خبرگزاری شبستان: حجت الاسلام والمسلمین محمدتقی فلسفی، واعظ شهیر، جایگاه ویژه ای نزد مراجع و علمای بلاد داشتند، از این رو زندگی شان پر از خاطرات مرتبط با بزرگان است؛ خاطراتی که حاوی نکاتی ارزنده و سازنده است. برای اطلاع از کیفیت برخی از آن دیدارها، به منزل حجت الاسلام والمسلمین محمدمهدی تاج لنگرودی که نزدیک به 35 سال با آقای فلسفی (ره) از نزدیک آشنا بود، رفتم. وی از شاگردان آیات سیدحسین بروجردی، شیخ جواد تبریزی، میرزا علی مشکینی، سیدرضا صدر، محمد لاکانی، موسوی اردبیلی و ... بوده است. گفت وگوی پیش رو بسیار خواندنی و حاوی مطالبی تازه از زندگی واعظ شهیرِ استاد محمد تقی فلسفی است.
چگونه با آقای فلسفی (ره)، آشنا داشتید؟
سال 1339 با وجود میل باطنی به ماندن در قم -که زیارتگاه کریمه اهل بیت (ع) و محل تدریس بزرگانی مانند آیت الله بروجردی و امام (ره) بود-، به دلیل مشکلات مالی مجبور به مهاجرت به تهران شدم و در سال اول عزیمت، دچار مشکلات بسیاری شدم. بعد از گذشت زمان، تصمیم گرفتم در درس شخصیتی که وجودشان ذوجمعتین است، حاضر شوم، پس از بررسی های بسیار، حجت الاسلام والمسلمین فلسفی را معرفی کردند و بنده در درس تفسیر ایشان که در منزلشان در خیابان ری برگزار می شد، حاضر می شدم تا آنکه، تعطیل شد.
پس از چند سال، شهید مقدسیان به بنده گفت: آقای فلسفی، تفسیر خطبه حضرت زهرا(س) در بستر را آغاز می کنند. این سخن، آغازی شد برای حضور دوباره من در درس آن واعظ توانا.
با توجه به اینکه درک خطبه حضرت زهرا (س) در بستر، بسیار دشوارتر از خطبه ایشان در مسجد است، کیفیت تفسیر مرحوم فلسفی، چگونه بود؟
همانطور که اشاره کردید تفسیر خطبه حضرت فاطمه (س) در بستر به مراتب دشوارتر از خطبه ایشان در مسجد است؛ آقای فلسفی با وسعت معلومات شان، تفسیری کم نظیر ایراد فرمودند. بنده در جلسه اول، خدمت شان رسیدم و گفتم: اگر اجازه بدهید درس های شما را ضبط کنم و ایشان فرمودند: مانعی نیست.
تفسیر خطبه، 13 جلسه 45 دقیقه تا یک ساعته ادامه داشت و بنده هر روز، سخنان ایشان را پیاده می کردم. در پایان جلسات تفسیر، آقای فلسفی فرمودند: لطفا کپی درس را به بنده دهید. و من پس از تهیه یک کپی برای خود، اصل سخنرانی را در اختیارشان قرار دادم. ذکر این نکته خالی از لطف نیست که اخیرا نوه ایشان که پسر آقای لواسانی است، تصمیم به جمع آوری نوارهای سخنرانی آقای فلسفی کرده است. از آن جمله نوار سخنرانی درس تفسیر خطبه حضرت زهرا(س) را از بنده گرفتند.
آقای فلسفی (ره) ارتباط نزدیک و صمیمی با مراجع و علما از جمله آیت الله کوهستانی از علمای مازندران داشتند. آیا خاطره ای در این زمینه دارید؟
مرحوم فلسفی ارتباط نزدیکی با علما و مراجع داشتند به همین دلیل در دوران اقامت در هر شهری با دیدار علمای آن می رفتند. نحوه دیدار ایشان با آیت الله کوهستانی به این شکل است: آقای صدوقی از علمای ساری از بنده خواستند از آقای فلسفی بخواهم که برای ایراد منبر، به آن شهر منبر برود که مرحوم فلسفی پذیرفتند و در دوران حضور در آن شهر به دیدار علما نیز رفتند.
روزی به ایشان گفتند، به دیدار آقای کوهستانی نرفته اید. آقای فلسفی فرمودند: اگر ایشان نمی توانند بیایند ما خدمت شان می رویم. سرانجام ایشان همراه با جمعی از علما و همراهان به دیدار آن فقیه در حسینیه شان رفتند.
وقتی آقای کوهستانی تشریف آوردند، مرحوم فلسفی پس از سلام و احوالپرسی پرسیدند: انسان چه کار کند تا به مقام عرفان یا عالم برسد؟ آیت الله کوهستانی فرمودند: بیش از 40 سال است، نام شما را می شنوم بنابراین اینک که شما را می بینم چه جای سخن من است! آقای فلسفی گفت: طلاب را جمع کنید تا سخنرانی کنم. پس از گردهم آیی طلاب، ایشان فرمودند: چرا قلب ها متوجه آقای کوهستانی است؟ صرفا به خاطر علم نیست، چون از ایشان بالاتر نیز وجود دارد؛ بلکه به دلیل جمع علم و تقوا (دو بال عرفان) در ایشان است. آقایان طلاب! این حصیر را به کسی نمی دهند (مرحوم آقای کوهستانی تا پایان عمر، بر روی حصیر می نشستند).
بررسی ها نشان می دهد، مرحوم فلسفی، در میان مراجع عظام تقلید، بیشترین و نزدیک ترین رابطه را با آیت الله بروجردی (ره) داشتند.
همان طور که اشاره کردید، آقای فلسفی ارتباط تنگاتنگی با آقای بروجردی (ره) داشتند. در این زمینه، مطلبی که ارزنده است و بعضی از اهل دل با شنیدن آن، اشک می ریزند برایتان نقل می کنم. مرحوم فلسفی فرمودند "زمانی آیت الله بروجردی به پهنای صورت اشک می ریختند. علت را که پرسیدم، فرمودند: «وَأَنذِرْهُمْ يَوْمَ الْحَسْرَةِ إِذْ قُضِيَ الْأَمْرُ وَهُمْ فِي غَفْلَةٍ وَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ: آنان را از روز حسرت بترسان، در آن هنگام که همه چیز پایان مییابد! و آنها در غفلتند و ایمان نمیآورند!» (مریم، 39).
کیفیت رابطه مرحوم فلسفی با امام خمینی (ره) چگونه بود؟
آقای فلسفی همواره در خدمت نهضت امام و انقلاب اسلامی بود و هیچ گاه جز خیر و خوبی چیز دیگری درباره امام نمی فرمودند؛ البته ایشان با دروغ و اغراق رابطه خوبی نداشت. برای مثال زمانی فردی گفت: «در جبهه، امام زمان را دیدم که فرمودند: حواس تان به آقای خمینی باشد و او را حمایت کنید». آقای فلسفی با شنیدن این سخنان بسیار ناراحت شدند.
آقای فلسفی تالیفات بسیاری داشتند. حضرت عالی از کیفیت نگارش آنها اطلاعی دارید؟
مرحوم فلسفی، تالیفات بسیاری داشتند که مطالعه آنها برای عموم مردم، طلاب و روحانیون بسیار مفید است. شاهد مثال اینکه، سالی برای ایراد منبر به بوشهر دعوت شدم و با تصور اینکه صرفا یک منبر خواهم داشت، کتابی همراه نبردم. اما متوجه شدم باید روزانه چند منبر در مناطق مختلف از جمله بنادر دیر و لنگان، ایراد کنم. در آن وضعیت که موجب مشغله ذهنی من شد، چند کتاب آقای فلسفی را در ذهن مرور کردم و موضوع و مطالب سخنانم را انتخاب کردم. کتبی که حاصل مطالعات، پژوهش ها و البته، دغدغه دین باشد این گونه به کمکِ انسان می آیند.
آیا خاطره ای از روزهای آخر عمر ایشان دارید؟
وقتی ایشان مریض شدند، بنده به منزلشان در قلهک رفتم که فرمودند: آیا می دانید بهترین شغل را داریم و با خواندن آیه ای، این سخن خود را اثبات کردند. سپس به بنده فرمودند پشت این خانه، حیاط کوچکی است که مرا آنجا غسل می دهند.
در شب تغسیل، من همراه فرزندانم (مسعود و محسن) به منزلشان رفتیم ابتدا علی انسانی (مداح اهل بیت علیهم السلام) روضه خواند و سپس آقای شجاعی (دبیر فعلی جامعه وعاظ) گفت: انگشتر پنج تن دارید؟ مسعود (فرزندم) گفت: من 14 معصوم دارم. آقای شجاعی آن انگشتر را گرفت و زیر زبان آقای فلسفی گذاشت. سپس یک پیاله تربت آوردند و آقای شجاعی با درست کردن گلی، بر روی سینه مرحوم نوشتند: "یا حسین".
هنگام مرگ ایشان، چه احساسی داشتید؟
مرگ آقای فلسفی (ره) برای ما از مرگ پدر کمتر نبود و بعد از ایشان، در هیچ درسی حاضر نشدم.
اگر بخواهید آقای فلسفی را در یک جمله معرفی کنید، چه می گویید.
تاکنون واعظی مانند ایشان، ندیدم و در کتابی نخوانده ام.
نظر شما