بی هیچ واژه­ ای نگاهم را دخیل پنجره فولاد می­کنم

خبرگزاري شبستان: اولين منتخب گروه سني ۱۶-۳۰سال جشنواره نامه اي به امام رضا(ع) به امام مهرباني ها مي نويسد: یا امام غریب! بی هیچ واژه­ ای نگاهم را دخیل پنجره فولاد می­ کنم و از شما می­ خواهم تا خودتان برش دارید آن دعای کوچکی راکه گوشه ی دلم گذاشته ام.

به گزارش خبرنگار خبرگزاري شبستان از ساري، زهرا بای، از راميان استان گلستان و دارنده رتبه اول گروه سني 16-30دهمين جشنواره نامه اي به امام رضا(عليه السلام) با نوشتن دلگويه اي تحت عنوان «قدم هشتم» مهمان آستان قدس رضوي و آئين اختتاميه اين جشنواره در ساري مركز استان مازندران شد.

 

متن نامه اولين منتخب گروه سني 16-30سال جشنواره نامه اي به امام رضا(عليه السلام) به اين شرح است:

 

قدم اول

السلام علیک یا ضامن آهو!

چشم­هایم پر می­شوند از گنبد و گل دسته. چلچراغی از پاکی، مژه­هایم را خیس می­کند. راستش ماه­هاست که چشم­هایم را آرام می­بندم و با همین کتانی قرمز می­ایستم. انتظار می­کشم، کنار ریل دور و درازی که هیچ معلوم نیست قطارش کی و از کدامین ایستگاه خواهد رسید؟ اما من خوب می­دانستم آن قطار هر وقت برسد و هرچقدر هم که مسافر داشته باشد من را هم سوار خواهد کرد و کنار یکی از پنجره­هایش جای خواهد داد و زیر آسمانی ابری با خودش خواهد برد. قطاری که مقصدش تنها نور بود.

 

قدم دوم

به دور و برم نگاه می­اندازم. چقدر مهمان دارید آقا! خوش به حالتان که خانه­تان یک دم خالی نیست ... خوب که نگاه کنم؛ می­بینم در سینه­ی هرکدامشان یک فانوس روشن است. همه حاجت­هایشان را آورده­اند تا از ضریحتان بیاویزند.

 

ولی من فقط با همین چمدان کوچک آمده­ام. چمدانی پر از شعر.

 

قدم سوم 

هر صبح که کنار پنجره موهایم را شانه می‌زنم حس می­کنم که باد می­خواهد ادامه‌ی موهایم را به تاک های نیشابور گره بزند. آقاجان! نمی­دانید که هوایتان چقدر در سرم موج می­زند؟ به هر گنجشکی که از حیاط ما می‌گذرد می ­سپارم که سلامم را دهان به دهان به شما برساند.

 

شرمنده­ام ! نمی­دانم آخرش کدام گنجشک بازیگوش سلامم را نیمه­های راه جا گذاشت.

 

قدم چهارم

بال های چادرم را رها می­کنم ... چقدر خوب است در عطر گلاب شناور ماندن! مگر کبوتر شدن فقط به بال و پر است؟ ...

 

آغوش می­گشایم. گرم‌تر از ساحلی که خودش را به وسعت نوازش دست هایتان سپرده. تعجبی ندارد اگر روی گونه­هایم این همه ستاره جامانده رو به شما که می­ایستم هزار کهکشان مرا موج می­زند.

 

نقاره!... نقاره!... نقاره!... دلم می­لرزد؛ اصلا مگر می­شود صدای نقاره را شنید و بی­اختیار، از هرچه به جز حضور خداست، تکانده نشد و لب به بهار نامتان نگشود؟

 

قدم پنجم

یا امام غریب! حالا که سفره‌ی دلم رو به چشمه سار این همه آیینه کاری پهن است؛ از شما می­خواهم تا خودتان برش دارید آن دعای کوچکی را که تا کرده­ام و گوشه­ی دلم گذاشته­ام. باشد که مشتی نور از حوض طلایی دست هایتان رویش بپاشید. دیگر هیچ آرزویی نمی­ماند مگر اینکه شما ..

 

سه قدم دیگر ... بی هیچ واژه­ای نگاهم را دخیل پنجره فولاد می­کنم. آخر آهوها با چشم­هایشان حرف می­زنند ... 

 

به گزارش شبستان، جشنواره نامه اي به امام رضا(عليه السلام) از سال 85 تاكنون در گروه هاي سني بزرگسالان31سال به بالا، جوانان16-30سال، نوجوانان11-15سال و كودكان 10-7سال ، در حال برگزاري است كه امسال ۱۱۴هزار و ۴۷۷نامه در سه بخش سراسري، بين الملل و بومي با ادبيات مازندران به دبيرخانه دهمين جشنواره نامه اي به امام رضا(عليه السلام) رسيده و آئيين اختتاميه اين جشنواره به همراه مراسم تجلیل از برگزیدگان ساعت 9 صبح روز دوم شهریورماه در سالن سلمان هراتی مجتمع فرهنگی اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي مازندران با حضور خدام رضوي برگزار می‌شود.

 

کد خبر 480684

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha