گزارش خبرگزاری شبستان: یکی از بسترهای مهم جایگاه و نقش نمادین، تزئینی و نقوش تکراری در معماری ایرانی است. در معماری ایرانی پیش از اسلام اصولا نقش عناصر نمادین به صورت مجسمه ها و تندیس های جدا از بنا و افزوده شده بر ساختمان، نسبت به نقش مسلط این عناصر در معماری و سایر مدنیت ها، بسیار کم است.
در معماری ایرانی عناصر نمادین و تزئینی عموما به صورت نقش برجسته با کنده کاری و نقاشی با عناصر ساختمانی و زیست محیطی تلفیق شده و ترکیبی بدیع و جدایی ناپذیر از فضا به وجود آورده اند، همچنین عناصر طبیعی اعم از گیاه، حیوان، طبیعت و آدم ها در این نقوش به خوبی و به طرز بسیار موقر و موجز و زیبا استیلیزه و شکل داده شده اند.
این دو کیفیت برجسته و ممتاز معماری ایرانی پیش از اسلام بستر بسیار مناسبی برای رشد اشکال انتزاعی در هنر و معماری دوران اسلامی شد و شاید به خاطر برخورداری از این زمینه مساعد تاریخی فرهنگی بود که معماری ایرانی پس از اسلام یکی از پیشرفت ترین و کامل ترین جلوه های هنر انتزاعی را به وجود آورد.
هنرمندان و معماران ایرانی در دوران اسلامی با فراگیری و دریافت روح انتزاعی دین اسلام که ناشی از طرد هرگونه تشبیه ذات خداوند و مبارزه با انواع پرستش اشیا و بت ها بود و با استفاده از جنبه های انتزاعی هنر و فرهنگ ایران قدیم و تقویت این جنبه ها، موفق به خلق اشکال هندسی و انتزاعی بی بدیلی در هنر و معماری شدند و از ویژگی های مشترک دیگر این دوره می توان به نقش شگفت انگیز مهندس ساختمان در ساماندهی فضایی عناصر نمادین و ترکیب این عناصر به صورت بسیار هنرمندانه با عناصر سازه اشاره کرد.
نقش مهندسی ساختمان در برنامه ریزی دقیق مراحل ساخت، اندازه گیری، استقرار، همانندسازی و بالاخره ترکیب فضایی این عناصر با حفظ تفاوت ها و خصوصیات، هم در آثار معماری باستانی نظیر تخت جمشید قابل ملاحظه است و هم در آثار معماری دوره اسلامی که مساجد بزرگ ایران در صدر آن قرار دارند.
ظهور اسلام در آغاز قرن هفتم میلادی بنیاد بسیاری از کشورهای کهن و متمدن آن زمان را دگرگون ساخت و قدرت و نفوذ آن در ترکستان غربی و پنجاب از یک طرف و اسپانیا از طرف دیگر گسترش یافت. به این ترتیب با پیدایش تغییرات اساسی در سرزمین های مذکور، هنر و تمدن کهن آسیا، شمال آفریقا و حتی بخشی از اروپا دگرگون شد و شالوده هنرهای اسلامی که تر کیبی از هنر حکومت های مغلوب ( مانند ساسانیان و حکومت بیزانس) با فرهنگ اسلامی بود شکل گرفت.
تشکل هنر دوره اسلامی تقریبا با روی کار آمدن سلسله اموی در سال 41 هجری قمری، مصادف بود. این امر با انتقال مرکز خلافت از مدینه به دمشق بی ارتباط نبود. تغییر مرکز حکومت مسلمانان را مستقیما با هنر بیگانه یعنی هنر ایران و روم آشنا کرد و از همین زمان بود که هنر دوره بنی امیه که التقاطی هنر سرزمین های هم جوار بود، راه تازه ای در پیش گرفت. در دوره امویان در زمینه احداث بناهای مذهبی و غیر مذهبی فعالیت قابل توجهی صورت گرفت از جمله می توان به بناهای قبة الصخره، مسجد جامع دمشق، قصرالعمره و بالاخره کاخ المشتی اشاره کرد که از شاهکارهای معماری اوایل اسلام به حساب می آیند.
این بناها تزئینات بسیار زیبایی همچون نقاشی حجاری، موزاییک و گچ بری دارند. در (سال 133 هجری قمری) با آغاز حکومت عباسیان در عراق پایتخت سابق ساسانیان یک شیوه هنری کاملا ایرانی به وجود آمد و هنرهای مختلف این عصر با الهام از عناصر دوره ساسانیان شکل تازه ای به خود گرفت. ایجاد شهر دایره ای شکل بغداد و مسجد سامره را می توان الهام گرفته از معماری شهر هترا و معماری ساسانی دانست. در همین زمان سلسله های مستقل و ملی مانند طاهریان، صفاریان، سامانیان در ایران تاسیس شد که در آفرینش هنرهای مختلف مانند سفال سازی، معماری و تزئینات آن درخشش تازه ای یافت، به نحوی که در دوره های بعد هنرمندان از آنها الهام گرفتند.
در نیمه اول قرن پنجم هجری قمری در شرق ایران حکومت جدیدی به نام سلجوقیان روی کار آمد که حدود 150 سال دوام یافت. این دوره یکی از درخشان ترین دوره های ابداع و توسعه صنایع و هنرهای مختلف اسلامی است. در این دوره معماری و هنرهای وابسته به آن مانند آجرکاری و گچ بری نیز با الهام از معماری عصر پیش از اسلام به شکوفایی رسید. در اوایل قرن هفتم هجری قمری، هجوم مغولان، بسیاری از کشورهای اسلامی از جمله ایران را به ویرانی کشید ولی دیر نگذشت که مغولان فرهنگ و سنن ملل مغلوب را پذیرفتند و حتی حامی هنر و هنرمندان اسلامی شدند.
با تاسیس سلسله ایرانیان به زودی مراکز حکومت آنان مانند تبریز، بغداد؛ سلطانیه و اصفهان محل اجتماع هنرمندان شد و بناهای مذهبی و غیرمذهبی متعددی در قسمت های مختلف ایران با تزئینات بسیار برجسته گچ بری و آجرکاری بنا شد. در اواسط قرن هشتم هجری قمری حمله تیمور بار دیگر شهرها و مراکز اسلامی را به ویرانی کشید ولی دوباره شهرها آباد شد و سمرقند و بخارا پایتخت تیموریان گردید و با بناهای متعدد مذهبی و غیر مذهبی آراسته شد.
در تزیئنات این بناها از کاشی کاری معرق، که بهترین نمونه کاشی کاری است استفاده شده است. در اوایل قرن دهم هجری قمری صفویان در ایران به حکومت رسیدند و به ترتیب شهرهای شهرهای تبریز، قزوین و اصفهان را به پایتختی برگزیدند. در این زمان هنرهای مختلف به ویژه معماری شکوه و زیبای خاصی یافت و بناهای مختلف این دوره با تزئینات متنوع کاشی کاری که به تدریج جایگزین آجرکاری و گچ کاری دوره های قبل شده بود آراسته شد. از قرن چهاردهم هجری قمری به بعد معماری و تزئینات به شیوه دوره های قبل ادامه نیافت و تزئینات جدید جایگزین هنر معماری سنتی شد.
برگرفته از کتاب «تحلیل معماری مساجد ایران»، نوشته دکتر رضا شاطریان
نظر شما