خبرگزاری شبستان: امر تبلیغ در کشورهای محروم و خالی از هر امکاناتی نیازمند آن است که کشور مقصد از هر نظر مورد بررسی مبلغ قرار گیرد. در چنین فضایی که امکان آشنایی با دین وجود نداشته است باید دقت مضاعفی در ارایه مباحث دینی به خرج داد.
شاید بهترین مثال کشورهای آفریقایی باشند که سالیان سال با زندگی قبیله ای و آداب و رسوم خرافی روزگار گذرانده اند. طبیعتا ارایه محورهای یک دین به چنین افرادی نیازمند برنامه ریزی دقیق و محتاطانه است. شکل گیری شبکه ای مساجد در بسیاری از کشورهای آفریقایی و به تبع آن استقبال بی نظیر مسلمین آن سرزمین سبب شده است تا به تدریج اسلام در این ممالک به عنوان حتی سه دین اول مطرح شود. تانزانیا، دروازه ورود به مرکز و جنوب آفریقا است و دین اسلام از سوی بازرگان ایرانی و عرب بدین ناحیه آورده شده است.
در آستانه روز جهانی مسجد و در راستای بررسی بایدها و نبایدهای تبلیغ در کشور تانزانیا، به عنوان یکی از ممالک قاره آفریقا، همچنین نقش مسجد در ارایه مباحث دینی در این کشور با حجت الاسلام «امیربهاء الدین علایی نژاد»، معاون آموزش ستاد ترویج احکام دین و از مبلغانی که تجربه تبلیغ در چندین کشور از جمله تانزانیا را داشته است به گفت وگو نشسته ایم که حاصل آن را می خوانید:
برای شروع بحث کمی درباره شرایط سرزمینی و بافت جمعیتی کشور تانزانیا، صحبت کنید.
تانزانیا تقریبا در شرق آفریقا و جنوب خط استوا قرار دارد و تابستان آنجا به مثابه زمستان است و هنگام زمستان هوا به گونه ای است که گویی در تابستان قرار دارید. زمانی که من به عنوان مبلغ به تانزانیا رفتم زمستان بود و هوای معتدلی جریان داشت.
مساحت این کشور حدود 94 هزار و نهصد و چهل و پنج هزار متر مربع وتقریبا از مساحت نصف ایران بیشتر است و جمعیت آن نیز حدود 37 میلیون نفر گزارش شده است. از شاخصه های طبیعت این کشور بلندترین کوه آفریقا یعنی کلیمانجارو است.
تانزانیا از نظر سیاسی و اجتماعی در اصل دو کشور بوده است یکی تانگانیا که به سرزمین اصلی گفته می شود و دیگری چند جزیره که کنار یکدیگر قرار دارند. زمانی که من برای تبلیغ به این کشور آمده بودم به معروف ترین جزیره یعنی «زنگبار» رفتم. این جزیره شاید از مرفه ترین ها به حساب بیاید. به جهت رفت و آمد ایرانیان به این منطقه و البته استعداد فوق العاده ای که برای کشاورزی در آن وجود دارد تبدیل به منطقه ای مرفه شده است.
زنگبار منطقه ای است که زمانی میزبان شیرازی ها بود. حتی یک حافظیه هم در زنگبار وجود دارد. در هر حال تانگانیا و زنگبار هر کدام تاریخچه ای دارند. تانزانیا تا قرن نوزدهم مستعمره آلمان بود. اما بعد از جنگ جهانی دوم این کشور تقریبا تحت کنترل انگلیسی ها در آمد و در حال حاضر نیز انگلیس نفوذ فوق العاده ای بر آن ها دارد، با این وصف اما تا دهه 60 میلادی استقلال این کشور اعلام شد.
اما در مورد زنگبار که ابتدا زیر نظر سلطان عمان بود و مقر حکومتی او نیز در همانجا قرار داشت. یکی از شیعیان تانزانیا نقل می کرد که این پادشاه اصالتا متولد همین منطقه بوده است اما پادشاه اخیر عمان متولد تانزانیا است و در آن جا بزرگ شده و دوران نوجوانی خود را در این کشور گذرانده است.
به هر جهت در قرن بیستم بود که بعد از خلع انگلیسی ها، دولتی سوسیالیستی به سبک چینی ها در آنجا شکل گرفت و سلطان عمان از پادشاهی خلع شد و حزب آفریقایی-شیرازی به رهبری «عبید کرومه» قدرت را به دست گرفت و بعد از یک حرکت انقلابی، زنگبار و تانگانیا با یکدیگر ادغام شدند و کشوری به نام تانزانیا تشکیل شد که مخفف نام این دو کشور بود منتهی با این خصوصیت که در زنگبار بیش از نود درصد مردم مسلمان بودند اما در تانزانیا بخش عمده مردم مسیحی بودند. در حال حاضر طبق آماری که از سوی دولت تانزانیا ارایه شده است بخش عمده مردم مسیحی هستند، بر اساس این آمار چهل درصد مردم مسلمان هستند، بیست درصد از پیروان ادیان سنتی قاره آفریقا و باقی مسیحی هستند.
وضعیت مسلمین و به ویژه شیعیان در تانزانیا چگونه است؟
شیعیان تانزانیا چند دسته می شوند. مهمترین شان خوجه های هند هستند. آنها در اواخر قرن نوزدهم از هندوستان و برخی از کشورهای دیگر به شرق آفریقا مهاجرت می کنند و به قصد تبلیغ به این سرزمین می آیند هرچند که ذکر این نکته نیز ضروری است که مهاجران شیعه ای که از هندوستان به زنگبار آمدند از سوی اسماعیلی ها بسیار تحت فشار بودند و وضعیت اقتصادی مطلوبی نداشتند این بود که جمعیت و جماعت هایی به نام خوجه تشکیل دادند و در حال حاضر اولین و مهمترین پایگاه خوجه ها در شرق آفریقا زنگبار است .
همچنین گروه دیگری از ایران به خصوص از شیراز برای تجارت به زنگبار رفتند و تعدادی نیز در آنجا ساکن شدند و جالب است که با بومیان آفریقایی ازدواج کرده و نسلی به نام آفریقایی-شیرازی ایجاد شد به گونه ای که امروز هستند افرادی که ظا هرا سیاه پوست هستند اما به زبان فراسی آواز می خوانند.
در هر صورت این مهاجرت ها در حدود سال 1000میلادی شکل گرفت که درست مقارن با حکومت آل بویه در ایران بود و به همین دلیل است که به نظر می رسد شیرازی هایی که در آن زمان به زنگبار رفتند بیشترشان از همین نسل بوده باشند. بنابراین نسل شیعیان شیرازی- آفریقایی قدمت هزار ساله دارد اما ورود خوجه های تانزانیا به این کشور به اواخر قرن نوزدهم میلادی بر می گردد. یعنی قریب به چهار نسل از خوجه ها در تانزانیا بوده اند.
بنابراین اولین جایی که شیعیان در آنجا حضور یافتند زنگبار بود، آنها به شهرهای اطراف و شرق آفریقا رفت و آمد داشتند. در دارالسلام و آروشا، اگر الان به شرق آفریقا سفر کنید تعداد قابل توجهی از خوجه هایی که برای مثال در کنیا هستند از نسل همین خوجه ها به شمار می آیند.
اما نکته ای که در این میان باید به آن اشاره داشت آن است که با توجه به این که در زنگبار بیش از نود درصد مردم مسلمان بودند و در عین حال این گروه اکثریت به لحاظ تجارت و اقتصاد نیز شرایط خوبی داشتند کلیسا و مسیحیت نسبت به این حضور موفق احساس خطر می کردند و سعی داشتند که فعالیت های تبلیغی و تبشیری خود را بیشتر کنند به گونه ای که طبق برخی نقل ها از سوی شیعیان در گذشته تنها یک کلیسا در زنگبار بوده است اما در حال حاضر بیش از 90 کلیسا آنجا دایر است.
در حال حاضر به نسبت گذشته وضعیت شیعیان خوب نیست. اما با این وصف همچنان زنگبار جای مهمی برای جهان اسلام است و اولین جایی در آفریقا است که برای اولین بار اسلام به آن وارد شد.
کلیسا برای گسترش مسیحیت در تانزانیا همواره فعالیت دارد. مسلمین امروز به لحاظ سیاسی جایی در این کشور ندارند. این در حالی است که این کشور زمانی قلب جهان اسلام در شرق آفریقا بود. البته تانزانیا میزبان شیعیانی از سایر کشورها هست مثلا تعدادی لبنانی، تعدادی از آفریقایی که با تبلیغ و ارشاد شیعه شدند و لی باز هم این تعداد چندان زیاد نیست.
تعداد شیعیان ایرانی نیز به شدت کاهش پیدا کرده است. البته شیعیانی که در تانزانیا هستند عمدتا خوجه ها و بعد هم آفریقایی های شیعه هستند، در هر حال جمعیت شیعی در تانزانیا کاهش فوق العاده محسوسی داشته است و طبق برآوردی کل شیعیان در این کشور به حدود هزار و پانصد و ده نفر می رسد.
به عنوان یک مبلغ بین المللی چه پیشنهاداتی را برای گسترش فعالیت های تبلیغی به ویژه در حوزه مسجد در سایر کشورها از جمله تانزانیا دارید؟
عمده فعالیت های تبلیغی شیعی در تانزانیا بر عهده خوجه ها است. آنها طبق سنت خودشان جماعت هایی هستند که هرکجا تعدادشان زیاد شود یک جماعت تشکیل می دهند و یک مسجد یا امام واره درست می کنند. آنها به مسجد امام واره هم می گویند.
در این مسجد یک روحانی یا عالم به مسایل اسلامی مطالب دین را برایشان بیان می کند. همان طور که گفتم این جماعات طبق سنت خوجه ها مرکزیتی پیدا می کنند و بعد برای مثال در همین منطقه کل جماعت های خوجه در قالب یک فدراسیون قرار می گیرند.
حال با توجه به این شرایط، به نظر می رسد حضور سخنرانان در ایام مذهبی مختلف اعم از ماه رمضان، محرم و حتی پس از آن بهشکلی مستمر می تواند شرایط خوبی را به لحاظ تبلیغی رقم بزند.
در این میان وظایف یک روحانی هدایت مردم به سوی دین و خدای متعال است. نیازهای تبلیغی در حوزه دین در کشورهای آفریقایی با توجه به بسیاری از سنت های قبیله ای که هنوز در میان برخی از آنان وجود دارد و همچنین مساله خرافات، امری لازم است اما این موضوع باید نیازسنجی شود.
گاهی به یک مبلغ کتابی را برای تبلیغ در کشور دیگر ارایه می کنند که نه تنها ترجمه آن خوب نیست بلکه محتویات اش برای کشور مقصد مناسب نیست. یا بعضا بسیاری از بدیهیات در کتاب مطرح می شود. برای مثال کتاب «حقوق زن در اسلام» شهید مطهری مناسب برای ارایه در یک کشور آفریقایی نیست چون برای ایرانیان نوشته شده است.
یا مشکلات دیگری که وجود دارد. برای مثال یک فرد که در یک خانواده مسیحی متولد و بزرگ شده است، اما به تازگی به اسلام گرویده است. چه طور باید برای او بگوییم که کافر نجس است؟ مسایل را باید گام به گام به تازه مسلمانان ارایه کرد.
بنابراین مبلغی که برای تبلیغ به یک منطقه می رود باید نیازسنجی کرده وبا دست پر برود تا بتواند اثر گذار باشد. در این میان نقش مسجد و فعالیت در مسجد را نیز نمی توان نادیده گرفت اما این فعالیت ها نیازمند حمایت همه جانبه است تا بتوانیم نتیجه مطلوب را بگیریم.
نظر شما