حجت الاسلام علیرضا نظری خرم، عضو هیئت علمی پژوهشکده علوم تفسیر و حدیث در یادداشتی برای خبرگزاری شبستان، به مناسبت سالروز شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام در روز7 صفر تصریح کرده است: مرحوم شیخ عباس قمی رحمة الله علیه در کتاب «فیض العلام فی عمل الشهور و وقایع الایام» آورده است که : روز هفتم ماه صفر به قول شهید و کفعمی و دیگران ، شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام می باشد. (1)
خوارزمی در کتاب «مقتل الحسین علیه السلام» از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل کرده است که: «ولَو كانَ العَقلُ رَجُلًا لَكانَ حَسَنا؛ اگر عقل در مردی مجسم می شد همانا حسن علیه السلام بود.»(2)
امام حسن مجتبی علیه السلام طبق آنچه در تاریخ نقل شده ، از سوی مغرضین و دشمنان اهل بیت علیهم السلام مورد ترور شخصیت واقع شده است. به عنوان نمونه کوشش می شد تا با جعل وترویج اخبار پوچ، امام را شخصیتی معرفی کنند که دائما در حال تزویج و طلاق بوده است. (3)
یا به عنوان مثال از امام حسین علیه السلام نقل شده که به برادرش درباره صلح با معاویه گفت: أعيذك بالله أن تكذب عليا في قبره و تصدق معاوية؛ به خدا پناه می برم از اینکه علی علیه السلام را در قبر تکذیب کرده و معاویه را تصدیق کنی.(4)
نقل شده که امام حسین علیه السلام از پذیرفتن صلح امتناع می کرد، تا آن که برادرش با وی سخن گفت. ابن ابی الحدید آورده است «فأبى الحسين عليه السلام، وامتنع، فكلمه الحسن حتى رضي ..»(5) اینها مجموعه ای از دروغ ها و اتهاماتی است که از سوی دشمنان متوجه امام مجتبی علیه السلام بوده است.
اما دوستان بیگانه صفتی نیز در اطراف امام بودند که ایشان را رنج می دادند. یکی از شیعیان افراطی که ازصلح امام ناراحت بود می گوید: وقتی به مدینه رفتم و بر امام وارد شدم به ایشان گفتم: السَّلامُ عَلَيكَ يا مُذِلَ المُؤمِنينَ! قالَ: وعَلَيكَ السَّلامُ، اجلِس، لَستُ مُذِلَ المُؤمِنينَ، ولكِنّي مُعِزُّهُم، ما أرَدتُ بِمُصالَحَتي مُعاوِيَةَ إلّا أن أدفَعَ عَنكُمُ القَتلَ؛ عِندَما رَأَيتُ مِن تَباطُؤِ أصحابي عَنِ الحَربِ ونُكولِهِم عَنِ القِتالِ، ووَاللّهِ لَئِن سِرنا إلَيهِ بِالجِبالِ وَالشّجرِ ما كانَ بُدٌّ مِن إفضاءِ هذَا الأَمرِ إلَيه قالَ: ثُمَّ خَرَجنا مِن عِندِهِ، ودَخَلنا عَلَى الحُسَينِ عليه السلام، فَأَخبَرناهُ بِما رَدَّ عَلَينا، فَقالَ: صَدَقَ أبو مُحَمَّدٍ، فَليَكُن كُلُّ رَجُلٍ مِنكُم حِلسا مِن أحلاسِ بَيتِهِ ما دامَ هذَا الإِنسانُ [أي مُعاوِيَهُ] حَيّا (6)
سلام بر تو، اى خوار كننده مؤمنان! فرمود: «سلام بر تو! بنشين. من خوار كننده مؤمنان نيستم؛ بلكه عزّتدهنده آنان هستم. من با صلح با معاويه، جز اين نخواستم كه كشتار را از شما دور كنم؛ زيرا ديدم كه يارانم در جنگ كردن، سستاند و از جهاد، شانه خالى مىكنند. به خدا سوگند، [با اين وضعيت] اگر با كوهها و درختان هم به سوى معاويه مىرفتيم، جز واگذارى خلافت به او، چارهاى نبود. سپس، از نزد حسن عليه السلام بيرون آمديم و نزد حسين عليه السلام رفتيم و پاسخ حسن عليه السلام را به او باز گفتيم. فرمود: « [برادرم] حسن، درست مىگويد. بايد همه شما تا زمانى كه اين انسان (معاويه) زنده است، در خانهتان بمانيد.
امام حسن مجتبی علیه السلام نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله از جایگاه والایی برخوردار بود تا جایی که درباره او فرمود: «اللهم إني قد أحببته فأحبه وأحب من أحبه ؛ پروردگارا من حسن را دوست دارم تو نیز او را دوست بدار و دوست داران او را نیز دوست بدار.» (7)
و فرمود: «مَن أحَبَ الحَسَنَ وَالحُسَينَ فَقَد أحَبَّني، ومَن أبغَضَهُما فَقَد أبغَضَني؛ هر كس حسن و حسين را دوست بدارد، مرا دوست داشته است و هر كس آن دو را دشمن بدارد، مرا دشمن داشته است.»(8)
شخصی به نام ابو هارون می گوید : فدخلنا المدينة و دخلنا على ابن رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم الحسن، فسلمنا عليه فدخلنا عليه فحدثناه بمسيرنا وحالنا فلما خرجنا من عنده بعث إلى كل رجل منا بأربع مائة أربع مائة فقلنا للرسول أنا أغنياء وليس بنا حاجة فقال لا تردوا عليه معروفه فرجعنا إليه فأخبرناه بيسارنا وحالنا فقال لا تردوا علي معروفي؛ به مدینه رفتیم و به خدمت امام مجتبی علیه السلام وارد شدیم و از سفر خود گفتیم. وقتی بازگشتیم برای هرکدام ما چهارصد سکه فرستاد. به آن شخص گفتیم ما نیازمند نیستیم او گفت: احسان و لطف او را برنگردانید اما ما پول ها را خدمت ایشان بردیم و گفتیم ما نیازمند نیستیم ایشان فرمود : هدیه مرا برنگردانید.(9)
روزی به امام مجتبی علیه السلام گفتند: فيكَ عَظَمَةٌ؛ شما عظمت خاصی دارید! امام علیه السلام در پاسخ فرمود: لا بَل فِيَّ عِزَّةٌ، قالَ اللَّهُ تَعالى:« وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ؛ این عظمت نیست بلکه عزت است خداوند فرموده است عزت برای خدا و پیامبر و مومنان است.»(10)
مشهور است که امام مجتبی در طول عمر شریف خود چند مرتبه همه دارایی خود را در راه خدا انفاق فرموده است اما طبق نقل منابع روایی ، امام علیه السلام در طول زندگی خود ، سه بار و هر بار نیمی از دارایی خود را در راه خدا بخشید. (11)
پی نوشت ها:
1. فیض العلام فی عمل الشهور و وقایع الایام : ص 184.
2. مقتل الحسين عليه السلام للخوارزمي: ج 1 ص 60، فرائد السمطين: ج 2 ص 68 ح 392.
3. الاتحاف :ص 34.
4. تاریخ دمشق : ج 13 ص 267.
5. شرح نهج البلاغه لابن ابی الحدید : ج 16 ص 23.
6. الأخبار الطوال: ص 220 وراجع: الإمامة والسياسة: ج 1 ص 187.
7. المناقب للکوفی : ج 2 ص237.
8. سنن ابن ماجة: ج 1 ص 51 ح 143، مسند ابن حنبل: ج 3 ص 137 ح 7881.
9. تاریخ دمشق : ج 13 ص 248.
10. بحار الأنوار: ج44ص 106ح 15.
11. ترجمه الامام حسن علیه السلام لابن سعد : ص 159.
نظر شما