به گزارش خبرگزاری شبستان، رئيس ستاد اقامه نماز در يادداشتي دردِ دل خود درباره فاجعه منا را اينگونه نوشت: آنهايي كه در منا جان باختند، همه بخشيده شده هستند و يقيناً خدا انتقام آنها را خواهد گرفت.
در يادداشت حجتالاسلام والمسلمين محسن قرائتي آمده است:
بسم الله الرحمن الرحيم
نخستين خانهاي كه براي مردم (و نيايش خداوند) قرار داده شد، در سرزمين مكّه است، كه مايه بركت و هدايت جهانيان است: «إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذي بِبَكَّةَ مُبارَكاً وَ هُديً لِلْعالَمينَ» (آلعمران/96)
مكهاي كه حرم امن الهي است: «حَرَمًا آمِنًا» (قصص/57)
مكهاي كه ابراهيم عليه السلام دعا كرد بلد امن باشد: «رَبِّ اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ آمِناً» (ابراهيم/35)
مكهاي كه خداوند به عنوان شهر امن به آن سوگند ياد كرده است: «وَ هذَا الْبَلَدِ الْأَمينِ»(تين/3)
مكهاي كه ابراهيم مامور شد همگان را پياده و سواره به زيارت آن فراخواند: «وَ أَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجالاً وَ عَلي كُلِّ ضامِرٍ يَأْتينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَميق» (حج/27)
مكهاي كه ابراهيم و اسماعيل مامور تطهير آن شدند: «طَهِّرا بَيْتِيَ لِلطَّائِفينَ وَ الْعاكِفينَ وَ الرُّكَّعِ السُّجُودِ» (بقره/125)
مكهاي كه زادگاه پيامبر اكرم و امير مومنان است. مكهاي كه قبلهگاه مسلمانان است.
مكهاي كه فرودگاه جبرئيل است. مكهاي كه قربانگاه اسماعيل است. مكهاي كه شكنجهگاه بلال است.
امروز اين مكه و كعبه در اختيار چه كساني است؟
حضرت علي علیه السلام ميفرمايد: «وَ اللَّهَ اللَّهَ فِي بَيْتِ رَبِّكُمْ لَا تُخَلُّوهُ مَا بَقِيتُمْ فَإِنَّهُ إِنْ تُرِكَ لَمْ تُنَاظَرُوا» (نهجالبلاغه، نامه 47) مواظب مكه و خانه خدا باشيد. تا زنده هستيد آن را خالي نگذاريد و رها نكنيد كه گرفتار ميشويد.
و چه گرفتاري بالاتر از اينكه امروز مكه و كعبه در اختيار نوكران آمريكا است. قرآن راجع به برخي مسلمانان ميفرمايد: «هُمْ لِلْكُفْرِ يَوْمَئِذٍ أَقْرَبُ مِنْهُمْ لِلايمان» (آل عمران/167) اينها به كفر نزديكتر از ايمان هستند. و امروز رابطهي آل سعود با آمريكا و اسراييل به مراتب بيش از رابطهي آنها با مسلمانان است.
در طول تاريخ، يك وهابي يك سيلي به يك اسراييلي نزده است. اما همين وهابيان ما شيعيان را مشرك ميدانند و بعضيهايشان اگر كشتن شيعه را واجب ندانند، لااقل جايز ميدانند. اگر ما مشرك و كافر هستيم، آيا غير از شيعه كافر ديگري وجود ندارد؟
شما اگر كافركش هستيد، يك سيلي هم به يك اسراييلي بزنيد. مگر اسراييليها مؤمن هستند؟ اگر امام به بعضي ميگفت: اسلام آمريكايي، ما بايد به آلسعود بگوييم: اسلام اسراييلي! يعني اسلامي كه اسراييل از آن راضي است. اگر الان با نخست وزير اسراييل مصاحبه كنند، ميگويد من بايد كلي پول خرج كنم تا مسلمانها را در لبنان، سوريه، عراق، يمن و بحرين بكشم، و آلسعود به همين راحتي اينها را به خاك و خون ميكشد.
اينها حق توليت مسجد الحرام را ندارند، زيرا قرآن ميفرمايد: «انْ أَوْلِيَاؤُهُ إِلَّا الْمُتَّقُونَ»(انفال/34) جز افراد باتقوا كسي حق ندارد توليت مسجد الحرام را به عهده بگيرد.
قرآن ميفرمايد: «إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَيٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنكَرِ» (عنكبوت/45) نماز جلوي فحشا و منكر را ميگيرد. الان بزرگترين منكر اين است كه اسراييل مردم مظلوم غزه را بمباران ميكند. آيا كشتن مسلمانها منكر نيست؟ شيعه هم نيستند كه بحث شيعه و سني باشد. مردم غزه عرب و سني هستند. آيا كشتن عربهاي سني به نظر سعوديها منكر نيست؟ اگر منكر است بايد نماز جماعت ميليوني مسجدالحرام جلوي آن را بگيرد. اگر ديديد مسجدالحرام نماز ميخوانند، و بازهم مردم مسلمان كشته ميشوند، معلوم ميشود كه اين نماز، نماز نيست. پيش نمازش كه حافظ قرآن است، آبش كه زمزم است، قبلهاش كه كعبه است، جمعيتش كه ميليوني است، پس اين نماز چه مشكلي دارد كه جلوي منكر را نميگيرد؟
اين بيخاصيتي ربطي به مكان و زمان ندارد، اشكال از حكومت است. اينكه ميگويند اصل دين ولايت است همين است. اگر نماز با ولايت همراه باشد همه چيز درست ميشود. ولايت كه نباشد هيچ چيز درست نيست.
اينها ما را مشرك ميخوانند، چون ميگوييم: يامحمد، يا علي، يا حسين. ما كه محمد و علي را به عنوان اولياي خدا صدا ميزنيم، مشرك هستيم، آن وقت آنها صفت مَلِك را كه صفت خداست، روي خودشان ميگذارند و نميگويند كه اين شرك است. فقط خدا مَلِك است، نه ديگران: «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ مَلِكِ النَّاسِ»(ناس/2-1)
اينها گذشتهشان تاريك است. در پرونده خود چيزي جز جنايت ثبت نكردهاند. سعود بن عبدالعزيز وارد عراق شد و كربلا را محاصره كردند. به حرم اباعبدالله الحسين علیه السلام تعرض كردند، جواهرات حرم را دزديدند، چوب ضريح را شكستند و سوزاندند و كف زدند. گويا از كربلا عقب افتاده بودند.
در كربلا نبودند كه اسب بر بدن امام حسين بتازانند. اسب را در صحن امام حسين بردند. در مجلس يزيد نبودند كه چوب بر لب مبارك امام حسين بزنند. در حرمش آمدند و چوب ضريحش را شكستند.
كعبه مانند خورشيد است، ملك كسي نيست، براي همه است: «جَعَلْناهُ لِلنَّاسِ سَواءً الْعاكِفُ فيهِ وَ الْبادِ» (حج/25) ساكن مكه و خارج مكه نسبتشان با كعبه يكسان است. مثل خورشيد كه همهي مردم رابطهشان با آن يكسان است. كسي حق ندارد بگويد رابطه من با خورشيد پررنگتر است و رابطهي فلاني كمرنگتر. خورشيد ملك كسي نيست. كعبه هم ملك كسي نيست.
آنهايي كه در منا جان باختند، همه بخشيده شده هستند، چون حديث داريم: هر كس شب عيد قربان عرفه باشد، قطعا مورد آمرزش الهي است. اينها مهمان خدا بودند، در حال احرام، روز عيد، در راه رمي جمرات بودند كه به خاطر بيكفايتي آلسعود جمعي كشته و جمعي زخمي و جمعي ناپديد شدند.
يقيناً خدا انتقام خواهد گرفت. هر كجا در طول تاريخ خون مظلوم ريخته شده، انتقام الهي را به دنبال داشته است. يكي از نامهاي خدا در قرآن «ذو انتقام» است. اميدوارم اين مظلوميت عزيزان باعث سرنگوني آلسعود و وهابيت شود.
انسان ياد زينب كبري سلام الله علیها ميافتد كه عصر عاشورا حتي خيمهاي نداشت. بازماندگان منا به خيمهها برگشتند و گريه كردند، ولي روز عاشورا هم امام حسين علیه السلام را كشتند، هم خيمههايش را آتش زدند...
«وَ سَيعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَي مُنْقَلَبٍ ينْقَلِبُونَ» (شعراء/227) «آنها كه ستم كردند به زودي ميدانند كه بازگشتشان به كجاست!»
نظر شما