خبرگزاری شبستان: آنچه یک رابطه مفید و اثرگذار را مخدوش و به رابطهای سرد تبدیل میکند، عدم توجه به آسیبهایی است که ممکن است در میان راه رخ دهد. ممکن است امام جماعتی یا روحانیای که قدم به محیط آموزشی میگذارد، با اهدافی متعالی و برنامههای جذاب وارد این عرصه شود؛ اما باید گفت این تمام آن چیزی نیست که یک رابطه گرم و صمیمی را بین امام جماعت مسجد و جوانان و نوجوانان رقم میزند، بلکه باید از آسیبها و بیماریهای این راه، آگاهی جست و پیشگیری کرد.
در این گزارش سعی می کنیم، آنچه به رابطه امام جماعت مسجد با دانشآموزان، نوجوانان و جوانان ضربه میزند، شناسایی و به مخاطبان معرفی کنیم. بیتردید مواردی که از آن سخن خواهیم گفت، تمام آن چیزی نیست که در کمین یک رابطه مناسب نشسته است؛ چرا که آن، هم از عهده این مقالة مختصر خارج است و هم مؤلف چنین ادعایی ندارد و معتقد است برای شناخت هرچه بیشتر آسیبها باید همفکری و همدلی به خرج داد و از متفکران کمک گرفت.
۱. نپرداختن به پیشنیازها
برای ایجاد یک رابطه گرم و صمیمی با نوجوان و جوان در محیطهای آموزشی ابتدا باید به پیشنیازهای آن اندیشید، مسائلی چون داشتن برنامهای قوی و جذاب برای دانشآموزان، هدفگذاری مشترک با مدیران و مسئولان مدارس و محیطهای آموزشی، انسجام در کارها، همدلی و همفکری با مدیران و مسئولان. شاید نتوان از این گزینه بهعنوان آسیب یاد کرد؛ اما بیتردید بیتوجهی به پیشنیازها بزرگترین ضربه را در آینه به رابطه خواهد زد. اگر اهدافی که امام جماعت مسجد در ارتباطش با این مراکز دنبال میکند با اهداف مدیران و مسئولان مراکز در تقابل باشد، نه تنها جلوی رابطه گرم را میگیرد، بلکه ممکن است به قطع رابطه منجر شود. یا وقتی برنامهای منسجم و جذاب نداشته باشیم، ممکن است رابطهای شکل نگیرد یا اگر رابطهای شکل میگیرد، نتیجه چندانی نداشته باشد.
در رابطه با جوان و نوجوان از آنجا که شخص امام جماعت نقش محوری دارد، او باید علاوه بر داشتن کولهباری از علم و تجربه و تهذیب اخلاقی، مهارتهای ارتباط با جوانان و نوجوانان را کسب کند. آشنایی با شعر و داستان، هنر و ورزش، امام جماعت را بیش از پیش در دل جوان و نوجوان جا میدهد. در واقع میتوان گفت پیش از ارتباط با دانشآموزان باید خودمان را جوان و نوجوان کنیم؛ یعنی خود را به علاقهمندیهای آنان نزدیک کنیم و بعد، از خدا و دین سخن برانیم.
٢ .غفلت از بهروزشدن
آنچه بیش از همه نوجوانان و جوانان را جذب میکند، شخصیت و روحیه فردی امام جماعت مسجد است. اگرچه علم و اخلاق برای امام جماعت همچون دو چشم، برای طی مسیرِ درست ضروری است و بدون آن دو، کوری خواهد بود که عصاکش کور دگر شود، بهروزبودن امام جماعت برای نوجوان و جوان حرف اول را میزند. روحانیای که از تکنولوژی روز همچون موبایل و رایانه و اینترنت بیخبر باشد، دل نوجوان و جوان را جذب نمیکند هیچ، بلکه میزند.
در این میان به علاقه جوانان و نوجوانان باید بسیار توجه کرد. باید علاقهمندیهای نوجوانان و جوانان را شناخت و در آن حیطه آموزش دید. شاید میشد جوان دیروز را با قلم و کاغذ و تختهسیاه با دین آشنا کرد و به سوی آن کشید، امروزه نیاز به فیلم و نرمافزارهای جذاب و پیشرفته است. ابزار تهاجم فرهنگی امروز، جدید شده است و ما نیز باید خود را جدید کنیم.
امروزه نمیتوان جوانان را از اینترنت منع کرد، بلکه باید آنان را با فضاهای مجازیِ مفید و ارزشی آشنا کرد. حتی میتوان از جوانان برای ایجاد سایتها یا وبلاگهای اجتماعی و دینی کمک گرفت و با این کار از هرزگردی آنان در اینترنت جلوگیری کرد. گفتنی است این کار، خود مستلزم آن است امام جماعت با فضای اینترنت آشنا باشد و مهارتهایی را کسب کرده باشد. همچنین گفتنی است آشنایی با یک زبان خارجی (مخصوصا انگلیسی و عربی) کار امام جماعت را برای جذب جوانان و نوجوانان بسیار راحتتر میکند.
۳. رابطه پارهوقت و محدود
برای ایجاد یک رابطه و گرم و صمیمی نباید به مدت محدود کلاسها یا برنامهها اکتفا کرد. شاید بیرون از محیط آموزشی، بیشتر بتوان با جوانان و نوجوانان صمیمی بود. اگر باور داریم که تأثیر اعمال و رفتار ما از گفتار ما بیشتر است، باید رابطه با جوان و نوجوان را به محیطهای دیگر نیز بکشیم؛ محیطهایی که امام جماعت دیگر نقش معلم یا استاد را بازی نمیکند، بلکه چون دوستی در کنار جوان و نوجوان سخن میگوید و رفتار میکند و تأثیر میگذارد و تأثیر میپذیرد.
دراینباره میتوان حدیث زیبای امام صادق (علیه السلام) را آویزه گوشمان کنیم که میفرمایند: «کُونُوا دُعَاةً لِلنَّاسِ بِغَیْرِ أَلْسِنَتِکُمْ لِیَرَوْا مِنْکُمُ الْوَرَعَ وَ الِاجْتِهَادَ وَ الصَّلَاةَ وَ الْخَیْرَ فَإِنَّ ذَلِکَ دَاعِیَة: با غیر زبان خویش مردم را [به کیش و مذهب خود] دعوت کنید. مردم باید ورع و کوشش و نماز و خیر شما را ببینند، اینها خود دعوتکننده هستند».[١] شاید بتوان گفت «رابطه» به معنای خاص، بین دو فرد شکل میگیرد نه فرد و یک جمعیت یا یک جمعیت با جمعیتی دیگر. پس برای ثمردهی هرچه بیشتر باید رابطه با جوان و نوجوان را محدود به زمان خاص کلاس نکنیم.
۴.یارگیری از جوانان و نوجوانان در اختلافات
گاهی میان امام جماعت مسجد و ارگان بسیج یا بین امام جماعت و مدیر یا مسئولان مدارس اختلاف پیش میآید. ممکن است بگوییم این اتفاق از موارد عادی است و ایرادی ندارد دو نفر دارای دو تفکر متفاوت باشند؛ اما متأسفانه این اختلافات به همین ختم نمیشود و به نوجوانان و جوانان هم کشیده میشود، وقتی که هر کدام از طرفین شروع میکنند به یارگیری از نوجوانان و جوانان. این حادثه گاهی تا جایی پیش میرود که موجب جدایی بین آنان نیز میشود.
جدیترین آسیب رابطه امام جماعت با جوانان و نوجوان این است که او اختلافاتی که در کار رخ میدهد، به رابطه خود با جوانان و نوجوانان بکشاند و رابطه را متأثر از آن کند. این کار ابتدا با موضعگیری شروع میشود و به غیبت از طرف مقابل و تهمت به او منجر میشود؛ دو گناهی که نفرت را در دل جوان و نوجوان زنده میکند. اینجاست که میتوان گفت امام جماعت آمده است تبلیغ اخلاق و دین کند، اما خود گرفتار بیاخلاقی و تبلیغ بیاخلاقی میشود.
جوانان و نوجوانانی که شور و نشاط و همگرایی در میانشان موج میزند، بین خودشان دسته و گروهبندی میکنند و تفرقه را در خود میبینند. این مشکل وقتی حادتر میشود که جوانان و نوجوانان به اقتضای سنشان گرفتار احساسات شوند و در این اختلافات اندیشه، افراط و تفریط کنند.
نظر شما