به گزارش خبرنگار کتاب شبستان ،رمان اسطوره ای «پریباد» درباره ی محو شدن و از بین رفتن شهری است که مردم آن دیگر تحمل ظلم و ستم را ندارند و تلاش پهلوانان این شهر هم بی اثر می ماند، پریباد شهری است که در قصه ها، مکانش را حدود ایزدخواست در اطراف یزد می دانند و در روایت هایی، کنار جبار بارز، حد فاصل بم با نرماشیر. زابلی ها هم می گویند این شهر کنار شهر سوخته بوده است.
در این رمان شخصیتی با نام «پیر ویس»، راوی داستان است که ماجراهایی حیرتانگیزی از شهر پریباد حکایت میکند که به گفته خودش این ماجراهای عجیب و غریب را از پدرش و او از پدر خود و او هم از پدر خود یعنی مهرک، پسر میرزا فرجاد شنیده است. در کنار او نیز همسرش هم هرچه را درباره پریباد و مردمش و ماجراهای شهر از پدر و مادر و پدربزرگهایش شنیده، تعریف میکند.
یکی از ویژگیهای رمان «پریباد» این است که نویسنده فرهنگ بومی مردم ایران را وارد سبک رمان کرده است. یعنی فرهنگ مردم، قصهها و باورهای مردم را نه به شکل گزارش مردمشناسی بلکه به شکل خلاق وارد رمان کرده و به این شکل، فرهنگ شفاهی وارد فرهنگ مکتوب شده است.
علومی در این اثر در پی آن است که بگوید ملت بزرگ ایران ملتی فرهنگساز بوده است و نگرشهای دینی و عرفانی در همه آیینهای ایران باستان هم وجود داشته است. این آیینها بر همه فرهنگهای جهان تاثیر گذاردهاند و زمانی فرهنگ دینی نیاکان ما بودهاند. به بیان دیگر، کارکردهایی تازهای را میتوان با رجوع به دنیای اساطیری فرهنگ بومی و ملی دریافت.
گفتنی است که این رمان در بیستمین دوره جایزه کتاب فصل، به عنوان اثر برگزیده در بخش داستان ایرانی انتخاب شد.
علومی رمان «پریباد» را توصيهنامه ادبي خود خوانده است. وی درباره ی این رمان خود می گوید: «اين كتاب توصيه نامهای به هنرمندان، نويسندگان و شاعران اين مرز و بوم است كه كاری بكنند تا بتوانند فرهنگ غنی و صاحب قدرتشان را به نمایش و اجرا در بياورند.»
در بخشی از رمان پریباد می خوانیم:
«هیچ قصهگویی ندیده بودم که قصه پریباد را کاملا بداند. شهری بوده انگار به نام پریباد که یک شب محو میشود و یا طوفان آن را میبرد و شاید برعکس ، طوفان شهری را میآورد به نام پریباد... بعضی راوی ها میگفتند که ساکنانش دیو بودند، بعضی می گفتند که برعکس! در قصهها، مکانش را حدود ایزدخواست میدانند در اطراف یزد و در روایتهایی، پریباد را در جغرافیایی متفاوت، کنار جبار بارز، حدفاصل بم با نرماشیر گفته اند. حتی یک قصه گوی زابلی، پریباد را در حدود کوه خواجه خضر، کنار شهر سوخته بوده می دانست. روایت ها پراکنده و پریشان بودند…
در قسمتی دیگر از این رمان آمده است:
«باد اسب سرکش را مهار کرده است تا نگذارد زار از زخم روشن کوه و شیون سرنای غروب... ای مادر ما ، ای باد ، باد....اگر اسب زخمی را هنوز عزتی مانده بگذار خواب برود و خاک شود در شیون و سرما...
مردم زمانی به خود آمدند که متوجه شدند خانه ها، باغ ها، باغچه ها ، اشیاء گرانبها و حتی عکس های یادگاری اجداد خود را در گرو شرکت های بین المللی « اس اند جی » گذاشته اند ودیگر مطلقا چیزی ندارند مگر وام هایی با بهره های سنگین و البته دل هایی افسرده و شهری پژمرده.....»
«محمد علی علومی» نویسنده ی معاصر در سال 1340 در شهر بم متولد شد. علومی فارغ التحصیل رشته علوم سیاسی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران است . وی شاگرد ابوالقاسم انجوی شیرازی،مشهور به پدر فرهنگ مردم بوده و در اسطوره پژوهی و تحلیل و بررسی قصه های ایرانی براساس اسطوره های قدیمی و بررسی داستان های هزار و یک شب،آثاری منتشر کرده است. رمان " آذرستان" او در سال 77 کتاب برگزیده ی سال از سوی وزارت ارشاد وقت شد و رمان طنز «شاهنشاه در کوچه دلگشا» برنده ی سی سال طنز ایران شد.
گفتنی است رمان «پریباد» در چاپ دوم با قیمت 31000 تومان و در 544 صفحه از سوی نشر آموت منتشر و روانه ی بازار شده است.
نظر شما