خبرگزاری شبستان: بازارهای ریسوگرافی کتاب پیش از این نعمتی بود. همان کتابهایی که کتابخوانها آنها را با نام کتابهای «افستی» میشناسند. میشد کتابهای نایاب و کمیاب را لابه لای این بازار پیدا کرد و خواند. میشد کتاب های «ممنوع الچاپ» را پیدا کرد. می شد حتی جدیدترین کتابهای چاپ شده در غربت را پیدا کرد. این بازار گوارا اما حالا دارد آغشته سود و پول میشود؛ دارد کثیف میشود بازار واژه ها.
دو سال پیش «امیر حسین زادگان» یک روز که مانند همیشه به دفتر انتشارات ققنوس میرود تا با بوی کاغذ تازه سر و کله بزند، از طریق کتاب فروشی آشنا در مشهد خبردار میشود که یکی از کتابهایش با تیراژی وسیع به صورت ریسوگراف و با کیفیت نازل در جمعه بازارهای کتاب مشهد فروخته میشود.
«دالان بهشت» نوشته نازی صفوی رمانی است که توانسته تیراژ پایین کتاب را در ایران تکان بدهد و در هر نوبت از انتشار بیست و شش دفعهای خود، پنج هزار جلد را روانه خانه مردمی کند که اصولاً انگار کتاب نمیخوانند. با یک جمع و تفریق ساده میتوان فهمید 130 هزار جلد از این کتاب تاکنون فروش رفته و این در برابر تیراژهای خوشبینانه پنج هزار جلدی یعنی معجزه. فروش کتاب آنقدر پر سر و صدا شده که به تازگی آن را به زبان انگلیسی هم ترجمه کردهاند تا با انتشار در امریکا در بازار جهانی هم بخت آزمایی کند.حسین زادگان که خود درگیر امور نشر است یکی از همکارانش را برای پیگیری ماجرا به مشهد میفرستد. نماینده اعزامی انتشارات موفق میشود در قبال خرید یک جلد «دالان بهشت» فاکتوری از فروشنده بگیرد و بعد فاکتور به دست روانه دادگستری شود. از قضا فروشندههای این چاپ زیرزمینی درست در برابر دادگستری مشهد بساط کردهاند.
باید منتظر باشید که حالا دادگستری دستور توقیف دزدان فرهنگی را صادر کند ولی بازی شکل دیگری به خود می گیرد. قاضی پرونده اعلام میکند: ناشر یا نویسنده یا وکیل حقوقی ایشان باید در دادگاه حاضر باشد. هزینههای وکیل و مشغله ناشر و نویسنده موجب میشود دادگاه دعوی انتشارات ققنوس را لغو کند. متهمان رها میشوند و به کار خود ادامه میدهند.
ماجرا مسکوت میماند تا این که چندی پیش حسین زادگان به مشهد سفر میکند و در بازگشت با نسخهای که کیفیت بهتری از چاپ زیرزمینی پیشین دارد، آن هم در فرودگاه مشهد روبه رو میشود. وی به عنوان خریدار وارد غرفه فروش کتاب میشود و از فروشنده میخواهد در برابر خرید کتاب فاکتوری به او بدهد. فروشنده قبول نمیکند. از اینجا دیگر ماجرا کمی شبیه سریالهای پلیسی صدا و سیما میشود. حسین زادگان به مسئول غرفههای فرودگاه مراجعه میکند و از او میخواهد پای نامهای را که شهادت میدهد این فرد از غرفه فروش کتاب «دالان بهشت» را خریداری کرده، امضا کند. مسئول غرفهها میگوید: «من در این کارها دخالت نمیکنم.» حتی پلیس فرودگاه هم حاضر نمی شود پای این شهادت نامه امضا بگذارد.
حسین زادگان میگوید: «چاپ و توزیع غیرقانونی این کتاب در مشهد ادامه دارد و علاوه بر دالان بهشت تعداد زیادی از کتابهای پرفروش، حتی کتابهای کمک درسی را به صورت ریسوگراف چاپ کردهاند و میفروشند».
وی ادامه میدهد: «به تازگی شنیدهام در تبریز هم چنین مواردی دیده شده است». او البته تذکر میدهد که این کتابها به دلیل کیفیت نازلشان در کتابفروشیهای معتبر به فروش نمیرود و آنها را باید در بساط دستفروشها جست وجو کرد. این اتفاق البته در تهران هم سابقه داشته است. چند سال پیش کتابی پرفروش را در تیراژ بیست هزار نسخه، زیرزمینی چاپ و پخش کردند. این بار ولی ناشر و نویسنده به مراجع حقوقی و قضایی دسترسی داشتهاند و با مراجعه به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و دادگستری فرد خاطی مجازات میشود.
حسین زادگان معتقد است: «در مشهد، تبریز و شهرهایی که از پایتخت دورترند و بنابراین امکان نظارت ناشر و نویسنده در آنجا کمتر است، عدهای با سوءاستفاده از خلاهای قانونی مرتکب این رفتار زشت و ضدفرهنگی میشوند و اگر امروز جلوی این کار گرفته نشود، خیلی طول نخواهد کشید که کتابهای دیگر هم دچار این مشکل بشوند».
نازی صفوی، نویسنده دالان بهشت هم ضعف و سکوت قانون را مهمترین عامل چنین تخلفاتی میداند و میگوید: وقتی که وزارت ارشاد اسلامی گاهی برای یک کلمه از صدور مجوز چاپ کتاب خودداری میکند و مدتها کتاب را در اداره بازبینی نگاه میدارد چرا با چنین تخلفاتی برخورد قانونی نمیشود؟».
صفوی مدعی است اعتراض او ربطی به مسائل مالی ندارد هرچند با این کار به هر حال هم ناشر و هم نویسنده متضرر میشوند. این نویسنده بیشتر نگران است که اگر برخورد قانونی با این تخلفات صورت نگیرد، کم کم چاپ ریسوگراف کتابهایی که در بازار موجودند به صورت سنت درآید و بعد موجودیت نحیف بازار کتاب ایران را به مخاطره افکند.
پایان پیام/
بازارهای ریسوگرافی کتاب پیش از این نعمتی بود. میشد کتابهای نایاب و کمیاب را لابه لای این بازار پیدا کرد و خواند. این بازار گوارا اما حالا دارد آغشته سود و پول میشود؛ دارد کثیف میشود بازار واژه ها.
کد خبر 47809
نظر شما