تاثیرات طلاق بر کودکان و نوجوانان

خبرگزاری شبستان: یک مشاور خانواده با اشاره به تاثیرات طلاق بر فرزندان گفت: بچه های شش تا هشت ساله پس از جدایی پدر و مادر دچار افسردگی شدید می شوند و مهمترین کشمکش خردسالان پس از طلاق ترس از دست دادن پدر و مادر است.

غلامحسین یزدان‌پناه، مشاور خانواده در گفت وگو با خبرنگار اجتماعی شبستان با اشاره به تاثیرات طلاق بر کودکان گفت: طلاق مهمترین عامل از هم گسیختگی ساختار بنیادی ترین بخش جامعه یعنی خانواده است. شواهد نشان می دهد که هر جا فرهنگ غربی رسوخ بیشتری یافته، نرخ طلاق هم فزونی داشته است. در ایران نیز مانند دیگر نقاط جهان طلاق سابقه ای طولانی دارد، می توان گفت سابقه این امر به نخستین روزهای تشکیل و ایجاد جوامع بازمی گردد با اینکه طلاق یک امر مبغوضی است ولی زمانی که کانون خانواده به عللی نتواند به هستی خود ادامه دهد، طلاق پسندیده ترین راه حل می باشد.

 

وی با اشاره به تاثیر طلاق بر روی فرزندان تصریح کرد: بنا بر مطالعات انجام شده بیشتر پژوهشگران، بچه ها پس از جدایی دچار نگرانی های گوناگون می شوند، در سال اول جدایی احساس خشم، ترس، افسردگی و گناه زیادی در بچه ها ظاهر می شود که در سال دوم رو به کاهش می گذارد.

 

واکنش بچه های طلاق در سنین پیش از دبستان

یزدان پناه با بیان اینکه واکنش بچه های طلاق در سنین پیش از دبستان (3 تا 5 سالگی) به صورت خشم و افسردگی نمایان می شود، افزود: پسرها معمولا ناآرام تر، خشن تر و شیطان تر می شوند در بعضی موارد به اندازه سابق شوقی به بازی با سایر کودکان نشان نمی دهند و اغلب ترجیح می دهند تنها باشند چنانچه در مهدکودک بسر ببرند به جای همکاری به هنگام بازی دسته جمعی سعی می کنند اختلال و بی نظمی ایجاد کنند.

 

این مشاور خانواده ادامه داد: بعضی از دخترهای کمتر از هفت سال، عصبی مزاج می شوند اما برخی دیگر رفتار بزرگترها را نشان می دهند این بچه ها کمال طلب بیش از حد مراقب رفتار و پاکیزگی هستند و ضمنا سایر بچه ها را مانند پدر، مادر یا معلم سرزنش می کنند یا پند و اندرز می دهند در این سن بچه ها اغلب غمگین و افسرده به نظر می رسند و زود به گریه می افتند و زیاده طلب می شوند.

 

بچه های شش تا هشت ساله پس از جدایی پدر و مادر دچار افسردگی شدید می شوند

این مشاور خانواده با بیان اینکه بچه های شش تا هشت ساله پس از جدایی پدر و مادر دچار افسردگی شدید می شوند، خاطرنشان کرد: واکنش پسرها معمولا از دخترها شدیدتر است، پسربچه ها زود به گریه می افتند و سراغ پدر را می گیرند، هرچه سن این بچه ها زیادتر می شود احساس غم و افسردگی جای خود را به خشم و خشونت می دهد.

 

وی اظهار کرد: بچه های 9 تا 12 ساله به ویژه پس از جدایی والدین واکنش های خشم آلودگی از خود نشان می دهند برای مادرها به نظم درآوردن آنها کار آسانی نیست، پسرها از بازدید و ملاقات با پدر استقبال نمی کنند، کارکرد آنها در مدرسه پایین می آید و بعضی از پسران و دختران با معلمان خود درگیری هایی پیدا می کنند.

 

وی با اشاره به تاثیر طلاق در جوانان تصریح کرد: جوانان در مقایسه با خردسالان سازش بیشتری نسبت به طلاق نشان می دهند شاید به این دلیل باشد که در این سن نوجوانان استقلال بیشتری پیدا می کنند و ارتباط نزدیکی با والدین ندارند، آشکارا به محبت و راهنمایی کمتری خود را نیازمند می بینند. نوجوانان غالبا در چنین موقعیت هایی خود را از پدر و مادر دور نگاه می دارند و می کوشند زندگی و برنامه های مستقل و جدیدی را دنبال کنند که بسیاری از آنها در ابتدای جدایی احساس فریب خوردگی می کنند و برخی واکنش خشم آلودی از خود نشان می دهند.

 

مهمترین کشمکش خردسالان پس از طلاق ترس از دست دادن پدر و مادر است

وی با بیان اینکه مهمترین کشمکش خردسالان پس از طلاق ترس از دست دادن پدر و مادر است، افزود: ترس کودکان از این است که هنگامی که به محبت پدر و مادر نیاز دارند از آن محروم بمانند،‌والدین آنها را ترک کنند یا تنها بگذارند. اگر از دریچه چشم بچه ها به این قضه نگاه کنید می بینید استدلال آنها چندان هم غیرطبیعی نیست.

 

این مشاور خانواده ادامه داد: براساس تجربه ای است که کودک به دست می آورد بچه هایی که طلاق در خانواده آنها رخ داده اغلب شاهد عزیمت ناگهانی پدر و مادر از خانه بودند و شخص ترک کننده که بیشتر پدر خانواده است از آن پس به طور غیرمنظم یا گاه گاه دیده می شود.

 

یزدان پناه خاطرنشان کرد: ترس از تنهایی و تشویق های ناشی از جدایی از کودک یکی به علت دید زمانی محدود او و عدم رشد فکری کافی و دیگری به سبب شدت وابستگی روحی و عاطفی وی به پدر و مادر است. تصور کودک از جهان و دنیای بیرون برخلاف بزرگسالان بر اساس نهادهایی است که در معرض فوری دید او قرار دارند و وابسته به زمان حال باشد.

 

وی اظهار کرد: خردسالان به علت نداشتن رشد فکری کافی هنوز یاد نگرفته اند به آینده فکر کنند، مانند افراد بالغ چند روز و حتی چند ساعت آینده را با اطمینان خاطر پیش بینی و مجسم نمایند، قدرت تجسم کودک با این حس تشخیص که پس از دور شدن جسم یا شخص از مقابل دیدگانش بتواند شیی دور شده را در ذهن خود مجسم کند یک پیشرفت زیربنایی قابل ملاحظه است که سنین سه سالگی کودک تا حدی قابلیت آن را پیدا می کند با وجود این به علت فشار و تضاد روحی شدید نظیر آنچه طلاق به وجود می آورد تجسمی که کودک از ادامه پایداری روابط میان افراد باز هم ممکن است شکسته شود ثبات و دوام بزرگسالان را ندارد.

 

کد خبر 499152

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha