به گزارش خبرنگار اندیشه خبرگزاری شبستان، آیین بزرگداشت روز جهانی فلسفه با حضور رضا داوری اردکانی، رییس فرهنگستان علوم ایران، علی اصغر مصلح، دانشیار گروه فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی و محمدرضا حسینی بهشتی، عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس و جمعی از اندیشمندان و اهل فلسفه از سوی انجمن فلسفه میان فرهنگی ایران و گروه فلسفه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران صبح امروز سه شنبه، 19 آبان ماه در دانشگاه تهران برگزار شد.
علی اصغر مصلح سخنان خود را با عنوان فرهنگ و طبیعت آغاز کرد و گفت: تامل درباره طبیعت در یک دوره ای از تاریخ تفکر آنچنان اهمیت دارد که جز طبیعت چیزی نداریم که در خصوص آن بیندیشیم؛ بحث من از جایی شروع می شود که موضوع تفکر و طبیعت به هم خورد.
وی با بیان اینکه در تاریخ تفکر یکی از مباحث مهم آغاز پیدایش مبانی فلسفی است، ادامه داد: توجه به فرهنگ به عنوان یک موضوع فلسفی سابقه طولانی ندارد و حداکثر 200 سال است که از این موضوع می گذرد و توجه به فرهنگ و گاه تمدن در حوزه فلسفه جای خود را پیدا کرده است؛ موضوع فرهنگ و طبیعت از ابتدای تفکر فلسفی درباره فرهنگ به هم گره خورده است و نکته قابل توجه آن است که اساسا تفکر راجع به فرهنگ در فضای مدرن شکل گرفت و نقطه عطف و اوج این بحث در قرن هجدهم رقم خورد و به یک معنا یک نوع همراهی میان تاملات فلسفی در خصوص تاریخ و فرهنگ مشاهده می شود.
مصلح با تاکید بر اینکه انسان موجودی طبیعی و فرهنگی است و هرچه می گذرد فرهنگی تر می شود، افزود: فرهنگ حوزه اعتباریات است و به نظر می رسد تنها متفکری که به این معنا توجه کرده است مرحوم علامه طباطبایی است یعنی اساسا فرهنگ حوزه اعتباریات است و با این معنای وسیع همه مسایل انسانی را دربر می گیرد و این فرهنگی که در حال انباشته شدن است منجر به تکنیک شده است.
وی با بیان اینکه سیر تاریخی بشر به سمتی می رود که ما دیگر طبیعتی نمی بینیم و طبیعت مرده است، تصریح کرد: فرهنگ در طول تاریخ تا این حد انباشته نبوده یعنی انسان از جایی شروع کرده و رسیده به جایی که فقط با آفرینش ها و ساخته های دست خود سر و کار دارد و طبیعت را باید در این میان جستجو و پیدا کنند.
مولف کتاب «فلسفه فرهنگ» اضافه کرد: از چهار دهه گذشته به این سو سیر تطور فرهنگ مدرن به سمتی رفته که همه چیز به تکنیک منتهی شده و هیچ امری نیست که سرنوشت آن به تکنیک پیوند نخورده باشد.
وی در ادامه سخنان خود با بیان اینکه برای انضمامی کردن بحث دو مسئله را باید مطرح کرد، گفت: نخست کره زمین یا محیط زمین که تردیدی نیست دچار بحران محیط زیست هستیم و دوم علوم و تکنولوژی های جدید که تغییر در طبیعت انسان ها را قصد کرده اند؛ همه متافیزیک ها با این تلقی شکل گرفته که ثابتاتی وجود دارد، این تغییر در دریافت انسان در خودش و از بین رفتن هویت طبیعی یکی از مهمترین تهدیدهای انسان معاصر است.
این استاد دانشگاه در ادامه با بیان اینکه یکی از مسایل مهم امروز تلقی نسبت فرهنگ و طبیعت در ایران است، بیان کرد: امروز ما بحران های متعددی از جمله مسئله کمبود آب یا ریزگردها را داریم که این مسایل باید در عرصه فلسفه فرهنگ و انعکاس اقلیم در فرهنگ مورد توجه قرار گیرد.
وی اذعان کرد: ایران به عنوان یک واحد فرهنگی، فلسفه دارد، آداب و رسوم دارد، هنر و معماری دارد که همه اینها اجزای مقدم فرهنگ ایرانی است؛ مثلا سرزمین خشک ایران و نقش مهمی که آب در زندگی این کشور داشته از مسایل مهمی است که تاثیر آن را بر تمام اجزای زندگی می توان دید.
این عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی (ره) یکی از مهمترین نقش های فرهنگ را سازگارتر کردن یک قوم با اقلیمی دانست که در آن زندگی می کنند و ادامه داد: به یک معنا فرهنگ، اعتدال بخش به یک قوم است در یک اقلیم؛ فرهنگ معتدل انعکاس زندگی معتدل یک قوم است با توجه به زندگی در یک اقلیم و تجارب تاریخی آن. ما پیش از مواجهه با فرهنگ مدرن زندگی معتدلی داشتیم اما به مرور پس از این مواجهه، اعتدال خود را از دست دادیم و در مواجهه با فرهنگ مدرن در سطح سیاسی آن ماندیم.
وی با بیان اینکه اصل فرهنگ ایرانی نحوه نسبت ایرانیان با اقلیم و طبیعت بوده است، بیان کرد: ما به اقتضای فرهنگ ایرانی نسبتی با طبیعت، آب و آسمان، درخت و حیوانات داشته ایم و پس از اینکه با فرهنگ مدرن مواجه هستیم و تلاطم آغاز شد عدم تعادل به تدریج در همه زمینه ها کلید خورد از جمله اینکه برنامه توسعه روستاهای ما را دگرگون کرد.
عضو گروه غربشناسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با بیان اینکه تغییراتی که در اقلیم ایران در 70 سال اخیر پیش آمد به میزان کل قرونی است که ایرانی وجود داشته است، بیان کرد: ما در فهم نسبت فرهنگ به طبیعت به این مسئله پی می بریم که در حقیقت طبیعت فرهنگ را دگرگون می کند و ریشه بحران در طبیعت به فرهنگ باز می گردد. مهمترین بحرانی که امروز داریم طبیعت است و من تعجب می کنم که خطر تا این میزان شدید است اما به تعبیر عامیانه ما چیزیمان نمی شود.
وی با تاکید بر اینکه عقل در فرهنگ معتدل نقش ایفا می کند، گفت: ما دچار عدم تعادل در فرهنگ هستیم، امروز وضع طبیعت در کشورهای توسعه یافته بهتر از کشورهای توسعه نیافته است و این مسئله نشان می دهد در آن کشورها هنوز اعتدال وجود دارد و عقل نقش ایفا می کند.
مصلح اضافه کرد: اقلیم دچار عدم تعادل بود و فرهنگ ما آشفته است و اجزای این فرهنگ که در کنار یکدیگر قرار گرفته اند با هم سازگار نیستند؛ یکی از مسایل مهم در بحران طبیعت، تغییر در طبیعت انسان است که به این موضوع توجه نمی شود. مهندسی ژنتیکی، لقاح مصنوعی، جنین، پیوند اعضا و ... مسایلی است که در نظر بسیاری از متفکران بحران در تکنیک قلمداد شده و این مسئله از دو جهت نفی می شود نخست متفکران الهی است که کلیسای کاتولیک در برابر این موضوعات منتقد است و دوم موضع متفکران است.
وی تاکید کرد: مسئله این است که با این امور یاد شده که پیش از تولید نوزاد با سفارشی که دولت یا والدین به این علم ژنتیکی می دهند تا فرزند ایده آل خود را به دنیا آورند وقتی این فرزند به دنیا می آید احساس هویت نمی کند؛ بنابراین اگر تکنیک های پیوند اعضا و تصرف در ژن ادامه یابد بسیاری از متفکران این مسئله را خطر بزرگی برای اصل انسان قلمداد می کنند.
عضو گروه غربشناسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی توجه به لوازم و نتایج این تکنیک ها را مسئله مهمی خواند و گفت: پرسش من این است جوازهایی که از سوی مراجع عالیقدر بر این مسایل صادر شده است آیا با توجه به لوازم و نتایج این تکنیک ها بوده است یا خیر؛ به نظر می رسد از جمله مباحثی که اهل فلسفه باید در آن نقش داشته باشند توجه به کاربرد مفاهیم، ریشه ها و دعوت از کسانی است که نقش های نزدیک تری نسبت به عمل و تصمیم گیری دارند.
وی خاطرنشان کرد: اما مسئله آخر این است که اگر بناست نسبت انسان با طبیعت دگرگون و با بحران های طبیعی مقابله شود درست است که وضع قالب با فرهنگ مدرن است اما اینطور نیست که فرهنگ دیگر پیشنهادی نداشته باشد و باید دید سهم ما ایرانی ها در این میان چیست.
این استاد دانشگاه در پایان سخنان خود یادآور شد: به نظر می رسد برای طراوت بخشیدن به فضای فکری باید به مسایل بنیادی تری که اتفاقا متاعی برای عرضه دارند توجه کنیم برای مثال مسئله طبیعت می تواند فضای سیاسی را تلطیف کند و جای تعجب دارد که چرا در پارلمان ما کمیسیونی برای طبیعت وجود ندارد بنابراین، پرداختن به موضوع طبیعت و نسبت آن با فرهنگ امری مهم است که در ابتدای راه آن هستیم و باید به این مسئله دامن بزنیم.
نظر شما