آیت الله سیدمحمد قائممقامی، استاد حوزه و دانشگاه ضمن تسلیت فاجعه منا و درخواست رحمت و غفران الهی برای شهدای این واقعه و آرزوی آرامش برای خانواده ها و بازماندگان آنها، با اشاره به این که این حادثه در ایام عید کام همه ملت ایران را تلخ کرد، در تبیین دلایل عظمت عید غدیر و شناخته شدن آن به عنوان بزرگترین عید مسلمانان به خبرنگار قرآن و معارف خبرگزاری شبستان گفت: علت اهمیت عید غدیر به این مسئله بازمی گردد که ما معتقدیم در این عید حقیقتی به جهان معرفی میشود که مهمتر از آن حقیقت، موضوعی وجود ندارد .
بعد از بعثت رسول الله صل الله علیه وآله که عظیم ترین واقعه هستی بود و پس از حاکمیت 10 ساله رسول خدا صل الله علیه وآله در منطقه ای از جهان که به عنوان یک سمبل و نماد مطرح است، حکومتی تشکیل می شود که در رأس آن پیامبری الهی قرار دارد. پیامبر یعنی پاکترین، روحانیترین و خردمندترین انسان عالم!! پیامبران یعنی کسانی که افراد موفق در میان فلاسفه، حکیمان و عقلای جوامع بشری، همگی شاگردان یا فرزندان مکتب آنها هستند.
وی افزود: در دوره بعثت، نظامی تشکیل می شود که پیامبر در آن حکومت می کند در حالی که قبل از آن ما می بینیم در طول قرن های متمادی فیلسوفان و حکیمان جامعه بشری مانند سقراط ها، افلاطون ها و ارسطوها یعنی بزرگترین عقلای دنیای غرب آرزو می کردند که کاش زمانی برسد که «حکما» حکومت کنند و حکومت در دست ظالمان و طاغوت و شاهان نباشد و این به عنوان یک «آرزو» برای بشریت مطرح بود.
حال بعد از چند قرن جهان به جایی رسیده است که یک حکیم علی الاطلاق -که پیامبر اکرم صل الله علیه وآله باشد- حکومت می کند. یعنی بعثت انجام شده، قیام صورت گرفته و این امکان فراهم شده است که دولت نبوی تشکیل شود و این یعنی فوق آرزوی فلاسفه، عارفان، روشنفکران و حکیمان.
پس از وقوع این امر عظیم و شگفت آور الهی این مسئله مطرح می شود که پس از این چه اتفاقی خواهد افتاد؟ یعنی حال که بزرگترین حکیم و خردمند عالم، دولت تشکیل داد و حکومت حق ایجاد شد حالا پس از این چه اتفاقی می افتد؟
این استاد سطح خارج حوزه در تبیین این سوال گفت: درباره پاسخ این سوال دو دیدگاه وجود دارد. یعنی در مورد دوران بعد از پیامبر اسلام صل الله علیه وآله دو دیدگاه پدید آمد. یک دیدگاه این است که امری که پیامبر آورده است به همان صورت قابلیت تداوم دارد و نه تنها قابلیت تداوم دارد بلکه در تداوم خود رفته رفته حقایق و اسراری را ظاهر می سازد و جهان را با این حقیقت آشنا می کند که این امر برای کل جهان است و محدود به زمان و مکان خاصی نیست بلکه ماهیت جهانی و عمومی دارد و این همان دیدگاه پیامبر، ائمه، صالحان و پاکان است. این دیدگاهی است که ما به آن می گوییم «دیدگاه فلسفه غدیر» نه فقط «حدیث غدیر».
آیت الله قایم مقامی تفاوت دیدگاه «فلسفه غدیر» با دیدگاه «حدیث غدیر» را چنین تشریح کرد که وقتی نگاه ما تنها برخاسته از دیدگاه «حدیث غدیر» باشد، نتیجه این می شود که به دنبال آن رسانه های انگلیسی مآب ادعا کنند که اختلاف شیعه و سنی تنها بر سر حدیث غدیر است و بعد هم گروهی شیعه و سنی ناآگاه را بنشانند تا در رابطه با حدیث غدیر با هم بحث و جدل کنند و این گروه سخن از حقانیت غدیر بگوید و آن گروه ادعا کند که غدیر در قران و سنت پیامبر وجود ندارد. در حالی که این مسایل همه موضوعات بی ربط و لاطایرات است.
بحث بر سر اساس قضیه است و اساس قضیه به دو نوع دیدگاه متفاوت در مورد دوران پس از رسول خدا صل الله علیه وآله برمیگردد. یعنی بعد از آن حکیم علی الاطلاق که حکومت تشکیل داد و آرزوی فلاسفه و عقلا را برآورده کرد، چه می شود؟
یک دیدگاه می گوید بعد از پیامبر نیز تداوم این حاکمیت امکان دارد و راهکار آن را نیز خداوند قرار داده و این راهکار به قدری مهم و حیاتی است که مستقیما از جانب خدا مطرح می شود و حتی پیامبر آن را بیان نمی کند بلکه تنها اعلام و ابلاغ می کند و ابلاغ آن، یک دستور الهی است.
دیدگاه دیگر در این زمینه یک دیدگاه واقعگرای ظاهری است که در باطن خود، باطلگراست. این دیدگاه می گوید تداوم این خط امکانپذیر نیست، این امر تنها برای یک مقطع و برهه کوتاه در آن زمان و در آن مکان خاص یعنی مدینه منوره بوده است و پس از آن دوباره همان وضعیت قبل از پیامبر ادامه پیدا می کند یعنی حکومت و حاکمیت ظلم و طاغوت.
آیت الله قائممقامی در تبیین دیدگاه دوم گفت: این یک دیدگاه ظاهرا واقعگرا اما در اصل توهمگرا است که حالت حاکمیت پیامبر برای درازمدت را امکان پذیر نمی داند. بلکه آن را برهه ای و مقطعی می بیند و معتقد است که مگر می شود در درازنای تاریخ بشر حقیقتی مانند پیامبر حکومت کند؟ و عقل و معنویت در جامعه حاکم باشد؟
بر اساس این دیدگاه قبل از پیامبر ظلم و سلطنت دنیا را اداره می کرد و بعد از ایشان نیز همین ظلم و سلطنت دنیا را اداره می کند. تنها چیزی که اتفاق می افتد نهایتا یک تغییرات ظاهری و صوری رخ می دهد. بنابراین دعوا بر سر این است.
این محقق و پژوهشگر دینی در ادامه سخنان خود به الگوی حکومتی غدیر اشاره و در تبیین این الگوی حکومتی تصریح کرد: الگویی که در غدیر است جزییات حکومت نیست. چرا که خداوند جزییات حکومت را به خود بشر سپرده است. منظور از جزییات «شکل های جزیی» حکومت در زمان ها و مکان ها و شرایط مختلف است.
در این الگو کلیات حکومت مطرح شده و آن کلیات این است که حکومت باید بر مبنای عدل و امامت باشد نه بر مبنای ظلم و سلطنت، این مبنای اصلی است. البته هر جا که بحث امامت مطرح می شود علاوه بر محتوا، شکل حکومت هم موضوعیت پیدا می کند اما «شکل کلی حکومت» مطرح می شود نه «شکل جزیی» آن. که باز عده ای بگویند در قرآن و سنت پیامبر درباره شکل های جزیی حکومت سخنی وجود ندارد.
در این رابطه نباید هم در قرآن و سنت موضوعی مطرح شود زیرا این مسئله بستگی به زمان، مکان و شرایط مختلف دارد. اما کلیت ماجرا معین شده و آن این است که از زمان پیامبر تا قیام قیامت این امکان وجود دارد که جامعه بشری توسط عدالت و امامت اداره شود، حالا جزییات این اداره در دست خود انسان هاست و طیف بسیار متنوعی دارد که بشر می تواند آن را اجرا کند اما با این شرط که محتوای حاکمیت باید عدالت و امامت باشد و مانع از آن شود که دوباره ظلم و سلطنت بخواهد جهان را اداره کند. اهمیت غدیر و شمرده شدن آن به عنوان بزرگترین عید مسلمانان از اینجا نشأت می گیرد.
نظر شما