هنر متعهد وصل به  ذات پاک احدیت است

دکتر اسماعیل آذر هنر متعهد را هنری می داند که « باقی» و « جاودانه» بماند و به ذات پاک احدیت متصل باشد نه اینکه «اترنیتی» باشد، چرا که این تعریف متعلق به فرهنگ ما نیست.

دکتر اسماعیل آذر، نویسنده و پژوهشگر درباره هنر متعهد به خبرنگار شبستان گفت: تعهد یک معنی عام دارد، یعنی هرکس کاری را پذیرفت متعهد است که آن کار را از بُنِ دل انجام دهد تا خود رابرای جامعه‌ی پیرامونش مفید حس کند. البته این یک تعریف است و هرکس ممکن است تعریف خودش را داشته باشد، سؤالی که در اینجا پیش می‌آید اینست که هرکس مطابق تعریف یاد شده وظیفه‌ای را به درستی انجام دهد متعهد است یا نه؟ پاسخ این پرسش مثبت است.
 

وی افزود: اما این تعهد وقتی با هنر همراه می‌شود فضایی متفاوت به وجود می‌آید. چرا؟ برای اینکه نفوذ هنر هم وسیع‌تر است و هم عمیق‌تر، یعنی نمی‌شود سرسری از موضوع گذشت. بنده برای اینکه مطلب را برای شما روشن کنم یک مثال می‌آورم ،شما اگر اصفهان رفته باشید، حتماً مسجد شیخ لطف الله را دیده اید. این همه پیچیدگی و در عین حال سادگی که نشانه ذوق و ماندگاری هنرمندان سازندة آن است از کجا می‌آید! شکوه رنگ‌ها، اسلیمی‌ها، معنی‌ها، ارتباط‌ها، هماهنگی‌ها نمی‌تواند یک حادثه باشد.


وی ادامه داد: اینها دارای پشتوانه است. حالا اگر این پشتوانه مشخص شد هنر متعهد به شمارمی‌آید. «عِندَاللهِ خیرٌ وابقی» آنچه نزد خداست( به خدا مربوط می‌شود) درست است و باقی می‌ماند. در حقیقت هنر متعهد هنری است که « باقی» و « جاودانه» بماند. امروز در هنر و ادبیات جهان مقوله « اترنیتی»«Eternity» بسیار مورد توجه است و این تعریف، خاص هنر و ادبیات مانیست.


هنرمتعهد یعنی هنری که ذهن بیننده و یا شنوندة خود را به نامحدود وصل می‌کند

 

این نویسنده و پژوهشگر تصریح کرد: بنابراین هنرمتعهد یعنی هنری که ذهن بیننده و یا شنوندة خود را به نامحدود وصل می‌کند، انسان محدود است، عقل هم محدودیت دارد، حال اگر از طریق وسیله‌ای به نام هنر بتوان بی‌نهایت و نامحدود را توصیف کرد، چنین هنری می‌تواند متعهد باشد و در یک جمله کوتاه، هنر متعهد هنری است که وصل به نامحدود ( ذات حضرت احدیت) باشد.
 

دکتر آذر خاطر نشان کرد: نشانه‌های دیگری هم در هنر متعهد وجود دارد، یکی از آن نشانه ‌ها تأثیرگذاری است، هنر می‌تواند مسیر آدمی را تغییر دهد و اگر او قدمی کج بر‌دارد، هنر می‌تواند او را  اصلاح کند، هنر می‌تواند ما را از غم و اندوه این جهان برهاند همچنین می‌تواند با خلق زیبایی به ما نشاط عمیق ببخشد. هنر می‌تواند در مخاطب خود ایجاد امیدواری و نشاط کند و اتحاد و همبستگی انسان‌ها را تقویت نماید و امثال اینها...
 

وی همچنین درباره مفهوم مهندسی فرهنگی نیز عنوان کرد: متأسفانه بسیاری از افراد که در کار و یا مشاغل فرهنگی مشغول هستند، هنوز از مفهوم و تعریف این واژه به طور کامل هیچ اطلاعی ندارند. البته ممکن است، بنده نیز اشتباه کنم و این امری طبیعی است. فرهنگ یک تعریف واحد ندارد و مثلاً نمی‌توان گفت مجموعة آداب و رسوم هر قوم فرهنگ آن قوم است. ممکن است که پاره‌ای از مجموعه فرهنگ باشد، ولی سؤال این است که برای مثال چه اتفاقی می‌افتد اگر فرزندان جلوی بزرگترها، پایشان را دراز کنند. پا که پاست، چرا بسته آن اشکالی ندارد و اگر دراز شود محل اشکال می‌شود.
 

وی افزود: این موضوع چند لایه‌ اجتماعی را پشت سر گذاشته تا این گونه در جامعه متدوال شده است، به عبارت دیگر هیچ اندیشه‌ای یک شبه به فرهنگ تبدیل نمی‌شود. این اندیشه ابتدا شکل می‌گیرد، سپس تجربه می‌شود و جامعه بسیاری از این تجربه‌ها را محو می‌کند و پاره‌ای از آنها را در خود نگه می‌دارد، آنگه به تدریج تبدیل به نشانه‌ها می‌شوند و نشانه‌ها نمود فرهنگی می‌یابند.


 دکتر آذز تصریح کرد: با این مقدمه در مورد مهندسی فرهنگی باید گفت، مهندس هنر یعنی اینکه ما هنر را نظام مند کنیم، چگونه یک هنر نظام مند می‌شود؟ حرف اصلی این است که هنر نظام پذیر نیست و باید از هر قیدی آزاد شود، اما چگونه می‌شود در همان مسیر هنر را نظام مند کرد؟ هنرمند هر چقدر هم که استغنا داشته باشد، بالاخره باید زندگی کند. زندگی دارای هزینه است. روزگار امروز با دیروز متفاوت است و اوضاع فرق کرده است. هنرمندان نه تنها باید مورد توجه آحاد جامعه واقع شوند، بلکه موسسات و سازمان‌های مسئول نیز باید توان و همّ خود را برای تقویت روحیه و زندگی هنرمندان بکار گیرند.
 

وی در پایان عنوان کرد: زمانی که ذهن هنرمند از پیرامون خود فارغ شد، می‌تواند کار و آثار بهتر و ارزشمندتری خلق کند. این یک نظام است و البته در این مسیر نمی‌توان فعالیت های دیگری هم کرد که از حوصله گفتگوی ما خارج است.
 

پایان پیام/

کد خبر 48471

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha