خبرگزاری شبستان: خانه سومین امامشیعیان و بانو "شهربانو" بنا به قولی مشهور، 38سال پس از هجرت پیامبر اکرم (ص) در پنجمین روز از ماه معظم شعبان به نور جمال فرزندی آسمانی روشن شد.
نامش را همانند نام جد بزرگوارش که در آن سال زمام امور مسلمین را در اختیار داشت، "علی" نهادند.
امام سجاد(ع) نقطه عطفی در اعتلای اندیشه تشیع در جهان اسلام
زندگی امام علی بن حسین بن علی بن ابیطالب (ع) مشهور به سجاد و چهارمین امامشیعیان بهدلیل ویژگیهای خاص خود، یکیاز سختترین و پرمصایبترین، فرازها در زندگی ائمه اطهار (ع) است و به همین دلیل میتوان آن را نقطه عطفی در پیریزی رشد و اعتلای اندیشه تشیع در جهان اسلام دانست.
شناخت اندیشه سیاسی امام سجاد(ع) با توجه به اینکه ایشان در سختترین و دردناکترین تاریخ حیات اسلام یعنی فاجعهکربلا و رویارویی پدر بزرگوارش با خاندان بنی امیه و شخص یزید بن معاویه را درک کرده و در ادامه ضمن اسیر شدن به دست سپاه شام، میبایست که رسالت پیام رسانی واقعه کربلا را بر دوش کشیده و همزمان از هدایت شیعیان در "امامت و ولایت" نیز باز نماند،بسیار بااهمیت است.
فضای بسته سیاسی به واسطه اعمال جو اختناق از یک سو و دوران سخت اسارات و بیماری از سوی دیگر، همچنین از دست دادن بسیاری از اهل بیت و یاران و نزدیکان، شرایط را بر امام سجاد(ع) بسیار سخت و مشکل میساخت و اگر نبود فرمان الهی مبنی بر تحمل سختیها و شدائد و تدبیر امام در شیوه رهبری و امامت، براستی مکتب تشیع با خطر نابودی مواجه میشد.
موج تبلیغات منفی علیه خاندان پیامبر و به شهادت رساندن امام حسین (ع) و مواجه شدن با آشوبهای بزرگ در قلمروی حکومت، بنی امیه را در معرض نابودی و اضمحلال کامل قرار داده بود و یزید نیز هرگز قادر به اداره وضع پیش آمده پس از حادثه کربلا نبود.
رویکر معنوی امام سجاد برای آرام کردن فضای ملتهب در میان شیعیان
مجموع این شرایط، اعمال فشارهای مضاعف بر خاندان پیامبر بخصوص امام زین العابدین را افزایش و ایشان را در شرایط بسیار دشواری قرار میداد.
بنابراین اولین و مهمترین اندیشه امام آرام کردن فضای ملتهب در میان شیعیان بود که اگر شیعیان اینآرامش را بهدست نمیآوردند هرگز نمیتوانستند ظلم بنی امیه را نسبت به امام حسین (ع) و خاندان وی جبران کنند.
در این شرایط بود امام سجاد (ع) با رویکردی معنوی به آرام ساختن فضای ملتهب پرداخت و با تلفیق کلمات گهربار و معنوی ضمنپرداختن بهظلم بنی - امیه نسبت به خاندان علی(ع)، به ترویج احکام اسلام همت گماشت و بدین گونه امام صحیفهای آسمانی را خلق کرد که به قول استاد شهید دکتر علی شریعتی; "زیباترین روح پرستنده " است و بسیاری آن را با "مزامیر داوود(س)" مترادف دانستهاند.
صحیفه سجادیه بیان درد شیعیان و تکلیف مشخص آنان در مبارزه با ظالمان
صحیفه ی سجادیه که به حق، «اخت القرآن » و «زبور آل محمد صلی الله علیه و آله» خوانده شده یکی از مفاخر بسیار گرانبهای مذهب حق المبین و پیروان راستین ولایت در پرتو انوار تابناک معارف بیکران، ثقلین، قرآن و عترت بوده و هست که از طریق امام سجاد (ع) انشا و توسط فرزند بزرگوارش، حضرت محمد باقر(ع) نوشته شد و در طول تاریخ سرشار از حماسه ، عرفان و افتخار شیعیان زیور مجالس بوده است.
صحیفه سجادیه بیان درد شیعیان و تکلیف مشخص آنان در مبارزه با ظالمان است، تکلیفی که امام در عین تشویق مردم به مبارزه علیه خاندان بنی امیه و ظالمان بنوعی "سکینهالقلوب مومنین و شیعیان" است و به همین دلیل منشور قابل تامل و عمیقی در اندیشه سیاسی امام سجاد (ع) نیز بشمارمی رود که به به گونهای اعجازانگیز با معنویات درآمیخته و پس از قرآن و نهج البلاغه بزرگترین کتاب در میان شیعیان است.
در کنار صحیفه سجادیه، امام نوشتههای ارزشمند و بزرگ دیگری نیز دارند که متاسفانه تاکنون کمتر به آن پرداخته شده است. دعای "ابو حمزه ثمالی" و نیز "رساله حقوق" که این نوشته منشوری است بر حقوق بشر که امام سجاد آن را در قالب نامه به یکی از یارانش نوشته است. امام در این نامه به طرزی واضح به بیان "حق" میپردازد و با تبیین آن، جایگاه واقعی انسان محق و حقوقی را که اعضای بشر بر گردن هم دارند را شرح می دهد.
قدیمیترین منابعی که رساله حقوق امام سجاد را نقل کردهاند عبارتند از:
"تحف العقول"، "من لا یحضره الفقیه"، "خصال و امالی صدوق" و" مکارم الاخلاق" در این نامه امام به پنجاه و یک حق الهی در هفت بخش اشاره میکند که عبارتند از: اول: حق خداوند ، دوم: حق نفس و اعضای بدن، سوم: حق افعال عبادی، چهارم: حق کارگزاران و رعایا، پنجم: حقوق خویشاوندان، ششم: حقوق برخی اصناف اجتماعی، هفتم: حق اموال و دارایی ها.
در آیات و روایات و علوم دینی (فلسفه کلام، اخلاق و فقه) و نیز برخی علوم انسانی حق به پنج معنی و اصطلاح مختلف به کار رفته است.
اول: حق به معنای موجود، ثابت و صادق، نقیض باطل (اصطلاح قرآنی، فلسفی و کلامی)
دوم: حق الله مترادف حکمالله به معنای تکلیف الهی و وظیفه اخلاقی انسان اعم از الزامی و غیر الزامی (اصطلاح روایی)
سوم: حق الله و حق الناس، اصطلاح حقوق جزایی اسلام در ابواب فقهی قضا، شهادات و حدود.
چهارم: حق در مقابل حکم اصطلاح خاص فقهی در ابواب معاملات با سه ویژگی قابلیت اسقاط، انتقال و توریث.
پنجم: حق در مقابل تکلیف، اصطلاح رایج در علوم انسانی و حقوق بشر، آنچه از لوازم انسانیتانسان است و زیرپا گذاشتن آنها جرم محسوب میشود و رعایت آنها حداقل شرایط یک زندگی سالم اجتماعی است.
توصیه امام زمان عجل الله فرجه الشریف به خواندن صحیفه سجادیه
محدث عظیم و سالک وارسته مرحوم مجلسی اول میفرماید: « در اوایل جوانی مایل بودم نماز شب بخوانم اما نماز قضا بر عهدهام بود و به همین دلیل احتیاط میکردم و نمیخواندم. خدمت شیخ بهائی رحمه الله عرض نمودم، فرمود: « نماز قضا بخوان.» اما من با خود می گفتم نماز شب خصوصیات خاص خود را دارد و با نمازهای واجب فرق میکند. یک شب بالای پشت بام خانه ام در خواب و بیداری بودم که امام زمان علیه السلام را در بازار خربزه فروشان اصفهان در کنار مسجد جامع دیدم. با شوق و شعف نزد او رفتم و سوالاتی کردم از جمله خواندن نماز شب. فرمود:« بخوان!»
عرض کردم:« یا بن رسول الله، همیشه دستم به شما نمیرسد! کتابی به من بدهید که به آن عمل کنم.»
فرمود:« برو از آقا محمد تاج کتاب بگیر!» در خواب گویا او را میشناختم؛ رفتم کتاب را از او گرفتم و مشغول خواندن بودم و میگریستم که از خواب بیدار شدم.
از ذهنم گذشت که شاید محمد تاج همان شیخ بهائی است و منظور امام از تاج، این است که شیخ بهایی ریاست شریعت را در آن دوره به عهده دارد.
نماز صبح را خواندم و خدمت ایشان رفتم. دیدم شیخ با سید گلپایگانی مشغول مقابله ی صحیفه سجادیه است.
ماجرا را برایش نقل کردم. فرمود:« انشاءالله به چیزی که می خواهی میرسی.»
بعد ناگهان یاد جایی که امام را در آن ملاقات کرده بودم، افتادم و به کنار مسجد جامع رفتم. در آنجا آقا حسن تاجا را دیدم که از آشنایان قدیمم بود. مرا که دید گفت:« ملا محمد تقی! من از دست طلبه ها به تنگ آمدهام. کتاب را از من میگیرند و پس نمیدهند. بیا برویم خانه یک سری کتب به تو بدهم.» مرا به خانهاش برد، در اتاقی را باز کرد و گفت:« هر کتابی را که میخواهی بردار!»
کتابی را برداشتم؛ ناگهان دیدم همان کتابی است که دیشب در خواب دیده بودم. « صحیفه سجادیه » بود. به گریه افتادم. برخاستم و بیرون آمدم.
گفت:« باز هم بردار!»
گفتم:« همین بس است.»
پس شروع نمودم به تصحیح و مقابله و آموختن صحیفه سجادیه به مردم. و چنان شد که از برکت این کتاب، بسیاری از اهل اصفهان مستجاب الدعوه شدند.
مرحوم مجلسی دوم میفرماید:« مجلسی اول چهل سال از عمر خود را صرف ترویج صحیفه کرد و انتشار این کتاب توسط او باعث شد که اکنون خانهای نیست که صحیفه در آن نباشد. این حکایت بزرگ باعث شد بر صحیفه شرح فارسی بنویسم که عوام و خواص از آن بهرهمند شوند.»
امام سجاد تکوین دهنده وجدان اخلاقی جامعه مذهبی
به اعتقاد برخی از کارشناسان علوم دینی مراد از حق در نامهامام سجاد(ع) معنای دوم حق است به بیان دیگر حق از نظر امام احکام و وظایفی که از سوی خداوند نسبت به اصناف مختلف بر انسان قرار داده شده است.
این حقوق منحصر به وظایف الزامی مومن نیست و شامل احکام استحبابی نیز می شود. به علاوه این حقوق منحصر به احکامی نیست که نقض آنها معصیت (مستوجب مجازات اخروی) میشود یا موجب اجرای مجازات دنیوی (حد و تعزیر شرعی) گردد، بلکه رساله حقوق در بردارنده وظایف اخلاقی یک مومن است.
به نقل دیگر نامه امام درباره حق در برگیرنده اهم حقوق الهی و وظایف اخلاقی است نه همه حقوق و وظایف آنان و در هر حق نیز نکات مهم آن بیان شده است. این موضوع میتواند حق را به عنوان وظیفه انسان در قبال انسان و خدا مشخص کند.
بنابراین با توجه بهنقش کارساز و تعیینکننده معیارها و ضوابط اخلاقی در جامعه دینی، نامه امامسجاد(ع) در تکوین وجدان اخلاقی جامعه مذهبی میتواند سهمی بسزا داشته باشد. یکی دیگر از فرازهای این نامه ارزشمند سفارش و تاکید امام به "حقحکومت" بر مردم و "حق مردم بر حکومت" است که مشخصکننده اندیشهسیاسی اماممیباشد. امام میفرماید: مردم وسیله آزمایش فرمانروایان هستند و نباید خود را گرفتار خشم فرمانروایان کنند. حاکم نیز موظف است عدالت پیشهکند و نسبت به مردم همچون پدری مهربان نسبت به فرزندان خود باشد.
در متنی که در کتاب معتبر"منلایحضرالفقیه" از نامهامامسجاد(ع)آمده پنجاه و یک حق مورد بحث را میتوان به ترتیب زیر مشخص کرد: حق خداوند، حق نفس و حقوق اعضایبدن:(زبان، گوش، چشم، دست، پا، شکم، عورت)حق افعال عبادی مانند نماز، حج، روزه، صدقه، قربانی، حقوق زیردستان ، فرادستان و رعایامانند، سلطان، معلم، مالک، رعیت، متعلم، همسر،مملوک، حقوق رحم (مادر،پدر، فرزند، برادر) حقوق دیگران: مولی، بنده، نیکوکار،موذن،پیش نماز، همنشین، همسایه، رفیق، شریک، وامخواه، معاشر، آنکه بر تو ادعایی دارد، آنکه تو بر او ادعایی داری، مستشیر، مشیر، مستنصح، ناصح، کبیر، صغیر، سائل، مسئول، کسی که ترا مسرور کند، آنکه به تو بد کند، هم دینان و اهل ذمه و در نهایت حقوق مربوط به ثروت و دارایی.
نظر شما