کبوترم نذر امام رضا است

خبرگزاری شبستان: پنجمین برگزیده گروه سنی۱۱-۱۵سال دهمین جشنواره نامه ای به امام رضا(علیه السلام) روزشماری می­کند تا برای بردن کبوترش به حرم حضرت ثامن الحجج(ع)در مشهد مقدس مشرف شود.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان از ساری، دهمین جشنواره نامه ای به امام رضا(علیه السلام) که از سال 85تاکنون در سرزمین علویان در حال برگزاری است و آئین اختتامیه این جشنواره با حضور خدام رضوی و سفرای کشورهایی که هموطنانشان برای امام مهربانی ها نامه نوشتند 2شهریور در ساری به کار خود پایان می دهد در بین برگزیدگانش محراب مهدی پور از شهرستان بابل استان مازندران نامه ای به ثامن الحجج نوشته و رتبه پنجم گروه سنی 11-15سال را از آن خود کرده است.

 

متن نامه محراب دانش آموز بابلی به این شرح است:

 

من خیلی خیلی خوشحالم که می­توانم از ستاره­ ها بالاتر بشینم و با تو حرف بزنم خوشحالم که می­توانم شانه به شانه روی کلمات راه بروم و مهتاب را لمس کنم و بهترین شعرهایم را با صدای بلند برایت بخوانم پرنده­ های دوره گرد را تو به مقصد می­رسانی و به آن­ها پناه می­دهی و با روی باز از ما و مردم پذیرایی می­کنی باران گریه­ های چه کسی است، گل سرخ عطر که را دارد و خورشید برق نگاه کیست؟ ای اما م هشتم من، مرا در پیراهن کودکی­ام ببین و کنار آیینه­ها بنشان و دست­هایم را از عطر دعا پر کن. همه خوبی­ ها را در جیب­هایم بریز و سنگ­های سرسخت را از سر راهم بردار و یکی از درهای سبز بهشت را به رویم باز کن. ای آن که ابرهای کبود به یاد تو در آسمان راه می­روند و ای آن که زیباتر از تو کسی نیست. به درد و دل­هایی برس که آن­ها را فریاد رس نیست. از عشق تو پلی می­سازم که مرا به تو برساند از نام تو خانه­ای بنا می­کنم که پای هیچ طوفانی به آن نرسد و از نگاه تو صبحی دیگر می­ آفرینم که خورشیدی هرگز غروب نکند.

 

ای امام رضا (علیه السلام) پارسال وقتی که همراه پدرم از شالیزار می­ آمدم یک کبوتر شاهی پیدا کردم شب توی تلویزیون گنبد طلایی تو را نشان می­دادند. توی حیاطت پر از کبوتر بود از مادرم سوال کردم: این همه کبوتر مال کیه؟ مادرم گفت: مال امام رضا (علیه السلام) مردم برای کبوترهای امام رضا (علبه السلام) گندم می­ ریختند، به خاطر نذری که کرده بودند. من هم آن شب نذر کردم که به زیارت تو بیایم. الان یک سال گذشت و در یک شب سرد کبوترم را گربه خورد. خیلی ناراحت شدم فکر کردم، دیگر نمی­توانم پیش تو بیایم؛ ولی مادرم گفت: ان شاءالله یه کبوتر دیگه می­خریم تا تو نذری را که کرده بودی انجام بدی. امام رضا من الان روزشماری می­کنم که کی می­آیم پیش تو.

 

من یک کبوتر هستم که در حرم امام رضا زندگی می­کنم من همیشه در حرم پرواز می­کنم. تا به حال انسان­های خوب و بد زیادی دیده ­ام انسان­ها خوب کسانی هستند که به دعا و راز و نیایش و نذر و نیاز با خدای خود می­ پردازند به کبوترها دانه گندم می ­دهند.

کد خبر 480617

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha