دهمین مجلس ترانگیزان با کشف استعدادهای جوان در شعر عاشورایی برگزار شد

خبرگزاری شبستان: دهمین شب شعر ترانگیزان با حضور شاعران پیشکسوت و جوان در بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان برگزار شد.

به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از روابط عمومی بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان، در حالی که نفس های "مهر" چند روزی است به خنکای "آبان" گره خورده، جمعی از اهالی هنر دوست و شاعر مسلک کشور، "مهربانانه" گرد هم آمدند و هزار رنگ پاییز را با آهنگی دلنشین در دل واژه ها گنجاندند.

شاعرانی که حال و هوای عاشورای حسینی را در دل و به احترام سرور و سالار شهیدان امام حسین (ع) لباس سیاه بر تن داشتند.

بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان روز گذشته فارغ از هیاهوی شهر در "دهمین شب شعر ترانگیزان " میزبان شاعران نام آشنا و جوانانی بود که با ذوق و استعداد فراوان در این محفل ادبی شعر خوانی کردند و ارادت خالصانه خود را به محضر اباعبدالله الحسین(ع) ابراز نمودند.

شاعران جوان زیر 25 سال در کنار اساتیدی چون محمد علی بهمنی، اسماعیل امینی، افشین علاء، سعید بیابانکی، ابوالقاسم حسینجانی، پرویز بیگی حبیب آبادی، سید اکبر میر جعفری، غلامرضا طریقی، فریبا یوسفی، قربان ولیئی، محمدرضا ترکی، مصطفی محدثی خراسانی و ناصر فیض به قرائت اشعارشان پرداختند.

در ابتدای این برنامه پس از قرائت قرآن کریم و پخش سرود ملی جمهوری اسلامی ایران، ارمغان بهداروند مجری برنامه ضمن خوش آمد گویی به حضار و اساتید و عرض تسلیت به مناسبت ایام عزاداری حضرت اباعبدالله الحسین (ع) از جواد محقق دعوت کرد تا به ایراد سخنرانی بپردازد.

 

* "عاشورا"، غنیمتی در اختیار نسل امروز و آینده

جواد محقق، معاون شعر در بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان در سخنانی گفت: ترانگیزان دهم در کنار جلسات شعر خوانی که در سال های قبل از طرف بنیاد برگزار می شده این بار به موضوع شعر عاشورایی پرداخته است و با توجه به فراخوانی که در خصوص حادثه دردناک منا منتشر شد در جلسات بعدی با محوریت این موضوع در خدمت دوستان خواهیم بود.

وی افزود: عاشورا غنیمتی است که در اختیار نسل امروز و نسل های آینده قرار گرفته که بر تاریخ، فرهنگ،ادبیات و هنر ایران و سرزمین های دیگر تاثیر بسزایی و قابل تاملی داشته است. در دنیا کمتر حادثه ای را می بینید که در مکانی دور و زمانی دیر، دور از دسترس رسانه ها اتفاق بیافتد و چنان انعکاس عظیمی را بعد از گذشت 1400 سال داشته باشد.هیچ حادثه ای امروز 20 میلیون انسان را ازسراسر منطقه به یک سو هدایت نمی کند که این قضیه از بعد های گوناگون قابل بررسی است.

وی ادامه داد: شخصیت های بزرگ جهانی علاوه بر نویسندگان و اساتید دانشگاه در مورد امام حسین (ع) جملاتی گفته اند که از آن جمله می توان به گاندی رهبر استقلال هند اشاره کرد که به طور مستقیم بیان داشته که : "من برای مردم هند هیچ نکردم جز آنچه از امام حسین (ع) آموخته بودم".

در ادامه برنامه بهداروند، مجری/کارشناسِ این محفلِ ادبی، از اولین شاعر زیر 25 سال، عارفه دهقانی، که توسط محمدرضا ترکی معرفی شده بود دعوت کرد تا برای قرائت اولین شعر دهمین شب شعر تر انگیزان پشت تریبون حاضر شود.

 

* رهبری، از روی نیزه ها...

عارفه دهقانی یکی از غزل مثنوی های خود را به حضرت علی اکبر تقدیم کرد. او در این غزل‌مثنوی خواند:

خورشید گرم دلبری از روی نیزه ها / لبخند می زند سری از روی نیزه ها

دل برده است از تن بی جان خواهری / صوت خوش برادری از روی نیزه ها

آه ای برادرم چقدر قد کشیده ای / با آسمان برابری از روی نیزه ها

نه آسمان برابر تو ،کم می اورد / از آسمان فراتری از روی نیزه ها

گرچه شکسته می شوی و زخم می خوری / از هر چه هست خوشتری از روی نیزه ها

گیسو رها مکن که دل شهر می رود / از یوسفان همه، سری از روی نیزه ها

تا بوسه ای دهی به نگاه یتیم خود / خم شو به سوی دختری از روی نیزه ها

قران بخوان، بگو که مسیر نجات چیست؟ / ای سر!هنوز رهبری از روی نیزه ها

 

*شوق پابرهنه ای که مسافر است

شاعر جوان بعدی میثم داوودی بود که توسط محمد علی بهمنی از شاعران پیشکسوت کشور به مراسم دعوت شده بود. داوودی دو اثر از سروده های خود را در این محفل قرائت کرد :

ای شوق پا برهنه که نامت مسافر است / این تاول است بر کف پا یا جواهر است

راهی شدی به سمت رسیدن به اصل خویش / دور از نگاه شهر که فکر ظواهر است

 

*از شعار نویسی و پخش اعلامیه تا مشارکت در تسخیر سفارت آمریکا

در بخشِ دیگر دهمین ترانگیزان که روز گذشته برگزار شد، ارمغان بهداروند ضمن گرامیداشت جایگاه شاعرِ فقید، قیصر امین‌پور درباره بوطیقای شعرِ وی صحبت کرد. بهداروند با اشاره به این نکته که قیصر، آغازگر شعر جدی بعد از انقلاب بوده است، اظهار داشت: سیر طبیعی شخصیت هر فرد اقتضا می کند که در مقاطع زمانی مختلف نگرش و جهان بینی خاص خود را داشته باشد که ناگزیر این شخصیت متاثر از جریانات زمانی و هنجارهای معیار عصر خود خواهد بود.

وی افزود: قیصر امین پور شعر را در فاصله زمانی جنبش های انقلابی و هیجانات مضاعف آن آغاز می کند و جریان انقلاب به عنوان نمودی مستقیم از خواست عمومی اجتماع که قیصر خود نیز از منتقدان و مبارزان آن بوده است در شعر او تبلور می یابد. قیصر با انقلاب و اهداف آن از مرز شعار نویسی و پخش اعلامیه آغاز و تا مشارکت در تسخیر سفارت آمریکا و نوشتن بیانیه های انقلابی فراز و فرود داشته است.

وی خاطر نشان کرد: انقلاب آرمان مبارزان بود و قیصر به عنوان مبارزی که اعتقاد خود را در همراهی با جریان انقلاب اعلام کرده بود در جهت پاسداشت آن گام برداشت. شعر قیصر در چنین شرایطی به پایگاهی ادبی تبدیل می شود که خواست عمومی را باز گو می کند. انتقاد به حکومت طاغوت ستایش مبارزه تقدیس شهدا معرفی الگوی جامعه مطلوب انقلاب در شعر و بسیار دیگر از درون مایه های شعر انقلاب برگرفته از همین روحیه آرمان گرایی اوست که خود را بازتاب می دهد.نمونه های زیر بخشی از این تداعی است.

"در ذهن افق سایه تاری پیدا است / در جاده شب طرح غباری پیدا است

ای خیل پیادگان ظفر نزدیک است / کز دور سواد تک سواری پیداست"

بهداروند اظهار داشت: در این دوره از حیات هنری قیصر نمی توان اثری خارج از دایره آرمان گرایی مشاهده کرد.به عنوان مثال می توانیم به حضور او در بررسی نخستین دفتر شعر او "در کوچه آفتاب" مشاهده کرد.همه رباعی ها و دوبیتی های آن از این روحیه برخاسته اند. قیصر شعر خود را در آغاز با معارف اسلامی و انقلابی آمیخته بود که در ادامه نمود های این ویژگی در دوره های بعد او متبلور می شود.

 

*وقتی تمام راه در غربت می گذرد

محمدرضا غفاری شاعر جوان دیگری بود که توسط ناصر فیض به ترانگیزان معرفی شد. وی در شعری خواند:

می رسند از راه غم ها تا زمین گیرت کنند / سنگ ها با طعنه هاشان بیشتر پیرت کنند

مثل چشمت آیه آیه سوره مریم گریست / با نخستین واژه اش وقتی که تفسیرت کنند

سخت بود اینکه تمام راه در غربت گذشت / سخت تر اینکه تمام شهر تکفیرت کنند

 

حلقه حلقه موج گیسویی پریشان می رسید/ بادها می خواستند این گونه زنجیرت کنند

روزیشان آه و نفرین تو شد، می خواستند/ با کمی خرما و نان از زندگی سیرت کنند

«ما رایت...» گفتی و جنگ نگاهت شد جمیل/ چشم ها باید فرار از برق شمشیرت کنند

 

عکس یادگاری و امضای پوستر پس از این غزل توسط ناصر فیض و محمد رضا غفاری شاعر جوانی که استاد فیض معرفی کرده بود در یک قاب ثبت شد.

 

*جان قلم به لب رسید

علی غنی شاعر جوان بعدی که از راهنمایی های مصطفی علی پور بهره برده بود غزل خود را در جلسه خواند:

باید قلم کجا غم دل گوید آخرش / تا کی نگوید از دل اندوه پرورش

آخر کجا و کی بشود راوی وفا / بنویسد از فرات و سقای بی سرش

آخر کجا رود سوی دلداده ی حسین / اصلا رود پی غمدیده خواهرش

خواهر نگو که او زن مانوس غصه هاست / خواهر که بود یکسره غمخوار مادرش

خواهر نگو که سوخت دلم آتشم زدند / خواهر نگو میفتم یاد برادرش

جان قلم رسیده به لب، روضه خوان بیا / از سر بگو فقط نرو دنبال معجرش

ای کاش روی نیزه نبیند سر تو را / سخت است دیدن تو و سخت است باورش

هرچند کربلا ز تو معنا گرفته بود / زینب حماسه ساخت به آن صبر اکبرش

امضای مصطفی علی پور و شاگردش علی غنی در پوستر برنامه به یادگار ماند.

 

*خدا رحم کند...

قربان ولیئی در این شب شعر امیر سلیمانی را به عنوان شاعر جوان زیر 25 سال معرفی کرده بود که این شاعر جوان، دو رباعی و یک غزل را برای حضار قرائت کرد. این شاعر در یکی از غزل‌های عاشورایی خود خواند:

دختری در تب و تاب است، خدا رحم کند/ حالش انگار خراب است، خدا رحم کند

داغ بسیارکشیده است کمی تب دارد/ زخم ها رد طناب است ،خدا رحم کند

خستگی جان به لبش کرده بخوابد خوب است / دخترک تشنه خواب است ، خدا رحم کند

پیر باشی و جوان فرق ندارد،سیلی/توی این شهر ثواب است، خدا رحم کند

روی نیزه سر داداش علی را دیده است/ باز هم فکر رباب است ، خدا رحم کند

طاقتش میرود از دست نداند ایکاش/ تشت سر تشت شراب است ، خدا رحم کند

پدرش را که صدا کرد سری آوردند/ کشتن عاطفه باب است خدا رحم کند

 

امضای این استاد و شاگرد هم در کنار عکس یادگاری کنار پوستر شب شعر ماندگار شد.

  

*بعد تو چگونه ز جا برخیزم

عادله ابراهیمی نیز شعر خود را زیر نظر استادش افشین علا قرائت کرد:

آهنگ تو نغمه ی غرور انگیزم/ بعد از تو چگونه من زجا برخیزم

من اشکم و تو بغض نهان حرمی/ تا می شکنی تو ... من فرو می ریزم

 

*شهید اشک حسین است

سیدسکندر حسینی از تبار افغان شاعری بود که توسط جواد محقق به دهمین ترانگیزان معرفی شده بود. وی در شعری خواند:

از ابتدای محرّم ندیده جز خوبی/ هرآنچه دیده در این غم ندیده جز خوبی

خرابه رفته و مهمان سنگ و چوب شده/ میان آتش و خون هم ندیده جز خوبی

رقیّه در دل صحرا و خارها حتّی/ به‌ضرب سیلی محکم، ندیده جز خوبی

شهیدِ اشک حسین است و کربلا گل سرخ/ کسی به گریه شبنم ندیده جز خوبی

نوای زخم ربابت رسیده "تا" ملکوت/ به شکوه‌های تو عالم ندیده جز خوبی

کسی که بیرق او نام سرخ عاشوراست/ به زیر سایه پرچم ندیده جز خوبی

 

پس از پایان شعرخوانی این شاعر افغان، جواد محقق و سکندر حسینی پوستر برنامه را امضا کردند

 

*غم خون خدا

پیمان طالبی 2 غزل کوتاه عاشورایی را به حضار تقدیم کرد. در یکی از شعرهای این شاعر جوان آمده است:

تا ابد باید فقط از این غم جانکاه گفت/ در غم خون خدا بایست از خونخواه گفت

کربلا از ذلت و عجز و تباهی خالی است/ هر کسی اینگونه گفت از راه تو، بیراه گفت

حرف هایی را که تو با زینب خود میزنی/ مادر تو با در و بابای تو با چاه گفت

روی نی ها رفت هجده بند یک ترکیب بند/ بهترینش را علی اصغرت کوتاه گفت

آرزو میکرد ای کاش اسم او عباس بود/ در کنار علقمه این را شنیدم، ماه گفت!

حتم دارم قبل از اینکه ناگهان وارد شود/ در کنار خیمه آتش نیز یاالله گفت

 

پوستر برنامه توسط بیابانکی و شاگردش امضا شد.

 

*شیطان زصحنه عکس می گیرد

میلاد حسنی هم معرفی شده فریبا یوسفی بود که غزلش را به حضرت علی اکبر تقدیم کرد:

 

کاش که در باغ اضطراب نیفتد/ روی زمین شیشه ی گلاب نیفتد

چشم‌‌ ابوالفضل در حرم نگران است/ پای علی اکبر از رکاب نیفتد

می‌رود ارباب مثل باز شکاری/ شیر حرم از روی عقاب نیفتد

کرده کمین نیزه ای به قصد تقرب/ نقشه کشیده‌ست از ثواب نیفتد!

آمده شیطان ز صحنه‌ عکس بگیرد/ حرمله نزدیک‌ شد ز قاب نیفتد

فاطمه ی کربلاست حضرت زینب/ آمده تا باز ابو تراب نیفتد

خیمه‌ی لیلا غریق اشک حرم شد/ خانه‌ی کس اینچنین در آب نیفتد

گفت که از ما‌ گذشت کاش خدایا/ ولوله در خیمه‌ ی رباب نیفتد

 

*روضه خوانی با صدای سوخته

مصطفی محدثی خراسانی شاعر نام آشنای کشور با اعتماد به شاعر جوان، جواد شیخ الاسلامی او را برای شعر خوانی انتخاب کرده بود. شیخ‌الاسلامی در شعر خود خواند:

با صدای روضه خوان رفتم به جایی سوخته/ روضه خوان می خواند اما با صدایی سوخته

بازهم شرمنده، در دستم ندارم بیشتر/ واژه هایی آتشین، زلف رهایی سوخته

حرف سنگین است، سنگین، روضه خوان سربسته گفت:/ کاش کوچکتر نبود از تیر نایی سوخته...

گفت: می بینم یکی افتاده عریان، بعد گفت:/ کودکانی مانده اند و خیمه هایی سوخته...

کودکان در انتظار ذوالجناح، از دورها/ ذوالجناح آمده ولی با یال هایی سوخته...

کاش میشد کور بودیم و نمی دیدم که:/ دختری با گیسوان و دست و پایی سوخته...

آخر کار است و باید ذکر یا زهرا گرفت/ عطر زهرا می وزد از کربلایی سوخته....

 

*شاید کسی از میان ما بر خیزد

شاعر جوان دیگر امیر مرادی بود که اسماعیل امینی وی را معرفی کرده بود و شعری را در مراسم قرائت کرد:

گشتیم کسی نبود تا برخیزد/ خود باشد در راه خدا برخیزد

باری بتکانیم غباری از خویش/ شاید کسی از میان ما برخیزد

 

*داغ دیده

محمد شیخی به واسطه پرویز بیگی حبیب آبادی در مراسم بود که شعری را به امام رضا (ع) تقدیم کرد و یک شعر در وصف عاشورا سرود:

روزی رسد که شرح دهم داغ دیده را/ آری عیان کنم غم بر دل رسیده را

درد دلی کنم ز غمم پیش مَحرمی/ تا مرهمی شود دل محنت کشیده را

گریه که نه ، ز سوز دلم جان دهد فقط/ با هر کسی بگویم اگر ناشنیده را

دست خزان رسیده به باغ بهار من/ پژمرده کرده لاله ی در خون تپیده را

رنگین ز خون یار کنم چهره را مگر/ دشمن مبیند این غم و رنگ پریده را

*الطاف حضرت علی‌اکبر

امیر رضا یزدانی دیگر شاعری بود که در این جلسه شعرخوانی کرد. او که توسط سیداکبر میرجعفری به ترانگیزان دهم معرفی شده بود، قصیده ای به حضرت علی اکبر تقدیم کرد. واپسین شاعرِ جوان این مجلس، هم محسن صدر بود که به تایید غلامرضا طریقی به قرائت شعر پرداخت. با شعرخوانیِ این شاعرِ جوان، ترانگیزان دهم که با محوریت شعرخوانی شاعرانِ جوان کمتر از 25 سال به پایان رسید. صدر در غزلی خواند:

به کوفه لشکر هفتاد و دو پاره نور اگر دادند/ چرا به مردم بیرحمش از آن حضور خبر دادند؟

 که تا رسید خبر رفتند کمان به دست به استقبال/ و در مقابل آن نیکان به خویش کنیه ی شر دادند

 برای کشتن حق تیر و برای کشتن حق گو تیر/ امان از آن همه نادانی،چه قدر تیر هدر دادند!

 که هر کدام چنان دیوی به سمت نور ملائک رفت/ ولی فرشته ی کوچک را چه زود حکم سفر دادند!

 و تیر هند جگرخواری شد و حریص جگر گوشه/ چرا به لشکر خون آشام به جای عقل جگر دادند؟

 هلا فرشته ی شش ماهه! به خشم شیشه ی عمرت را/ میان آن همه دیوانه ،به دست دیو سه سر دادند

 چه تشنه رفتی و بعد از تو چه می کشیم ببین هر دم/ هزار آه از آن دم که تو را به دست پدر دادند

 هزار و سیصد و اندی سال از آن فرشته کشی رد شد/ هزار و سیصد و اندی سال به شیعه دیده ی تر دادند...

 

 

کد خبر 497035

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha