به گزارش خبرنگار کتاب شبستان ، کتاب حاضر که مشتمل بر 5 فصل است روایت دانشجویی است که ماجرای خود را از هنگام عزیمتش به تهران برای ورود به دانشگاه آغاز کرده و با زبانی شیرین و روان زندگی خود را در مراحل مختلف بازگو میکند. گفتنی است که 4 فصل از این کتاب با نام های فصول سال یعنی بهار و پاییز و .. نام گذاری شده است و کتاب با فصلی به نام بی فصلی پایان می یابد.
در قسمتی از این کتاب می خوانیم :
آهسته و انگار بخواهد رازی را برملا کند، گفت: «البته من خیالپردازی هم می کنم. می رم توی رویا و از رویاهام لذت می برم. می دونی چیه؟ شاید واسه همینه که هیچ وقت کسی رو به زندگیم راه نداده م. می ترسم همه چیز مطابق نقشه و رویاهام پیش نره. اون وقته که حسابی می خوره توی ذوقم.»
«پس چرا پشت پیانو می شینی؟ چرا نمی ذاری فقط رویای سمفونی پنج بتهوون توی سرت پرواز کنه؟»
خندید و گفت: «به خاطر فرق بزرگی که بین آدم و پیانو هست. پیانو رو راحت می تونی بشناسی و مطمئنی که هیچ کار پیش بینی ناپذیری ازش سر نمی زنه. اگر هزار بار نت می رو بزنی، باز هم نت می رو می زنه برات. فقط کافیه کوکش کنی. ولی آدم ها اینطور نیستن. پیش بینی ناپذیرن و خیلی راحت می تونن همه رویاهات رو به یه کابوس تلخ تبدیل کنن.»
این کتاب را نشر هیلا در قطع رقعی و با قیمت 25000 تومان منتشر کرده است.
نظر شما