنبال یافتن جایگاهی در صفحه اجتماعی شهروندان می گردند.

 

اما تازه ترین تحول رسانه ای در ایران سربرآوردن شبکه های تصویری در فضای مجازی است. شبکه های اینترنتی که در ابتدا صرفا برنامه های تصویری را بازنشر می کردند امروز خود به تولید برنامه روی آورده اند و برای نخستین بار، عملا به رسانه هایی موازی با صدا و سیما تبدیل شده اند.

 

توضیح این که تا پیش از این، تولید برنامه های تصویری و مالتی مدیا در ایران در انحصار صدا و سیما بود اما امروز به خاطر دسترسی آسان تر عموم مردم به اینترنت -خصوصا از طریق گوشی های تلفن همراه-، تولید برنامه در شبکه های مجازی معنایی مستقل یافته است.

 

دوم:

رضا رشیدپور را بسیاری از ما با «تاک شو»های «شب شیشه‌ای» و «عبور شیشه‌ای» و «مثلث شیشه ای» شبکه ۵ سیما به یاد می آوریم. مجری حاضرجواب که انگار از زیر و بم و حاشیه های زندگی میهمانان برنامه باخبر بود و می توانست آن ها را به چالش بکشد.

 

«چالش»، جزء جدایی ناپذیر گفت و گوهایی است که رشیدپور در سال های گذشته آن را در تلویزیون نمایندگی می کرد. گفتگوهای زنده با پرسش های صریح و طبیعتا پاسخ هایی که حساسیت هایی برمی انگیخت. برنامه هایی که در میان مردم بیش از هرچیز با نام مجری آن و میهمانان مشهورش شناخته می شد؛ همان گونه که در تاک شوهای «اپرا وینفری»، «لری کینگ» و ... می بینیم.

 

باید توجه داشت که «تاک شو»ی مورد علاقه رشیدپور در سه گانه او نمونه های فراوانی در رسانه ملی نداشته و ندارد. «کوله پشتی» فرزاد حسنی و «گفتگوی ویژه خبری» مرتضی حیدری نمونه های مشابهی بودند که آن ها نیز فرجامی نیکوتر از برنامه رشیدپور پیدا نکردند و از آن زمان تاکنون نیز تلویزیون رغبت چندانی به تولید این گونه برنامه ها نشان نمی دهد.

 

سوم:

«دید در شب» محصول تلاقی فعالیت سایت اینترنتی آپارات به عنوان تولیدکننده برنامه در فضای مجازی و توانایی های رضا رشیدپور در گفتگوهای چالشی و پرمخاطب است.

 

اینجاست که تسلط رشیدپور در گفتگوهای چالشی و گرفتن پاسخ های بحث برانگیز از میهمانانش در کنار نیاز آپارات به جذب مخاطب و اسپانسر قرار می گیرد تا «دید در شب» پا را بسی فراتر از روایت های رسمی بگذارد و همه حاشیه های  را بی پرده و یک جا به نمایش بگذارد. همان گونه که می بینیم یک نیاز ساده پدیدآورنده شرایط جدید است: نیاز به «مخاطب»

 

سخن پایانی

گفت و گو با الهام چرخنده، تنها برنامه حاشیه ساز رشیدپور در سری برنامه دید در شب نیست. چندی پیش بود که سخنان صادق خرازی درباره امام موسی صدر و شهید بهشتی، بازتاب فراوانی در رسانه های کشور پیدا کرد و واکنش دختر شهید بهشتی را نیز برانگیخت.

 

به هرروی، آن چه مشخص است پدیدآمدن چنین برنامه هایی محصول شرایط جدید رسانه ای در کشور است که نه تنها قابل جلوگیری نیست بلکه رو به گسترش نیز خواهد گذاشت.

 

اکنون که شرایط پدیدآمدن برنامه هایی چون «دید در شب» روشن شد، می توانیم خود و جامعه و رسانه ملی را در برابر پرسش های جدی تری درباره آینده کیفی و محتوایی برنامه سازی قرار دهیم.

 

 

 

- مجله راه(جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی) شماره ۴۲/ مرتضی هاشمی مدنی؛ «پایان روایت رسمی» یا «لبنانیزه شدن ایران»

- صادق کوشکی در گفتگو باشبستان: گسترش «نیوزها» محصول مد دهه 80 است

 

کد خبر 505484

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha