خبرگزاری شبستان: والدین به عنوان اولین مربیان در محیط خانواده، مربیان مدارس به عنوان دومین حلقه تربیتی و متولّیان و گردانندگان امور مساجد به عنوان سومین و عمومى ترین محیط در تربیت و ماندگاری یک جامعه اسلامی نقشى مهم و اساسى ایفا مى کنند.
دوران نوجوانى و به خصوص مرحله بلوغ را ولادتى تازه ذکر مى کنند و این به دلیل ویژگى هاى آن است، به گونه اى که گویى رابطه اى بین این فرد با دنیاى سابقش وجود ندارد; دوره اى کاملاً مستقل و از لحاظ تجربه کاملاً متفاوت با گذشته.
این مرحله از حیات سن خواستن، به شگفت آمدن، طرد و گاهى تمکین، سر فرود آوردن، نفى و انکار، حمله و سرکوب کردن است، سن مبارزه و تلاش و کار و کوشش است; به همراه رشد بدن، عواطف و احساسات گرم و آتشین نیز در آن پدید مى آید، سن خود نمایى و غرور است، سن بلند پروازى است، سن استقلال طلبى است، هیجان و بى قرارى است، افراط و تندروى است و در عین حال، سن خودشناسى و به خود آمدن است.
اسلام این نسل را از بزرگ ترین سرمایه ها تلقى کرده و از نیرویشان در جهت خیر و سعادت استفاده نموده است. از شور و نشاط جوانان، از قدرت جسمى شان استفاده بسیارى برده شده و بسیارى از مشکلات جامعه اسلامى زمان پیامبر(صلى الله علیه وآله) از طریق آنان رفع گردیده است.
پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) از همان آغاز، توجهى فوق العاده به این نسل داشتند و با استفاده از زمینه فطرى آن ها کوشیدند آنان را به اصول اخلاقى و مذهبى آشنا کنند و به سوى خیر جهت دهند. در دوران پیش از هجرت، همین نوجوانان با نمایش برنامه مذهبى و نماز و دعایشان مشرکان را به تعجب و ستوه آوردند. سعدبن مالک هفده ساله از مبارزان سر سخت مشرکان، نمونه اى از این جوانان است.
رسول خدا(صلى الله علیه وآله) با ملاحظه شرط صلاحیت و ایمان و عقل و هوش آنان و علم و اخلاق و تدبیرشان به برخى از آنان مسؤولیت هایى مى دادند; مصعب بن عمیر نخستین مأمور اعزامى پیامبر(صلى الله علیه وآله) به مدینه براى تبلیغ اسلام بود، در حالى که سن و سال کمى داشت، عتاب جوانى ٢١ ساله و نخستین فرماندار مکّه از سوى پیامبر(صلى الله علیه وآله) پس از پیروزى اسلام بود، اسامه جوان هجده ساله، فرمانده سپاه اسلام در جنگ با روم بود.
این جوانان و افراد مشابه دیگر از آغاز، خود را براى تحمل هرگونه آزار و شکنجه آماده کرده و براى دفاع از حریم اسلام صف بسته بودند. این هنر رسول گرامى(صلى الله علیه وآله) بود که توانست از این قدرت ها و توانایى ها براى عزت و سعادت اسلام و جامعه شان استفاده کند و از هدر رفتن این نیروها جلوگیرى نماید.
مرحله بلوغ و نوجوانى فرصتى است بزرگ و طلایى که اگر در این دوران، جوانان نیکو پرورش یابند، موانع و مشکلات تربیت و هدایت از سر راهشان برداشته شود، مى توانند نیرویى شگفت انگیز در خدمت سعادت خود و دفاع از جامعه و ارزش هاى انقلاب اسلامى باشند.
همه روان شناسان بین بلوغ و جهش ناگهانى احساسات مذهبى رابطه اى قایل اند و حتى مى گویند: نهضت مذهبى در بین آن ها که قبلاً نسبت به مذهب لاقید بودند دیده مى شود. تمایلات ایمانى و اخلاقى نشو و نماهاى مذهبى در آن ها زنده مى شود و علاقه مند مى کردند تا از علل و مفاهیم آن باخبر شوند.
شکفته شدن تمایلات اخلاقى، آنان را به جستوجوى حق و پى بردن به حقیقت مى فرستد و هم آنان را وامى دارد در این سن، به زهد و تقوا و عبادت روى آورند، مى کوشند درهاى معرفت را به روى خود بگشایند و فطریات نهفته شده را در خود بیدار سازند، عشق به خدا در آنان شدت مى یابد و یا احساس قبلى شان درباره خدا متفاوت مى گردد، جهش هاى عارفانه اى در آن ها پدید مى آید، روابط انسان با خدا که براى آنان بى مفهوم بوده، در این سن مفهوم پیدا مى کند.
به عقیده برخى از روان شناسان (استانلى هال)، این احساسات در حدود شانزده سالگى پیدا مى شود. برخى دیگر دوازده سالگى را سن آغاز آن ذکر کرده اند، با این تفاوت که با گذشت عمر، این مسأله تشدید مى شود و البته هر چه شدیدتر شود، تأثیر ایمان در افکار و اعمال بیش تر مى گردد.
نیمى از پیروزى و موفقیت جوانان در رشد شخصیت و نیل به سعادت، بر عهده مربیان لایق و مرتبط به برنامه جامع و متناسبى است که براى آن ها تنظیم مى کنند و نیم دیگر بر عهده خود جوانان و مربوط به طرز عمل آنان در اجراى آن برنامه هاست.
وظیفه جوانان است که در راه رسیدن به ارزش هاى زندگى و تأمین خوش بختى هاى مادى و معنوى، از فرصت جوانى استفاده نمایند و نیروى خود را با اندازه گیرى صحیح در انجام وظایف مقرر، طبق برنامه تنظیم شده به کار اندازند و موجبات تعالى و رشد شخصیت خویش را از هر جهت فراهم آورند.
جوانان از یک طرف، به دلیل کمى سن و نارسایى عقل و نداشتن تجربه کافى، مردم را کم تر مى شناسند و از نیرنگ هاى افراد خائن بى اطلاع اند و از طرف دیگر، بر اثر این که فطرت پاک انسانى در نهادشان دست نخورده و سالم مانده است، به همه مردم با چشم خوش بینى مى نگرند و تمام افراد را پاک و منزّه مى پندارند. به علاوه، احساسات تند و افراطى به آنان مجال بررسى و تحقیق نمى دهد و در کارها بى مطالعه تصمیم مى گیرند.
مکتب آسمانى اسلام، که تربیت صحیح و سعادت بخش خود را بر اساس احیاى تمایلات عالى انسانى و تعدیل غرایز و خواهش هاى نفسانى استوار نموده، به وسیله برنامه هاى علمى و عملى و از راه مراقبت در انجام فرایض دینى و تمرین وظایف عبادى و اخلاقى، پیروان خود را در احراز عادات پسندیده تقوا و مالکیت نفس و نیل به ملکات فاضله عدالت و اخلاق تشویق کرده است.
جوانان به دلیل علایق مذهبى، در مجالسى شرکت مى کنند که در آن بحث و گفتوگو مطرح باشد و بدین روى، نقش سازمان هاى مذهبى و اجتماعات و به خصوص مساجد، در این زمینه، مى تواند سرنوشت ساز باشد. هم بر اساس وظیفه انسانى و هم بر اساس تکلیف اسلامى، لازم است به هدایت و راهنمایى آنان پرداخت.
والدین به عنوان اولین مربیان در محیط خانواده، مربیان مدارس به عنوان دومین حلقه تربیتی و متولّیان و گردانندگان امور مساجد به عنوان سومین و عمومى ترین محیط در تربیت و ماندگاری یک جامعه اسلامی نقشى مهم و اساسى ایفا مى کنند.
تکیه بر مساجد به دلیل نقش تاریخى این پایگاه در زمینه تربیت و تعلیم از یک سو و جنبه دینى و مذهبى آن، که مطابق با فطرت پاک دوران جوانى و نوجوانى است، یکى از اساسى ترین وظایف والدین و مربیان تشویق و ترغیب قولى و عملى جوانان و نوجوانان به شرکت در برنامه هاى مساجد است.
بى تردید، در زمینه نقش تربیتى مساجد پژوهش هایى انجام گرفته و منابع متعددى منتشر شده است. اما آنچه توسط نگارنده انجام شده پژوهشى است در زمینه برخى عوامل جذب جوانان به مسجد که با نظرخواهى از جوانان صورت گرفته و نتایج قابل توجهى به دست آمده است.
در این تحقیق، عوامل مورد نظر عبارت بودند از: امام جماعت ، وضعیت ظاهرى مسجد، کتابخانه مسجد، طولانى نشدن نماز جماعت، هیات امنا، و کانون فرهنگى مستقر در مسجد.
جامعه آمارى این تحقیق ٤٣٨ نفر از جوانان مذهبى استان کرمان بودند که از طریق پرسشنامه پاسخ بسته، مورد نظرخواهى قرارگرفتند.
نتایج به دست آمده پس از تجزیه و تحلیل آمارى، نشان مى دهد که اکثر قریب به اتفاق جوانان وضعیت ظاهرى مساجد (نظافت، ساختمان و امکانات مورد نیاز) را مهم ترین عامل جذب خود به مسجد مى دانند. طولانى نشدن نمازهاى جماعت، ویژگى هاى امام جماعت، کتابخانه، کانون هاى فرهنگى، و هیات أمنا ـ به ترتیب ـ در درجه بعدى از اهمیت قرار دارند. درجه بندى عوامل مزبور بدین قرار است:
١ـ وضعیت ظاهرى مسجد، ١/٨١ درصد;
٢ـ طولانى نشدن نمازهاى جماعت، ٢/٧٢ درصد;
٣ـ امام جماعت مسجد، ٨/٦٩ درصد;
٤ـ کتابخانه مسجد، ٦/٥٥ درصد;
٥ـ فعالیت کانون هاى فرهنگى مساجد، ٥٤ درصد;
٦ـ هیئت امناى مسجد، ٦/٣٦ درصد.
با توجه به نتایج مذکور و بررسى نتایج تحقیقات دیگرى که در این خصوص انجام گرفته است، در مجموع راهکارهاى عملى ذیل به منظور جذب جوانان به مسجد پیشنهاد مى شود:
نکات کاربردى و پیشنهادى
١- توسعه و ارتقاى فعالیت هاى فرهنگى و سیاسى;
٢-افزودن بر جاذبه هاى مسجد; مانند برگزارى کلاس هاى هنرى و علمى در رشته هاى گوناگون، تأسیس مکان هاى مناسب ورزشى و دعوت از مربیان با تجربه براى آموزش، برگزارى اردوهاى سیاحتى و زیارتى ، نمایش فیلم و اجراى تئاتر و مانند آن با رعایت موازین اسلامى.
٣ -تقویت مساجد از نظر امکانات ظاهرى; مانند رسیدگى به ساختمان مسجد، نظافت و امکانات گرمازا و سرمازا از آن جا که در حال حاضر، بیش تر مساجد زیر نظر مرکز رسیدگى به امور مساجد اداره مى شوند، این مرکز مى تواند با همکارى نهادهاى مستقر در استان ها و شهرستان ها، مانند اداره کل ارشاد اسلامى، سازمان تبلیغات اسلامى و پایگاه هاى بسیج، به تقویت مادى و معنوى مساجد همت گمارد.
٤ـ یکى از عوامل مهمى که بر اساس نتایج تحقیق، نقش تعیین کننده اى در جذب نسل جوان دارد، «امام جماعت مسجد» و ویژگى هاى اخلاقى و رفتارى وى در برخورد با نمازگزاران است. بنابراین، دقت در انتخاب امام جماعت با ویژگى هاى خاص (خوش رفتارى با جوانان، برخوردارى از تقواى کافى و مانند آن) از نکات مهمى است که مرجع اعزام کننده باید مورد نظر قرار دهد.
٥ـ از عواملى که در جذب نسل جوان به مسجد نقش زیادى دارد، طولانى نشدن نمازهاى جماعت است. امام جماعت با در نظر گرفتن این نکته، که جذب و پس از آن حفظ جوانان در مسجد، به ظرافت هاى خاصى نیاز دارد، باید تلاش نماید تا رعایت حوصله و وقت نمازگزاران، به ویژه قشر جوان، را بنماید.
٦ـ تشکیل و تقویت کتابخانه مناسب براى مسجد و در اختیار داشتن کتاب هاى مفید و متنوع یکى دیگر از راهکارهاى جذب جوانان به مسجد مى باشد. براى جذب و استفاده بیش تر از امکانات کتابخانه، مى توان به برگزارى مسابقات کتابخوانى، قصه نویسى و خلاصه نویسى کتاب و مانند آن اقدام کرد.
٧ـ بیان لطافت هاو ظرافت هاى نمازهاى پیامبر (صلى الله علیه وآله) ، ائمّه اطهار (علیهم السلام) ، اصحاب والاتبارشان و علماى بزرگوار و رعایت اختصار در نمازهاى جماعت;
٨ـ معرفى نماز به عنوان عالى ترین، زیباترین و رساترین سپاس ها از پروردگار در برابر نعمت هاى مادى که خداوند به ما عطا فرموده است;
٩ـ بیان آثار معنوى نماز; مانند این که نماز موجب روشنى چشم رسول خدا (صلى الله علیه وآله) مى باشد، نماز موجب دورى انسان از فحشا و منکر است و مانند آن;
١٠-تشویق و تحسین جوانان و نوجوانان نمازگزار با اعطاى جایزه هاى متنوع;
-١١ تبلیغات گسترده درموردنمازوتوجیه فوایدوارزشمندى آن.
در پایان، لازم به ذکر است که مساجد آن گاه خواهند توانست نقش تاریخى خود را در تربیت عبادى، اجتماعى، سیاسى و فرهنگى ایفا کنند که بتوانند مخاطبان خود، به خصوص نسل جوان، را جذب و حفظ نمایند.
نظر شما