خبرگزاری شبستان: نیت خیرخواهانه و اجر معنوی یا زرق و برق جوایز حسابهای قرضالحسنه کدام یک را به راستی باید باور کرد؟ اگر مردم به خاطر نیت خیرخواهانه اقدام به افتتاح حساب پسانداز قرضالحسنه می کنند پس چرا بهترین ساعات صدا و سیما به تبلیغ زرق و برق جوایز رؤیایی بانکها میشود و اگر مردم به خاطر این جوایز به سمت افتتاح حساب میروند پس جای نیت خیرخواهانه کجاست. این همان وضعیت تناقضآمیز و سراسر تظاهر است که میتوان در متن یک آگهی بازرگانی که چندی پیش از سوی یکی از بانکها ساخته و از تلویزیون پخش میشد، جستوجو کرد.
در این آگهی، مردی را میبینیم که در جمع اعضای خانواده و بستگانش با شوری زایدالوصف درباره جوایز چشمگیر قرعهکشی این دوره از حسابهای قرضالحسنه سخن میگوید. او با حرارت هرچه تمامتر از خودروها، خانهها (کمکهزینه) و سکههایی میگوید که قرار است در پاسخ به نیات خیرخواهانه سپردهگذاران به آنها اعطا شود اما هر چقدر که بیشتر به تنور اشتیاق و شور میدمد اعضای خانوادهاش کمتر اعتنا میکنند.
معلوم است که این وضعیت مرد را کلافه میکند اما با این حال تصمیم میگیرد صبح فردا پنهانی بدون آنکه شناخته شود به بانک مراجعه و افتتاح حساب کند. صبح وضعیت عجیبی در بانک حاکم است. همه اعضای خانواده و بستگانش در حالی که تلاش میکنند با چرخاندن سر به سمتی که کسی آنها را نبیند در بانک حضور دارند و دنبال افتتاح حساب هستند در واقع برخلاف تصور آغازین ما و مردی که در این آگهی نشان داده میشود نیات خیرخواهانه جایی در تصمیم اعضای خانوادهاش برای افتتاح حساب نداشته و آنها برخلاف آنچه که نشان میدهند کاملا در سیطره ذهنی ناشی از برق جوایز این حسابها قرار گرفتهاند.
اتفاقا به خاطر همین است که پس از اعلام نتایج قرعهکشی حسابهای قرضالحسنه به یکباره حجم عظیمی از منابع این حسابها به یکباره خالی میشوند چرا که بیشتر سپردهگذاران به طمع جایزه پول خود را در این حسابها نگه داشته بودند و وقتی مطمئن میشوند جایزهای نبردهاند پول خود را از حساب خود خارج میکنند تا شاید آخر سال دوباره با تبلیغات اغواکننده بانکها در تلویزیون دوباره به این نتیجه برسند که بهتر است شانس خود را دوباره به بوته امتحان بگذارند و بخت خود را بار دیگر بیازمایند. به خاطر همین است که مردم بیش از 100 هزار میلیارد ریال در حسابهای قرضالحسنه سپردهگذاری میکنند اما بخش قابل توجهی از این رقم پس از قرعهکشی از حسابها خالی میشود.
وضعیت حسابهای قرضالحسنه در شأن نظام نیست
اگرچه مسئولان ارشد اقتصادی و بانکی کشور بارها از وضعیت حاکم در حسابهای قرضالحسنه بانکها و انحراف بسیار آشکار این حسابها از اهداف اولیه و منطبق بر اصول و آرمانهای انقلاب سخن گفتهاند و به عنوان نمونه گفته شده که قرار است این حسابها از بانکها تجمیع شده و در بانکی که اختصاصا به حوزه و قرضالحسنه اختصاص دارد، گنجانده شود اما واقعیت آن است که هنوز اتفاق بزرگی در این عرصه رخ نداده است.
تبلیغات اغواکننده بانکها در ترویج حسابهای قرضالحسنه گرچه مورد اعتراض مسئولان بوده و به عنوان نمونه اظهارنظر مظاهری، رییس وقت بانک مرکزی در سال 87 که گفته شود در شأن نظام اسلامی نیست که بانکها اعلام کنند اسکناس به ارتفاع برج میلاد میدهند نشان میدهد که مدیران ارشد بانکی و اقتصادی کشور در تطبیق آنچه هست با آنچه باید باشد چندان دل خوشی از وضعیت حاکم بر این حسابها ندارند با این همه اقدامی عملی در اصلاح این رویه انجام نمیدهند.
تخلف بزرگ بانکها در اعطای تسهیلات قرضالحسنه
اما یکی از مهمترین شبهاتی که امروز در ارتباط با حسابهای قرضالحسنه و نوع فعالیت بانکها در اینباره وجود دارد این است که مطابق با آمارها و اعلام نظر مسئولان و کارشناسان، وجوه و منابع این حسابها که باید صرف تسهیلات قرضالحسنه شود به طور کامل به این امور اختصاص نمییابد. بر اساس آماری که از سوی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران منتشر شده میزان منابع قرضالحسنه بانکها در بهمن سال 88 حدود 17 هزار میلیارد تومان بوده، در حالی که از این رقم فقط 9 هزار میلیارد تومان به تسهیلات قرضالحسنه اختصاص یافته است. مطابق با قانون و آموزههای فقهی، منابع قرضالحسنه قرض یا دین محسوب میشود، بنابراین هر فعالیتی که از آن بوی خلق پول به مشام برسد در حکم ربا خواهد بود، در صورتی که اختصاص ندادن حدود نیمی از سپردههای قرضالحسنه به این منظور دقیقا در حکم گرفتن سود از این حسابها و فعالیتی کاملا ربوی است.
این اتفاق تلخ، سیاهترین نقطه در فعالیت بانکهای کشور به حساب میآید چرا که مطابق با قانون به ویژه بسته سیاسی- نظارتی بانک مرکزی بانکها موظف شدهاند تمام منابع قرضالحسنه را به تسهیلات قرضالحسنه اختصاص دهند از سوی دیگر این اقدام به هیچ عنوان با قوانین و مقررات اقتصادی در اسلام همخوانی ندارد.
بانکها حتی اصل پول را برنمیگردانند
ابهام و اشکال بسیار مهم دیگر که باز به اعتبار اعتقادات و آموزههای فقهی اسلام محل ایراد است در شیوه بازگرداندن اصل پول از سوی بانکها به سپردهگذاران است. مطابق با تعاریف فقهی و کسی که قرض میگیرد باید اصل، مثل یا قیمت آن را به حساب آن مال برگرداند، به عنوان مثال کسی که یک میلیون تومان از کسی قرض میگیرد و مثلا پنج سال بعد قصد میکند آن مبلغ را به او برگرداند باید این قرض را به گونهای ادا کند که فرد قرضدهنده را متضرر نکند، به این گونه که اگر از ارزش پول او در این پنج سال کاسته شده باید جبران شود، این چالش به ویژه زمانی به وجود میآید که ما یک تورم دورقمی را در جامعه تجربه میکنیم.
معلوم است وقتی تورم دورقمی یا حتی یک تورم 9 درصدی وجود دارد از ارزش پول فرد در یک سال به میزان قابل توجهی کاسته میشود، بنابراین وقتی بانک در اتمام سال، سال بعد یا پایان قرعهکشی اصل پول سپردهگذار را به او برمیگرداند در واقع این پول همان پولی نیست که یک سال یا دو سال پیش سپردهگذار به بانک داده بود، قدرت خرید قرضدهنده در این یک سال یا دو سال با این پول کاسته شده اما بانکها در برابر این امر سکوت میکنند و ترجیح میدهند با چراغهای خاموش از کنار موضوع عبور کنند.
تورم، مانع بزرگ بانکداری اسلامی
واقعیت آن است که ایجاد بانکداری اسلامی به این معنا که صرفا روی کاغذ نماند و بتواند به یک عملیات فراگیر در کشور تبدیل شود علاوه بر آنکه در حوزه تئوری نیازمند تحقیقات کاربردی با شناخت و اشراف به جهتگیریهای اقتصادی اسلام و اقتضائات زمان و مکان است در بعد عملی نیازمند حذف یا حداقل کاستن از نرخ تورم است. تا زمانی که نرخ تورم در جامعه ما بالا باشد چندان نمیتوان امیدوار بود که بانکداری اسلامی به وجود آید.
بانکها بنگاههای اقتصادی هستند و به سود و زیان خویش فکر میکنند، بنابراین وقتی تورم 20 درصدی، 15 درصدی در جامعه موجود باشد نمیتوان انتظار داشت که آنها تسهیلات خود را زیر نرخ تورم عرضه کنند. از سوی دیگر زمانی میتوان به کاستن از نرخ تورم امید بست که اقتصاد ایران از سیطره نفت و نوسانات قیمت آن خارج شود و بتواند با تولید پایدار و حضور در بازارهای بینالمللی موازنه و تراز تجاری را به سود صادرات پیش ببرد.
پایان پیام/
نظر شما