به گزارش خبرگزاری شبستان از اصفهان، علی لاریجانی شامگاه "17تیر"در آیین افتتاحیه نوزدهمین برنامه تابستانی طرح تقویت مبانی اعتقادی و شبهه زدایی دینی جهت مبارزه با تهاجم فرهنگی که در مجتمع فرهنگی تفریحی بهشت ایران گلپایگان برگزار شد، بیان داشت: در 200 سال گذشته که تعاملات فکری بین ایران، جهان اسلام و غرب صورت گرفت علی العموم یک فشار یک جانبه فکری از طرف غرب حاکم بود و بعد از جنگ جهانی یک نوع اراده برای سلطه فکری در جهان اسلام توسط غرب مشاهده می شود که فشار نظامی و سیاسی بود، ولی زیر بناهای آن را عده ای سامان می دادند که رگه هایی از جریان های روشنفکری بود.
وی افزود: دو موج فکری از غرب به سمت کشورهای اسلامی و کشور ایران آمد که این دو موج یکسان نبود، موج اول در قرن بیستم ظهور پیدا کرد که با فشار زیاد مستشرقین و برخی منورالفکران در کشور ما و در بسیاری از بلاد اسلامی شاهد این موج هستیم.
لاریجانی ادامه داد: فکر آنها این بود که در کشورهای اسلامی که غالباً تحت سلطه سلاطین و دیکتاتورهای بی شخصیت قرار گرفته اند، اسلامی که به وجود آمده اسلام سکولاریزه شده است و برای گذاشتن در حاشیه زندگی طراحی شده و از یک جمود و تحجری برخوردار است و برای زندگی امروزه بشریت فایده ای ندارد.
لاریجانی ادامه داد: آنها این تفکر را القا می کردند که به غرب نگاه کنید که چه پیشرفتی داشته است و علت عقب ماندگی کشورهای اسلامی به خاطر دین است و اسلام را باید از زندگی اجتماعی کنار گذاشت.
رئیس مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: مارکسیست ها و لیبرالیست ها در القای این فکر مشترک بودند و همچنین مستشرقین این فکررا توسعه می دادند و گروه هایی مانند میرزا ملکم خان و تقی زاده ها، از جمله کسانی بودند که به دنبال تشیع جنازه اسلام بودند.
لاریجانی اظهار داشت: مارکسیست ها از طریق جریان های توده و جریان های مارکسیستی اصولا با تفکر اسلامی مخالف بودند و اسلام را موجب عقب افتادگی تلقی می کرده و آن را اهرمی در دست فئودال ها می دانستند که اگر بخواهیم به جامعه بی طبقه برسیم باید از دست دین خلاص شویم از این رو با دین مبارزه می کردند.
وی گفت: این موج در قرن بیستم به وجود آمده بود و روشنفکران این زمان تلاش می کردند تفکرات اسلامی را ذیل تفکرات مارکسیت و لیبرالیسم بیاورند و یا آن را تیغ بکشند.
رئیس مجلس شورای اسلامی تاکید کرد: موج دوم بعد از انقلاب اسلامی به وجود آمد، تئوری غرب این بود که باید محدود سازی کنیم، اسلام تند حرکت می کند و باید آن را مهار کنیم که این موج را در سه دهه اخیر شاهد هستیم.
لاریجانی افزود: این روشنفکران می گویند باید ریشه دین را بزنیم، چون موجودیت و تحرک را نشان می دهد ودین، فکر کشورهای اسلامی را در نوردیده است، لذا به هراس افتادند و این موج جدید را از طریق رسانه ها دنبال کردند، آنها می گویند اسلام و تفکر اسلامی زیاده از حد گسترش پیدا کرده است.
وی با اشاره به تفکر روشنفکران غربی گفت: روشنفکران غربی می گویند اسلام در حیات اجتماعی و سیاسی ملل اسلامی نفوذ پیدا کرده و موجب استقلال و عزت و فکر جهادی در کشورهای اسلامی شده است، آنها می گویند شما هنوز ماهیت آن را درک نکرده اید و به ظاهر توجه می کنید.
رئیس مجلس شورای اسلامی خاطر نشان کرد: آنها با انواع شیوه ها و شیطنت ها به دنبال مهار اسلام هستند و بعد از 11 سپتامبر موج بسیار نامطلوبی راه انداختند و با عنوان جنگ های صلیبی خواستند که ماهیت دین را تغییر دهند، آنها می گویند که کتاب های درسی باید تغییر پیدا کند و عنصر عزت بخش و استقلال فکری و فرهنگی و فکر جهادی را باید از درونش بیرون آوریم و تفکر اسلامی را سکولاری کنیم.
وی به مقایسه موج اول و موج دوم پرداخت و بیان داشت: موج دوم از نظر مبارزه با موج اول یکی است چون هر دو به دنبال مبارزه با اسلام هستند ولی جریانی ذیل آن قرار می گیرد و آن جریان لیبرالیست هاست، این گروه می گویند ما قبول داریم که دین تاثیر خودش را نشان داده است اما زیاده روی موجب ضدیت بر خودش شده است و باید از آن پرهیز شود.
لاریجانی تصریح کرد: لیبرال ها می گویند حد امور دین در این است که آرامش فردی ایجاد کند، مثل کالای فرهنگی، مثل موسیقی، تئاتر و یا دیدن یک فیلم و مسئله دین بیش از این تاثیری نداشته باشد و حضور بیش از حد دین موجب تفرقه و ایجاد مشکلات مختلف می شود و این فکر را در کتاب ها و رسانه ها القا می کنند.
وی ادامه داد: قرائت دیگر این بوده است که اسلام خاصیت خودش را نشان داده است، عناصری در تفکر اسلامی است که می تواند در جامعه مفید واقع شود، می توان سوار بر محور احساسات دینی با دشمن مبارزه کرد و زمانی که به کشور حمله شد از این موج استفاده کنیم و نباید دایره دین وسیع باشد چون موجب منزوی شدن کشور می شود.
رئیس مجلس همچنین به تفکرات انحرافی دوم خردادی اشاره کرد و گفت: در آن زمان وقتی از جمهوری اسلامی صحبت می شد، می گفتند: جمهوریت با اسلامیت مخالفت دارد و جمهوریت در غرب با دموکراسی سازگار است و وصل این دو امکان پذیر نیست، در حالی که در تفکر اسلامی، اسلامیت با دموکراسی معنا پیدا می کند و دین و عدالت خواهی فلسفه اسلامی است.
لاریجانی همچنین به مفهوم ولایت فقیه اشاره کرد و بیان داشت: گاهی آنها ولایت فقیه را مترادف مقام می دانستند، به تعبیر شهید مطهری ولایت فقیه، نگاه ایدئولوژیک برای صیانت جامعه دارد و برای اینکه ازحقوق صیانت شود به ولایت فقیه نیاز است، برای اینکه در جامعه دیکتاتوری به وجود نیاید به ولایت فقیه نیاز داریم و شان ولایت فقیه این است که به دنبال پست نیست و هم و غم ولایت فقیه اینست که جلوی تعدی به مردم گرفته شود، ولی در آن زمان طوری طرح کردند که ولایت فقیه با دیکتاتوری مساوی است.
وی همچنین در ادامه سخنانش به روشنفکران فلسفه تحلیلی اشاره کرد و افزود: نگاه دیگر آن بود که حوزه علمیه پس از سال های متمادی پس از صدر اسلام با تفکر اجتهادی اسلام را اخذ کرده و به ما رسانده است و آنها می خواستند این مهم را از اصالت بیندازند و با برداشت از تفکر فیلسوفان غرب عنوان می کردند که باید تفسیر هرمونیک ارائه شود و تفسیر هرمونیک در ظرف مکان است و اسلام در افراد مختلف دریافت های متفاوتی دارد و تمام این موج ها، یک نوع محدود سازی و مهار تفکر اسلامی وجود دارد.
لاریجانی تاکید کرد: آن چیزی که باعث عزت و سربلندی اسلام شد، این قرائت ها و برداشت ها نبود، نه قبل از انقلاب و چه پس از انقلاب؛ این یک دسیسه است که در مقابله با این موج بزرگ اسلامی در دنیای اسلام راه افتاده است و به دنبال تخریب آن هستند.
وی بیان داشت: برداشت امام خمینی (ره) از دین برداشت مراجع تقلید از دین بود که با تفکر جهادی اخذ می شد و این امر موجب جذب توده های ملت به دین بود چون دین را با علوم زمانه آن توجیه می کنند.
پایان پیام/
نظر شما