از تزویر غرب تا حادثه تروریستی پاریس

خبرگزاری شبستان: اول دی ماه 93 یادآور سخنان دلسوزانه یک رهبر دینی و سیاسی برای عموم جوانان اروپا و آمریکای شمالی است تا آن ها دین را آنگونه بشناسند که هست. آیت الله سیدعلی خامنه ای در آن نامه، جوانان را به بررسی و مطالعه بی واسطه آموزه های اسلام و شخصیت رسول الله (ص) دعوت کرد و آنها را متوجه انحرافات رسانه ای قدرت های استکباری در ارایه چهره خشن و غیرواقعی از اسلام نمود.

رهبر انقلاب دیروز، هشتم آذرماه 94 (3 روز مانده به اربعین حسینی و 18 روز پس از حادثه تروریستی پاریس) دومین نامه را خطاب به جوانان غرب منتشر کردند. حال این سوال ها پیش می آید که، چرا مخاطب نامه ایشان، جوانان هستند و به چه دلیل در این برهه زمانی که غرب موج جدید اسلام هراسی را به راه انداخته است، این نامه منتشر شده است؟ آیا مقام معظم رهبری خواسته اند از فرصت اربعین که اخبار آن باوجود سانسورهای جهان زور و تزویر، به گوش انسان ها می رسد، برای ترویج اندیشه اسلام محمدی استفاده کنند؟

آیت الله سیدمحمد قائم مقامی، استاد درس خارج حوزه علمیه، به واکاوی و تبیین رهنمودهای جدید مقام معظ رهبری به جوانان پرداختند که در ادامه می خوانید:

چرا رهبر انقلاب، نامه های خود را خطاب به جوانان مرقوم می کنند؟ آیا امیدی به سایر اقشارِ جوامع غربی نیست؟

امید مقام معظم رهبری برای تغییر اساسی سیاست های غرب، به جوانان است و چشم امید به مسئولان و سردمداران قدرت های استکباری ندارند. فطرت پاک و روحیه پرسشگر، انتقادی و آرمان خواه یک جوان، او را به سمت تغییر سوق می دهد، به همین دلیل رهبر انقلاب نامه خود را خطاب به آنان نوشتند. این واقعیت مسلم در خطاب های داخلی ایشان نیز دیده می شود. ضمن اینکه به سلامت روحِ عموم مردم غرب، اعتقاد دارند که در صورت شنیدن ندای اسلام، به آن گرایش می یابند.

دلیل اصلی صدور این نامه چیست؟

چند دلیل برای صدور این نامه وجود دارد:

1) سیاست مزورانه، منافقانه و غیراخلاقی مسئولان کشورهای غربی به موضوعات مختلف از جمله تروریسم، دلیل اصلی نگارش این نامه است. مقام معظم رهبری امیدوارند مردم غرب با اطلاع یافتن از سیاست های مزورانه حاکمان شان، آینده کشور و جامعه خود را به گونه ای دیگر رقم بزنند.

2) نظام سلطه از هر فرصتی برای ایجاد موج اسلام هراسی و ارایه چهره ای خشن و تروریستی از اسلام تلاش می کنند که آخرین مورد آن، حملات تروریستی پاریس است. حملاتی که شاید مانند 11 سپتامبر ساخته غرب و دستاویزی برای حمله به اعتقادات مسلمانان است. افشای این دسیسه ها و توطئه ها، دلیل دیگر است.

3) غرب تلاش دارد جریان تکفیری را با اسلام محمدی یکسان جلوه دهد که البته تا حدی موفق بوده است. در چنین وضعیتی، لازم بود شخصیتی دینی-سیاسی مردم مغرب زمین را متوجه تحریف چهره اسلام و تلاش مذبوحانه سران برخی کشورهای غربی کند.

کانون اصلی نامه رهبر انقلاب چیست؟

توجه اصلی مقام معظم رهبری به پدیده شوم تروریسم و حمایت سردمداران غرب از گروه های تروریستی مانند داعش است. به همین دلیل ایشان با اشاره به دو کانون خشونت در خاورمیانه - وهابیت و رژیم صهیونیستی- مردم غرب را با این سوال مواجه کردند؛ چرا حاکمان به اصلاح دموکراتیک و آزادی خواه شما از یک حکومت قبیله ای و مرتجع به نام عربستان و رژیم سراسر جنایت و کودک کش اسراییل حمایت می کنند؟

اشاره مقام معظم رهبری به سیاست های غرب صرفا برای افشاگری تزویرها و شیطنت های آنها نیست بلکه تلاش برای ایجاد نهضت اصلاح گرایانه در آن جوامع است. چگونه حکومت هایی که مدعی حمایت از دموکراسی و آزادی هستند نزدیک ترین ارتباطات را با عقب مانده ترین حکومت ها دارند؟ آنها چگونه مدعی دموکراسی اند اما از یک سو، از قاتلان و متجاوزان به ملت های بحرین و سوریه حمایت می کنند؛ و از سوی دیگر، چشم بر جنایات رژیم صهیونیستی و سعودی ها می بندند؟

نکته قابل توجه اینکه قدرت ها و امپراطوری های پیشین، اصول اخلاقی مورد احترام خود را رعایت می کردند اما حاکمان استکباری غرب به هیچ گونه اصول اخلاقی متعهد نیستند و حمایت آنها از داعش، نمونه بارز این نقض اخلاق است.

آیا  نامه مقام معظم رهبری می تواند به شکلی علمی و عقلانی، موج جدید اسلام هراسی که پس از حادثه تروریستی فرانسه راه افتاده است، مهار کند؟

حادثه 11 سپتامبر نشان داد که غرب چندان بی میل نسبت به وقوع حوادث مانند پاریس نیست؛ زیرا آنها را دستاویزی برای حمله به کشورهای اسلامی و تحقق اهداف شان می کنند. برای سردمداران مستکبر غرب؛ انسان اعم از غربی و شرقی مهم نیست؛ مهم، رسیدن به اهداف است.

علما و روحانیون به عنوان تحصیل کردگان مکتب قرآن و عترت، و مورجان اسلام، چه نقشی برای تبیین و ترویج پیام های نامه رهبری دارند؟

مقام معظم رهبری با انتشار نخستین نامه خطاب به جوانان اروپا و آمریکای شمالی، نهضت مکاتبه و مواجهه سازنده با مردم دیگر تمدن ها را آغاز کردند؛ بنابراین علما و روحانیون باید تداوم بخش این نهضت باشند. معتقدیم بخش عمده مردم غرب، سالم هستند و دل هایشان در صورت اطلاع از آموزه های محمدی، متوجه اسلام می شود.