هر کس کتاب فلسفه خواند فیلسوف نیست

خبرگزاری شبستان: نمی توان گفت هر کسی کتاب فلسفه خواند فیلسوف است بلکه فیلسوف وجودش حب دانایی است و حکمت کار فهم است.

به گزارش خبرنگار اندیشه خبرگزاری شبستان، همایش «حکمت و معنویت» به مناسبت روز جهانی فلسفه با حضور جمعی از اندیشمندان و چهره های مبرز این حوزه دوشنبه، 25 آبان به میزبانی موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران برگزار شد.

 

بنابراین گزارش، رضا داوری اردکانی، چهره برجسته فلسفه ایران در این همایش اظهار کرد: در حقیقت هر روز، روز جهانی فلسفه است چه دیگران این مسئله را دوست داشته باشند و چه دوست نداشته باشند.

 

وی ادامه داد: من حکمتدان در عصر حاضر نمی شناسم البته نه اینکه معتقد باشم حکیم در این عصر نیست ضمن آنکه ارادت خاصی به سهروردی دارم و معتقدم هیچگاه زمین خالی از حجت و حکیم نمی ماند اما اینکه آیا حکیم و فیلسوف یکی هستند در معنایی که فیلسوفان از جمله سهروردی فهمیده اند یعنی اگر قرار باشد فیلسوفی جامع نظر و عمل باشد این فیلسوف حکیم بوده اما ضرورتا هر فیلسوفی حکیم نیست.

 

رییس فرهنگستان علوم ایران با بیان اینکه از کِندی تا عصر حاضر و علامه طباطبایی و شاگردان او عمل را شرط درک دانسته اند، افزود: حکمت وقتی الهی باشد آموخته خدا است؛ ارسطو معتقد است ما علم را از زبان می گیریم و بیشتر فلاسفه نیز معتقدند علم افاده عقل فعال است که از ابن سینا به بعد تمام فیلسوفان معتقد به این موضوع هستند.

 

وی با اشاره به اینکه نزدیک به 200 نوبت بحث حکمت در قرآن آمده و همه جا با لفظ محمود همراه شده است، بیان کرد: همه پیامبران حکیم هستند اما حکمت خاص پیامبران و اولیاء به معنای خاص آن نیست و حکیم غیر نبی نیز داریم؛ حکمت یک اختلاف بزرگ با فلسفه دارد و نظر را نمی توان از فلسفه گرفت ضمن آنکه مخاطب حکیم همه مردم هستند.

 

داوری اردکانی قالب آنچه به نام حکمت و ثبت نقل شده را برای مردم مفهوم دانست و تصریح کرد: گاه حتی حرف عوامانه ممکن است شبیه به حکمت باشد و اساسا حکمت برای مردم است و حکیمان دوستان مردم هستند.

 

وی با بیان اینکه از زمان افلاطون همواره میان فلسفه و سوفوس اختلاف بوده است، ابراز کرد: افلاطون یا شاید دیگران گفته اند نخستین کسی که خودش را فیلسوف می دانست فیثاغورث؛ فیلسوف با سوفوس تفاوت دارد و اینکه آیا سوفوس همان حکیم است جای تامل دارد؛ همچنین در اینکه سوفوس داناست هیچ حرفی نیست و فیلوسوفیا یعنی دوستدار دانایی نه به معنای اینکه علاقه دارد در کتابخانه بنشیند و کتاب بخواند بلکه گوشِ دانایی دارد و از سنخ آن است، بنابراین نمی توان گفت هر کسی کتاب فلسفه خواند فیلسوف است بلکه فیلسوف وجودش حب دانایی است و حکمت کار فهم است.

 

این چهره ماندگار فلسفه با بیان این مطلب که من گمانم آن است لفظ خوبی به جای سوفوس یونانی، مترجمان و فیلسوفان ما انتخاب و رعایت کرده اند، تصریح کرد: حکیم واژه ای قرآنی است و اسم خداست و حکمت امری خدایی است و این لفظ از زمان فارابی یا ابن سینا به جای فیلسوف به کار رفته است اما فیلسوفان ما را حکیم نمی گفتند و همه فیلسوفان دیگر نیز فلسفه و حکمت را با یکدیگر یکی گرفته اند.

 

وی با اظهار تعجب از اینکه ما به ابوالقاسم فردوسی حکیم می گوییم اما ابن سینا را حکیم خطاب نمی کنیم، اذعان کرد: گمان می کنم به هیچ یک از فیلسوفان ما که اسلاف بزرگ ملاهادی سبزواری بوده اند به ندرت حکیم گفته می شود و کم و بیش این لفظ در مورد ملاهادی سبزواری گفته شده است، برخی استادان بزرگ معاصر به لفظ حکیم ملقب شده اند که یکی از آنها استاد بزرگوار من آقای ملااکبر حکیمی است، افراد دیگری همچون حاج محمد خراسانی که در اصفهان استاد فلسفه و شاگرد جهانگیرخان بود معروف به شیخ محمد حکیم بود اما شاعرانی داریم و با اینکه به برخی از فیلسوفان ما حکیم نگفته اند این شاعران به حکیم ملقب شده اند و این مسئله جای سوال در ذهن دارد.

 

داوری اردکانی ابراز کرد: قبول دارم شاهنامه سراسر حکمت است و اگر قرار است یک شاعر را حکیم بخوانند به نظر من این فرد حکیم ناصرخسرو قبادیانی است؛ همچنین در آثار نظامی گنجوی همه جا حکمت است اما اینکه چرا عطار صاحب مصیبت نامه حکیم نباشد این مسئله نیز جای سوال دارد نه اعتراض. چطور سنایی حکیم است که البته هست اما عطار خیر.

 

وی با تاکید بر اینکه اگر همه مجموعه های حکمت های زبان فارسی را جمع آوری کنیم با حکمت بوستان و گلستان سعدی برابری نمی کند، اظهار کرد: اما چرا سعدی را حکیم نمی خوانند یا حافظ را با آن اشعار حکمت آمیز به حکیم ملقب نکرده اند جای سوال دارد و مشکل من اینجا بزرگ می شود که چرا قاآنی حکیم است- البته نه اینکه نباشد- اما حافظ و سعدی را حکیم نمی خوانند، بنابراین، این گونه که پنج شاعر حکیم باشند و پنج شاعر نظیر آنها حکیم نباشند جای سوال دارد و من اگر اختیار داشتم شمس الدین تبریزی را نیز حکیم می خواندم.

 

رییس فرهنگستان علوم ایران با بیان اینکه ارسطو فضایل را به چهار قسم تقسیم می کند، گفت: او یک بار فضایل اخلاقی را نیز به اقسام مختلف دیگر از جمله عفت و شجاعت و عدالت و حکمت تقسیم می کند و حکمت در اینجا فضیلت اخلاقی است و این فضیلت اخلاقی می تواند جزیی از فضیلت عقلی نیز باشد و فضیلت عقلی نیز مقدم به اخلاقی است و فضیلت نظری مقدم بر همه آنهاست.

 

داوری اردکانی در پایان سخنان خود حکیم را اهل عمل دانست و خاطرنشان کرد: خرد حکیم عملی است و در فلسفه این قضیه به نحوی حل شده است؛ حکمت جمع نظر و عمل بوده و همان چیزی است که سهروردی گفته یعنی اینکه حکیم کار درست و محکم می کند و خردمندانه عمل می کند و این خردمندانه عمل کردن با فضیلت عقلی مطابقت دارد.

 

 

کد خبر 501663

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha