رکاب با دوچرخه به مقصد خدا

خبرگزاری شبستان: با دوچرخه تردد می کند، در مورد سلامتی و تندرستی جلسات متعدد آموزشی برگزار می کند و حتی با دوچرخه اش به مسجد می آید تا فرهنگ سلامت زیستن را به اهل مسجد بیاموزد.

به گزارش خبرنگار مسجد و کانون های مساجد خبرگزاری شبستان: در سطح بسیاری از مساجد کشور دوره ها و جلسات متعددی در مورد تندرستی و سلامت بدن برگزار می شود. بسیاری از مساجد حتی میزبان پزشکانی هستند که دوست دارند با حضور در مسجد و ویزیت رایگان مأمومین باقیات و صالحاتی برای خود بگذارند. اما آیا تاکنون شده است که پیشگیری از بیماری را سرلوحه فعالیت های حوزه تندرستی و سلامت مساجد قرار دهیم؟ شیوه ای که با عمل همراه باشد و صرفا حرف و سخن نباشد. علی اکبر میرزا آقایی«خوانساری» ثابت کرده است که می شود. او شخصی است که دوچرخه را به مسجد آورد و از مزیت های تردد با دوچرخه در شهر برای نمازگزاران سخن گفت.

تصمیم گرفتیم با وی گفت وگویی تربیت دهیم و در مورد فعالیت هایش در سطح مساجد بیشتر بدانیم. آنچه که در ادامه می آید حاصل این گپ و گفت است:

 

کمی در مورد خودتان بگویید، چه شد که تصمیم گرفتید مباحث مربوط به تندرستی را آن هم در این قالب به مساجد بیاورید؟

علی اکبر میرزا آقایی «خوانساری» هستم، پنجاه و هشت سال سن دارم. من ایستاده هستم! این تعبیری است که برای بازنشستگی خودم به کار می برم، چون بازنشسته کمی بار منفی در ذهن می آورد این است که همواره می گویم «ایستاده» هستم.

 

دوران سربازی در یک روستا پزشکیار بودم. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بود که با توجه به تجربه ام در بسیاری از کارهای امدادی دوران جنگ حضور داشتم. نیز مدتی در هلال احمر بودم و مسئول یکی از اداره کل های این مجموعه بودم. بعدها راهم افتاد به دستگاه قضایی و آنجا برایم موقعیتی پیش آمد که به یک پژوهش بپردازم. در زندان ها دورریز مواد غذایی زیاد و ناراحت های گوارشی فراوان دیده می شد. نارضایتی های متعددی را در آنجا به چشم دیدم در نتیجه به این دلیل که همیشه یک دغدغه داشتم که چه طور می توانیم بین مصرف غذا، سلامتی و کاهش مصرف دارو یک هارمونی برقرار کنیم.

 

آن زمان وقتی نان های خشک را می دیدم که استفاده نمی شد و دور می انداختند برایم ناگوار بود، تا وقتی که یک کار تحقیقاتی با یک دکتر که خودش آن زمان زندانی بود را آغاز کردم. پژوهش ما در مورد آب درمانی بود که برای کاهش ناراحتی های معده جواب داده بود. ولی همان موقع هم یک عده این روش را جدی نمی گرفتند. این پژوهش کتاب شد و دکتری که در زندان بود بعد از مدتی آزاد شد و به خارج از کشور رفت و آن طور که اطلاع دارم از دنیا رفته است.

 

من سال ها در امور زندان ها فعالیت می کردم و در این اواخر دچار اضافه وزن شده بودم . همسرم بسیار نگران من بود. هرچند که بعد از مدتی توانستم وزنم را کم کنم. در تمریناتی که انجام می دادم به مثلث تندرستی رسیدم که یک ضلع آن اراده، یک ضلع نظم، یک ضلع ورزش و تحرک بود. من چون می خوردم و ورزش می کردم این فعالیت های سخت بدنی جواب نمی داد. این بود که در این تمرینات رفتاری به این نتیجه رسیدم که فعالیت کنم و اگر نظم داشته باشم حتما به نتیجه می رسم. بعد از موفقیت های شخصی به فکر تقسیم این تجربه با مردم افتادم. مدتی کلاس های آموزشی در تهران و اطراف تهران برگزار کردم.

 

در طول مدت برگزاری این کلاس ها برای تردد یا از اتومبیل شخصی ام استفاده می کردم و یا با آژانس می رفتم که  در هر دو صورت برایم مشکل بود و دیر می ر سیدم. در طول مسیر اما همیشه کیوسک های دوچرخه شهرداری را می دیدم و این باعث شد که من با دوچرخه آشتی کنم. بعد از این جریان بود که دیگر تصمیم گرفتم رفت و آمدم با دوچرخه باشد. دیدم که نسبت به دوچرخه در سطح شهر کم توجهی شده است در حالی که هم به کاهش آلودگی هوا و هم به کاهش آلودگی صوتی کمک می کند. استفاده از دوچرخه واقعا حرکتی در مسیر اقتصاد مقاومتی است و باعث سلامت هرچه بیش تر جسم و روح می شود.

 

 

چه شد که تصمیم گرفتید با دوچرخه به مساجد بیایید و دوره های تندرستی را همراه با دوچرخه در مساجد برگزار کنید؟

من در اماکن مختلفی به آموزش پرداختم. به تدریج آن قدر این برنامه گسترش یافت که بخش قابل توجهی از وقت ام به مطالعه و پژوهش می گذشت. مردم به من مراجعه می کردند و می گفتند برای شرکت در مباحث کجا بیاییم. در اداره که نمی شد، من دیدم که پیامبر(ص) تمام کارهایش در مسجد نظام می یافت. این بود که حضور در مساجد و ارایه مباحث مرتبط در مسجد را شروع کردم.

اولین بار به مسجد «آل محمد» سمنان رفتم، در طول مدتی که در آنجا مامویت داشتم مباحث را در مسجد ارایه کردم. جریان از این قرار بود که با امام جماعت صحبت و پیشینه کاری ام را عنوان کردم و حجت الاسلام سیادت، امام جماعت مسجد با این طرح موافقت کردند. پس از آنکه از سمنان برگشتم به مساجد تهران رفتم و همه جا این طرح تردد با دوچرخه را عنوان می کردم.

 

مشکلی برای ورود دوچرخه تان به محوطه و حیاط مسجد نیست؟ استقبال چگونه است؟

برخی مساجد اجازه می دهند که دوچرخه را به حیاط مسجد بیاورم ولی کم هم نیستند مساجدی که حتی اجازه نمی دهند که دوچرخه وارد حیاط مسجد شود. در مجاورت بسیاری از مساجد درمانگاه وجود دارد حال سوال من این است که آیا نباید پیشگیری کنیم؟ اجازه می دهند که فرد با ویلچری که در خیابان تردد داشته است و یا با عصا وارد مسجد شود و روی فرش مسجد برود ولی اجازه نمی دهند که دوچرخه در حیاط مسجد باشد!

 

چه کسانی را مسئول می دانید؟

همه مسئول هستند. امروزه پیاده روها را تنگ می کنند که مسیر برای اتومبیل ها باز کنند در حالی که همان طور که پیاده رو را برای عابر پیاده درست می کنیم باید مسیر دوچرخه درست کنیم، باید بیشتر به وسیله نقلیه پاک فکر کنیم. غرض از گذاشتن دوچرخه در حیاط مسجد صرفا یک جای پارک نیست و مساجد باید برای این موضوع احترامی قایل شوند. من حتی گفتم که پارکبان بگذارید من حاضرم ماهیانه ریالی کمک کنم. ولی چنین اتفاقی نیفتاد. این کار عجیبی نیست که دوچرخه و دوچرخه سوار به مسجد بیایند. اتفاقا ترویج سلامتی در میان اهل مسجد است.

 

کد خبر 499270

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha