«مروری بر زندگی و خواجه عبدالله انصاری»

خبرگزاری شبستان:«خواجه عبدالله انصاری» عالمی که از سر منزل طلب گذشت و به کیمیای سعادت و زندگی جاویدان رسید، او عارفی است که با عشق و ایمان آثاری خلق کرده که تا امروز نام و یادش را زنده نگه داشته است. 

به گزارش خبرنگارکتاب شبستان ، «ابو اسماعیل عبد الله بن ابی منصور محمد»  معروف به «خواجه عبدالله انصاری» و «پیر هرات» از مشایخ و علمای بزرگ بود که در سال 396 ه.ق در هرات به دنیا آمد. پدرش «ابومنصور انصاری» از فرزندان «ابو ایوب انصاری» است که حضرت رسول اکرم صلی ‌الله ‌علیه‌ و آله ‌و سلم هنگام هجرت به مدینه، در منزل او فرود آمدند. خواجه عبدالله انصاری از نوابغ عصر خود به شمار می آمد وی از همان دوران کودکی و نوجوانی، نبوغ خود را در فهم و درک مسائل دینی نشان داد.

براساس آنچه خود خواجه عبدالله گفته است در نه سالگی به راحتی قادر به خواندن و نوشتن بود و در حدود هفتاد هزار بیت شعر فارسی و صد بیت شعر عربی از معاصران و متقدمان خود را حفظ کرده بود. حفظ بودن سیصد هزار حدیث با چندین هزار سند معتبر نیز بیانگر نبوغ او در سالهای بعدی عمرش بوده است. خواجه عبدالله در تالیف احادیث به جا مانده از حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم رنج و سختی زیادی کشید، تا جایی که خود می گوید: «آنچه من کشیده ام در طلب حدیث مصطفی صلی الله علیه وآله وسلم هرگز کس نکشیده باشد.» خواجه عبدالله انصاری نابغه ایست که به شامخ ترین قلل انسانیت دست یافته و اگر نظم و نثر وی تا بدین حد دلنشین است از جادوی عشق و ایمان اوست ایمان مردی که از سر منزل طلب گذشته و هفت خوان هولناک را بدون بیم و تردید پشت سر نهاده تا به چشمه آب حیات و به کیمیای سعادت و زندگی جاویدان رسیده است.

پیر هرات، در پایان عمر نابینا شد. و سر انجام در صبح روز جمعه ۲۲ ذى الحجه ۴۸۱ ق در سن ۸۵ سالگى درگذشت و در گازرگاه (۱۰کیلومترى هرات) به خاک سپرده شد. با مرگ او، در واقع، دنیاى اسلام در آن عهد نه فقط در سوگ و ماتم یک زاهد و عارف عزادار شد، بلکه در عین حال یک محدث، مفسر و واعظ و یک عالم الهى را از دست داد.

برخی از مهم ترین آثار این عارف و دانشمند بزرگ عبارت اند از:

«صد میدان» کتابی در حوزه عرفان

«یکی از بهترین و زیباترین کتب عرفانی زبان فارسی که به نثر می باشد کتاب «صد میدان» خواجه عبدالله انصاری است.  صد میدان از کتاب‌های تصوف تشریعی پیر هرات است که مراحل سیروسلوک را از توبه شروع و به بقا ختم می‌کند و در هر میدان استدلالی از آیات قرآنی می‌آورد. «صدمیدان» به منزله طرح مقدماتى، «منازل السائرین» است که خواجه نزدیک به ۲۷ سال پیش از آن تحریر کرده بود. در این رساله، از هزار مقام که میان انسان و خدا هست راه به صد میدان مى رسد که شیخ از آنها سخن مى گوید.»

«طبقات الصوفیه»دربارۀ احوال و اقوال مشایخ تصوف

طبقات الصوفیه ، دربارۀ احوال و اقوال مشایخ تصوف، به زبان فارسی هروی می‌باشد. به گفتۀ جامی، پایۀ کار انصاری در املای طبقات، ترجمۀ کتاب طبقات الصوفیه، اثر عبدالرحمان سلمی (متوفی۴۲۱)، بوده و انصاری برخی از «اذواق ومواجید» خود و بعضی از مشایخ عرفان را که در کتاب سلمی نیامده، بدان افزوده و یکی از مریدان نیز آن‌ها را جمع کرده و نوشته است. طبقات الصوفیه انصاری، به سبب در برداشتن پاره‌ای از ویژگی‌های زبان هروی قدیم، از نظر پژوهش‌های زبان شناختی و واژگانی و دستوری نیز حایز اهمیت است

 

« منازل السائرین» در سیر و سلوک عرفانی

«منازل السائرین، مهمترین اثر خواجه در سیر و سلوك عرفانی است که به زبان عربى نگاشته شده و شرح منازلی است که سالک در طی طریق به سوی حق تعالی می‌پیماید. این کتاب را خواجه عبدالله در اواخر عمر تصنیف کرد ودرواقع کتابی است که صد میدان را شرح و طریقه‌های سلوک را بیشتر روشن می‌کند و از جانبی سیر عرفانی پندارهای روحانی شیخ را نشان می‌دهد. خواجه در«صد میدان» و «منازل السائرین» کوشیده است که مراحل و مقامات سلوک را از بدایت تا نهایت به ترتیب و توالى تکاملى در صد میدان یا صد منزل طرح و تنظیم کند، به گونه اى که هر مقام مکمل مقام پیشین باشد و سالک طریق با احراز لوازم و شرایط هر مقام و سیر در درجات آن شایسته ارتقا به مقام بالاتر گردد.»

« ذم الکلام و اهله»بر ضد علم کلام و افکار معتزله و اشعری

« ذم الکلام واهله که به زبان عربی نگاریده شده برضد علم کلام و افکار معتزله و اشعریان است و خواجه حین مقابله با آنان در نیشابور به نگارش آن مبادرت ورزید. گویند که به سبب ضدیت خواجه با علوم معقول، فلسفه و علم کلام نتوانست مدت زیادی در نیشابور اقامت گزیند؛ و با مخالفت علما و دانشمندان آن دیار روبرو شد.این رساله ظاهرا مربوط به اواخر عمر او است و خواجه عبدالله در آن نیز مانند کتاب «الاربعین» نسبت به مسائل متکلمان اظهار تبرى مى کند. این رساله مجموعه اى از احادیث در باب ضرورت دورى از خوض در کلام است.»

«مناجات نامه »رساله ای عرفانی

« مناجات نامه یا الهی نامه» رساله ای عرفانی ـ ادبی به فارسی، شامل بخشی از مناجات ها و سخنان عرفانی ـ حكمی خواجه عبدالله انصاری است. مناجات نامه، هر چند رساله اي عرفاني است، ولی از جهت تعليمي و حكمي نيز قابل توجه است و چون، اكثر مناجات های آن با خطاب "الهی" آغاز شده است، آن را "الهی نامه" نامیده اند.

الهی نامه كه از قدیمی ترین و مهم ترین متون عرفانی فارسی است، شامل مناجات ها، دعاها و سخنان وجد آمیز عرفانی در قالب نثری مسجع و موزون است. از این رو، هم از لحاظ عرفانی و هم از نظر ادبی اثری  ارزشمند است. مهم ترين مباحث عرفاني اين رساله عبارت است از: توحيد، آفرينش، تجلي ذات و صفات، عشق و عنايت، ابليس و موضوع تقدير، علم و عمل، ذمّ كرامت و نكوهش معرف رسمي و عبادت بر سبيل عادت.»

«تفسیرالهروى»

کتاب«تفسیرالهروى»  که میبدی بر اساس آن کتاب«کشف الاسرار و عدة الابرار» را به رشته ی تحریر در اورده ، گذشته از شریعت، به آنچه نزد خواجه تعبیر به طریقت و حقیقت مى شده، نیز نظر دارد.و این تفسیر، نه تحریر بلکه تقریر است. میبدى در بسیارى از جاى هاى «کشف الاسرار» از خواجه به القاب عالم طریقت، پیر طریقت و جمال اهل حقیقت شیخ الاسلام انصارى یاد و سخنانش را نقل مى کند.

 گفتنی است که رساله های دیگری که از خواجه عبدالله انصاری به جا مانده است می توان به :

«نصایح»، «زادالعارفین»، «کنزالسالکین»، «قلندرنامه»، «محبت‌نامه»، «هفت‌حصار»، «رسالهی دل و جان»، «رسالهی واردات» اشاره کرد. که در زیر بخشی از رساله ها ی دل و جان و واردات این عارف بزرگ آورده شده است.

بخشی از «رساله ی دل و جان» :

«الهی! عاجز و سرگردانم، نه آنچه دارم دانم، و نه آنچه دانم دارم.

الهی! اگر بر دار کنی رواست، مهجور مکن؛ و اگر به دوزخ فرستی رضاست، از خود دور مکن.

الهی! مکش این چراغ افروخته را، و مسوز این دل سوخته را.

الهی! تا از مهر تو اثر آمد، همه مهرها  سر آمد.

الهی! گفتی کریمم، امید بدان تمام است؛ تا کرم تو در میان است، ناامیدی حرام است.

عشق مردمخوار است، بی عشق مردم خوار است.

عشق نه نام دارد و نه ننگ، نه صلح دارد و نه جنگ.

قصه ی دوستی ( دوستی با خدا ) دانی که چرا دراز است؟ زیرا که دوست بی نیاز است.

اگر یک کس از دوستان او را قبول کردی، برستی، و اگر یک کس از دوستان او تو را قول کرد، به حق پیوستی.

جز راست نباید گفت، هر راست نشاید گفت.»

قسمتی از ساله ی «واردات»

«اوّل خدای را باید شناخت، که اوست دهنده بی منبت و اگر همه بستانند او بدهد و چون او بدهد کسی نتواند بستاند، او را نگاهدار تا تو را نگاهدارد، عمر در پرستش او صرف کن که جواب از تو خواهد خواست و دلیل راه، علم را دان.

و سرمایه عمر توحید است و نماینده «صراط مستقیم» حق است و پیغمبران را زنده دان و نماز و روزه و زکوة و حج را فراموش مکن و صبور باش تا به مراد برسی و اعتقاد خوب را گنج بی زوال دان، منّت بدار و منّت منه.

بی منّت را به خود راه مده، نان هر کس مخور و نان به هرکس بده.»

 

 

 

کد خبر 491509

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha