بین کشورهای عربی در مورد مسئله مسجدالاقصی اتحادی وجود ندارد

خبرگزاری شبستان: یک پژوهشگر حوزه سیاسی با اشاره به رویکرد کشورهای عربی نسبت به مسئله مسجدالاقصی گفت: میان کشورهای عربی در مورد قدس و مسجدالاقصی اتحادی وجود ندارد و برای اتخاذ مواضع مقتدرانه در برابر رژیم صهیونیستی نمی توان روی آن ها حساب کرد.

خبرگزاری شبستان: جامعه فلسطین متشکل از مردمان عربی است که امروز گویی اصلا در میان اعراب جایگاهی ندارند. به نظر می رسد آن اتحاد و تاکید بر وجهه عربیت در میان اعراب از میان رفته باشد،‌در حالی که فلسطین پاره تن اسلام در آتش می سوزد شیوخ عرب بدون ذره ای غیرت و تعصب،‌ به دشمنان قسم خورده اسلام می پیوندند و حتی آشکارا حمایت شان می کنند،‌بدون توجه به این مساله که قدس میزبان مسجدالاقصی است که روزی پیامبر خدا از آن به معراج رفت.

در راستای بررسی رویکرد کشورهای عربی در برابر مساله قدس و به ویژه مسجدالاقصی با حجت الاسلام دکتر «محسن مهاجرنیا»، مسئول انجمن‌های علمی حوزه علمیه قم و عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به گفت وگو نشسته ایم که حاصل آن را می خوانید:

 

از یک سو شاهدیم که کشورهای عربی-اسلامی به نام آنکه همه زیر بیرق اعراب هستند دم از اتحاد می زنند و در نقطه مقابل می بینیم که در ابتدایی ترین مسایل با یکدیگر مشکل و نزاع دارند، برای مثال هنوز که هنوز است در مورد مساله مسجدالاقصی شاهد وفاق میان اعراب نیستیم، در این میان نیزعربستان سعودی بیش از دیگران چوب لای چرخ مساله قدس و مسجدالاقصی گذاشته و حتی از رژیم اشغال گر قدس حمایت می کند، بی آنکه توجهی به وضعیت کنونی مسجدالاقصی داشته باشد، علت چیست؟

 

بحث قدس و بیت المقدس تقریبا امروزه تبدیل به یک نماد و سمبلیک پیدا کرده است. به تعبیر دیگر قدس امروز در حقیقت بخشی از گفتمان مبارزه و مقاومتی است که بین بیداری اسلامی و اسلام انقلابی با دنیای استکباری حامی اسرائیل، مطرح است.

 

توجه داشته باشیم که جهان عرب اصولا در حال حاضر اتحاد ندارد و بحث اتحاد میان جهان عرب چندان مطرح نیست چراکه اعراب به شدت دچار وابستگی شده اند بسیاری از سیاست های اعراب بیرون از کشورشان تعیین می شود و هر بخشی از کشورهای عربی به دنبال منافع خودش است و دغدغه های مشترک عربی و هویت تاریخی ، رنگ باخته است.

 

شما ببینید، عربستانِ امروز ،شبیه یک بازارچه برای کالاهای غربی می ماند. آنها حتی به اندازه یک استانداری اختیار ندارند و بازیچه دست غرب شده اند و جالب است که صریحا مسئولان غربی و آمریکایی ها می گویند که ما در جهان اسلام، دیگر چندان نیاز به حضور فیزیکی (نظامی) نداریم چنانچه اوباما رسما گفت: جرج دبلیو بوش اشتباه کرد که در جهان عرب حضور یافت چراکه کشورهای عربی مفت در اختیار ما هستند، به جای آنکه مالیات آمریکایی ها را هدر داده و سربازان را به کشتن دهیم با یک اشاره عربستان این کار را می کند و به یمن حمله می کند.

 

همین واقعیت را در صحنه عمل می بینیم. کشوری که در طول تاریخ عضوی از شبه جزیره عربستان بود از سوی سعودی ها به مدت پنج ماه بمباران می شود و بعد از آن عربستان با حمایت غرب برای انقلاب اسلامی، شاخ و شانه می کشد و نوای اقتدار هم  سر می دهد.

بنابراین وضعیت کشورهای عربی، بسیار تأسفبار است و سیاست هایشان بیرون از کشورهایشان تعیین می شود و در باب اتحاد اسلامی و مواضع مقتدرانه در قبال رژیم اشغالگر قدس، نباید بر روی این کشورها حساب کرد.

 

پس رویکرد فلسطینیان در برابر این هجمه ها باید چه طور باشد تا هم قدس حفظ شود و هم جنبه نمادین آن یعنی مسجدالاقصی از بین نرود؟

 

قدس اگر بخواهد جنبه نمادین اش را حفظ کند و به سمت استقلال برود باید از الگوی مقاومت و انقلاب اسلامی پیروی کند و با مقاومت به مبارزه برای استقلال و هویت اسلامی خویش، ادامه بدهد. امروز وضعیت به نحوی است که متاسفانه جهان عرب بدون غرب قدرت تصمیم گیری ندارد. چندی قبل نخست وزیر ترکیه که خود را یک قدرت منطقه ای می داند گفت: ما با اجازه آمریکایی ها به سوریه رفتیم و با آمریکا در هماهنگی کامل بودیم. این وضعیت یک کشور اسلامی است که تازه شرایط بهتری از سایر کشورهای عربی دارد.

 

وقتی که بخشی از جهان اسلام این گونه است که بدون آمریکا  به خود جرات نمی دهد که کوچکترین تحرکی در درون حاکمیت اش داشته باشد قدس همچنان گرفتار  می ماند. اگر قدس و مسجد الاقصی بخواهد احیا شود راهی جز مقاومت و احیای جبهه مقاومت نیست. متاسفانه سمت و سوی اعراب به گونه ای شده است که افتخارشان است با آمریکا همراه باشند و زیر سایه آمریکا نفس بکشند.

 

ابن خلدون تعبیری دارد بر این مبنا که: همه سیاست ها و همه موضع گیری ها و همه جنب و جوش ها بر اساس تعصب است. در جهان عرب متاسفانه آن تعصب از بین رفته است در نتیجه کشورهای عربی الان تعصبی به قدس ندارند و این منطقه جایی برای معامله و تامین منافع آنان شده است.

چه بسا که هزینه حمله به قدس را عربستان داده باشد، از سوی دیگر مساله آن است که غرب روی کشورهای اصلی عربی سرمایه گذاری کرده است، در نتیجه دیگر از آن عصبیت و عربیت چیزی باقی نمانده است .روزی پان عربیسم بین اعراب وجود داشت و آن چنان به عربیت خود افتخار می کردند که کل جهان عرب را علیه اسراییل جبهه متحد می کرد اما امروز اصلا این چنین رویکردی بین آنان وجود ندارد، چنانچه می بینیم که یمن را پنج ماه بدون هیچ دفاعی زیر آتش می گیرند و هیچ کشور عربی غیرت و تعصبی نسبت به اینکه مردم عرب زیر آتش در حال کشتن شدن  هستند نشان نمی دهد.

 

به نظرتان نظام جمهوری اسلامی ایران در تبیین مساله قدس برای جهانیان چه رویکردی داشته و دارد؟

 

قبل از پاسخ به این پرسش لازم می دانم مقدمه ای را عنوان کنم. ببینید در تاریخ اسلام در مدت حضور مسلمین در مدینه و حضور همیشگی قریش در مکه چندین جنگ تحمیل شد. وقتی مسلمین مدینه برای زیارت به مکه رفتند مشرکان قریش جلو آنها را گرفتند هرچند که در نهایت صلح حدیبیه رقم خورد و این صلح زمینه ای را فراهم کرد که مسلمین مکه را محاصره کنند و فتح الفتوح اتفاق افتاد.

 

بعد از این جریان بود که پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) شروع به اجرای سیاست های برون مرزی کرده و شش نامه را به شش کشورهای اصلی آن روزگار نوشتند و اسلام را به صورت علنی در جهان مطرح ساختند.

 

این رویکرد را به جامعه امروز می آوریم. بعد از توافقات هسته ای در حالی که شانه به شانه در مقابل ابرقدرت ها به پیروزی رسیدیم و دیدگاه های خودر ا در مقابل شش کشور قدرتمند دنیا مطرح کردیم جهان با نگاه و نگرش ما آشنا شد. از این تاریخ ما رسما اعلام کردیم و مقام معظم رهبری(مدظله العالی) تاکید کردند که ما از بحرین، سوریه، حزب الله و عراق حمایت می کنیم.

 

حال عین رویکرد نظام در مورد مباحث هسته ای باید در مورد فلسطین نیز احیا شود. ما باید در مورد مساله فلسطین در صحنه های مختلف سیاسی و دیپلماتیکی وارد عرصه شویم. در حال حاضر فتح الفتوح برای ایران اتفاق افتاده است و پارامترهای قدرت ایران به رسمیت شناخته شده است. بنابراین در یارگیری جهانی جمهوری اسلامی ایران از مباحث جدی ما باید مقوله قدس و فلسطین باشد.

 

 

 

 

 

کد خبر 480219

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha