دکتر محمد عیدی، استاد دانشگاه و مدیر هنری سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان، پیرامون اهمیت و جایگاه هنر در ساخت فرهنگ جامعه در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری شبستان در اصفهان گفت: برداشت اول از هنر این است که هنر یک مفهوم استعلایی، کاملا شهودی، فردی و درونی است.
وی با بیان اینکه تلقی دوم از هنر عبارتست از یک مصنوع بشری که فرآورده نوع انسان است، اظهار داشت: در تلقی سوم، هنر بیش و پیش از اینکه هر چیزی باشد، یک زبان نمادین است که هنرمند با استفاده از آن می تواند آنچه را که تجربه دورنی خودش ازجامعه است را از طریق هنر به زیباترین وجه منتقل کند.
عیدی، افزود: در این حالت می تواند تلفیقی از دو تلقی اول باشد یعنی هنر مقوله شهودی و مصنوع بشری و در عین حال زبان نمادین برای انتقال پیام باشد.
وی گفت: در عصر کنونی(عصرمدرن) اتفاقاتی افتاد که منجر به ایجاد نگاه کالایی به مقوله ی هنر شد و آنقدر پیشرفت کرد که حالت افراطی به خود گرفت تا اینکه برخی از مکاتب برای حفظ اصالت هنر مفهومی را ایجاد کردند با نام هنر برای هنر که واکنشی از سوی هنرمندان برای حفظ اصالت و هویت هنر و واکنشی به مسیر کالایی شدن هنر بود.
این استاد دانشگاه افزود: اما زمانی می توان از جامعه انتظار داشت خلق هنر کند و این خلق و آفرینش هنر در جامعه به یک فرآیند مدوام تبدیل شود که چهار مولفه ی دگرگونی، مبادله، کنش و حرکت در آن باشد تا همچنان زنده و خلاقانه بماند و در فضای زمان و مکان خود را عرضه کند و حرفی برای گفتن داشته باشد.
وی افزود: جامعه ای را می توانیم مستعد هنر بدانیم که در آن خلاقیت باشد اما نه الزاما خلاقیت فردی بلکه مفهومی تازه ازآن، در سال های اخیر اصطلاحی در جامعه جهانی رواج پیدا کرد با نام مدیریت خلاقیت فرهنگی که می توان از آن استنتاج کرد با نام «مدیریت خلاقیت هنری» چون هنر در واقع وجهی از فرهنگ است.
مدیر هنری سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان در ادامه اظهار داشت: زمانی می توان در جامعه هنر فاخر داشته باشیم که به هنر عامیانه توجه داشته باشیم.
وی با اشاره به اینکه هنرعامیانه همان هنری است که در بطن و متن جامه شکل می گیرد و متناسب با فضایی که انسان در آن زندگی می کند شکل می گیرد، افزود: مردم شناسان معتقدند روابط مبتنی بر ارزش های مشروع اجتماعی، ادغام پذیری اجتماعی، روابط مبتنی بر این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: جهت گرایی اجتماعی و روابط مبتنی بر تطابق پذیری اجتماعی عوامل محدثه در ساخت شکل پذیری اجتماعی است و هنرمند باید ارزش های مشترک اجتماعی را فهمیده و درک کند، در غیر این صورت فهم هنرش برای جامعه ای که در آن زیست می کند کاملا مشکل خواهد بود.
وی با تاکید بر اینکه یکی از مسئولیت های هنر برقراری ارتباط است و هنرمند باید مخاطب خود را بشناسد، افزود: هنرمند برای خلق اثر باید ارزش های مشترک جهانی یا ارزش های مشترک جامعه ی خود، اصل جهت گرایی های اجتماعی که بخشی از آن ناشی از تحولات اجتماعی است، درک خصوصیات محیطی و تاثیرات ناشی از آن بر هنر را هم بشناسد.
عیدی با بیان اینکه هنرمند فاخر با ابتنا بر هنر عامیانه، هنر فاخر را صورت بندی می کند، اظهار داشت: هنر عامیانه محملی است برای هنر فاخر و اگر هنر عامه حذف شود دیگر هنر فاخر بدون پشتیبان خواهد شد.
وی در پایان گفت: جریان هنر فرآیند محور است یعنی هنر فاخر در منظومه ای است که هنر عامیانه هم در آن قرار دارد، هنر عامیانه آبشخور هنر فاخر است اما نه عامیانه به معنای عوام بلکه با آن معنایی که در فرهنگ عامه آمده است.
نظر شما