به گزارش خبرنگار کتاب شبستان ، کتاب حاضر سیری در زندگی حضرت عباس (ع)، فرزند امير المؤمنين،برادر سيد الشهدا،فرمانده و پرچمدار سپاه امام حسين«ع» در روز عاشورا است ،در این اثر، از تکاپوهاي محض علمی و چنـد وچون هاي کلامی و بحث انگیز نشانی نیست. نـاب ترین پژوهه هـاي تاریخی و روایی با زبانی ساده وگویا وجوان پسـند گرد آمـده است تا بیشتر بر تربیت «عباس پسـند» این نسل سترگ پاي فشـرده شود.
برخی از عناوین این کتاب عبارت اند از :
«میلاد ماه»، «طلوع ماه در مدینه»، «دوران کودکی عباس»، «کنیه های مهرافروز»، «القاب تابناک»، «قمر بنی هاشم»، «باب الحوائج»، «سقا»، «عبد صالح»، «سپهسالار»، «پرچمدار و علمدار»، «سپیده ی نهضت حسینی»، «مشاور امین»، «طلوع عشق و اندیشه»، «علقمه ی عشق»، «شریعه ی شهادت» و ....
در قسمتی از کتاب «سپهسالار عشق» می خوانیم :
« روزهای طفولیت عباس(ع) درحالی آغازشـد که پـدر گرانقـدر او چون آینه ی معرفت، ایمان، دانایی وکمال در مقابل او قرار داشت. گفتـار الهی و رفتار آسـمانی علی علیه السـلام تأثیری عمیق بر وي نهاد. اوخود را برساحل دریاي علوم و معارف پـدر می دیـد و در کنـار جهـاد و تقوا حس می کرد.درخـانه اي که برخـاك قرار داشت ولی از افلاـك برتري یـافته بود،خانه اي که فرشـتگان با خضوع وخشوع در آن فرود می آمدنـد، محل نزول اسـرار هـدایت بود و آغوش مهربان آن، پناهگاه هر پناهنـده و امیـد هر امیـدوار محسوب می شد. عبـاس درکودکی زورق نشـین دریـاي بیکرانه ي معرفت بود و به سان ماه تابان ازخورشـید وجود پـدر نور می گرفت. بـا فراستی چشـمگیر و دقتی فراوان، خوشه چین خرمن حقـایق ولاـیت بود و از بلنـداي بینش امـام بهره هاي بسـیار می برد.»
در قسمتی دیگر از این کتاب می خوانیم :
«شعارهاي شـعور افروز اخلاص وشـجاعت عباس همچنان وي را به خیمه ها نزدیک می کرد که انبوه دشـمن راه را بر او بستند و نبرد تن به تن شدیدتر شـد. در این هنگـام یزیـدبن رقـاد جهنی به کمـک حکیم بن طفیل، پشت درخت خرمایی به کمین نشـست و دست راست عباس را از بدن جداکرد.حضـرت شمشـیر را به دست چپ گرفت وضـمن حمله به سـپاه عمرسـعد، چنین رجزخوانـد: «واالله انقطعتم یمینی انی احامی ابـدا عن دینی و عن امام صادق الیقین نجلال نبی الطاهر الامین» ، «به خدا قسم، اگر دسـت راست مرا قطـع کنیـد، همانـا من ازحمـایت دین خود دست برنمی دارم و از پـاي نمی نشـینم.از امـامی که به یقین رسـیده است و از نوه ي پیـامبر پـاك امین علیه السـلام حمـایت خواهم کرد».
حکیم بن طفیل،که در پشت درخت خرما به کمین نشسـته بود باشمشـیر، ضربه اي به دست چپ عباس علیه السـلام واردکرد. علمدارکربلا ،که سقوط بیرق را نشانه ي شکست لشکرحسینی می دانست، علم را به سـینه چسـبانید تـا هرچه بیشتر در اهتزاز بمانـد. دشـمنان،که از صولت و شـهامت عبـاس ایمن شـده بودنـد، ناجوانمردانه به او نزدیـک شـده، وي را محاصـره کردنـد و بـا هجومی روبه صـفتانه باران تیر به سوي او روانه ساختنـد. در این هنگام تیري به مشـک نشـست و آب هـا بـه زمیـن ریخـت. تیري دیگر به سـینه ي مبـارك عبـاس خـورد و تیري نیز به چشم شـریفش فرو رفت. در این حـال، ناجوانمردي پلیـد به ابوالفضل حمله کرد و با عمودي آهنین سـر آن حضـرت راخون آلود ساخت. تاب و توان از عباس گرفته شد و تنها فریاد برآورد: «علیک منی السـلام یا اباعبداالله.»
گفتنی است که کتاب «سپهسالار عشق» را انتشارات «بهشت سمین» منتشر کرده است.
نظر شما