نگاه نهادهای حوزوی و رسانه ای به مفهوم تبلیغ دینی باید عوض شود

حجت الاسلام پناهیان با اشاره به ضرورت دوچندان تبلیغ دینی در جامعه امروز گفت: تا زمانی که به تبلیغ به عنوان امری غیرتخصصی و فاقد نیاز به دانش نگاه شود، تمامی نیازهای بدون پاسخ امروز بر قوت خود باقی می ماند.

خبرگزاری شبستان: علیرضا پناهیان از پدیده های تبلیغ کشور ما در سال های اخیر است. روحانی جوانی که در سال های میانی دهه 70 بر صفحه تلویزیون ظاهر شد و خطابه ها و جلسات تبلیغی وی از جذاب ترین جلسات برای جوانان است. روز تبلیغ و اطلاع رسانی دینی، فرصت مناسبی است برای بهره مندی از نظرات وی در این عرصه تخصصی.

سازمان تبلیغات اسلامی با فرمان امام خمینی (ره)، بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران در یکم تیرماه سال 1360 با هدف گسترش فرهنگ دینی در جامعه تاسیس شد و این روز از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی "تبلیغ و اطلاع رسانی دینی" نام گرفت و در تقویم رسمی کشور صفحه ای را به خود اختصاص داد.
به همین مناسبت شبستان (خبرگزاری دین، فرهنگ، اندیشه) در گفتگویی تحلیلی با حجت الاسلام والمسلمین علیرضا پناهیان، مشاور رییس نهاد نمایندگی ولی‌فقیه در دانشگاه‌ها ضرورت تبلیغ دینی در شرایط روز جامعه که با شبیخون و تهاجملات بی امان فرهنگی دشمن روبروست را به بحث گذاشته است، آنچه می خوانید مشروح این گفتگو است:

 

جناب آقای پناهیان؛ باسلام و تشکر از وقتی که در اختیار خبرگزاری حوزه دین قرار دادید. به نظر شما اساسا مقوله تبلیغ دینی چطور قابل جمع است و از چه ضرورتی برخوردار است؟

امروز تبلیغ دین به دلیل نیاز روزافزون آحاد مردم در داخل کشور و نیز در میان امت اسلامی بیش از هر زمان دیگری اهمیت و ضرورت یافته است، چراکه مردم جهان، امروز نسبت به درک معارف دینی، موضوع تبلیغ و اطلاع‌رسانی دینی عطشی سیری ناپذیر دارند.
همچنین اکنون بیش از هر زمان دیگری هجمه‌های همه‌ جانبه علیه اصل دین و معارف آن صورت می‌گیرد که علاوه بر آن تلاش تغذیه ‌کنندگان افکار عمومی در سطح جهان، برای ادامه حیات نظام سلطه، بر ارزش و اهمیت هرچه بیشتر تبلیغ دینی می افزاید. از این رو در چنین شرایطی تبلیغ دین که تنها عامل نجات‌بخش مردم از نظام سلطه و تنها پایگاه معرفی اسلام ناب است، ضرورتی دوچندان پیدا می‌کند. دنیا امروز منتظر است تا ببیند ما چطور دین و مکتبمان را معرفی می کنیم.

 

در بکارگیری رسانه های نوین برای تبلیغ دین موفق نبوده ایم

 

میزان توفیق در عرصه تبلیغ دینی به ویژه پس از پیروزی انقلاب چه میزان بوده است؟ آیا وضعیت فعلی ارتباط مبلغین با مردم مطلوب است؟
ما در برخی از عرصه‌های تبلیغ دین به هیچ‌ وجه موفق نبوده‌ایم، در دوران قبل از انقلاب و حتی اوایل انقلاب، ما هرگز با این حجم گسترده از نیاز و احساس ضرورت تبلیغ دین مواجه نبودیم اما با وجود این و نسبت به قبل از انقلاب، آیا ما نیز میزان توانایی خود را از نظر کمی و کیفی به موازات رشد فزاینده نیازها افزایش داده‌ایم؟
این واقعیتی انکارناپذیر است که ما در بکارگیری ابزارهای نوین رسانه‌ای همچون سینما یا دیگر انواع رسانه‌، آن‌گونه که در شأن اسلام و نظام اسلامی است موفق نبوده و برای معرفی انقلاب اسلامی در سطح جهان به ویژه در جبهه مقابله با دشمنان از این ابزارها، استفاده بهینه نکرده ایم. اگرچه نهادها و سازمان‌های مختلفی در این زمینه مسئولیت‌های ویژه‌ای را بر عهده دارند اما به نظر نمی‌رسد این نهادها حتی در آینده‌ای نزدیک، نسبت به انجام این مسئولیت‌ها اقدام مؤثری انجام دهند.
به نظر می رسد حوزه‌های علمیه باید در جهت اصلاح ظرفیت تبلیغی در خود تحول ایجاد کنند، دیگر سازمان‌های فرهنگی و رسانه‌ای نیز می‌بایست برنامه ‌ریزی‌هایی داشته باشند که امید رفع این نیازها، حداقل در آینده وجود داشته باشد.

 

تداوم ضعف های تبلیغی تا ممات نگاه غیرتخصصی

 

چه مشکلاتی مسیر تبلیغ دینی را در نظام اسلامی ناهموار و تا حدودی متوقف کرده است؟ شما به عنوان یک مبلغ برجسته دینی این مشکلات را در چه سطحی می دانید؟

مسئله اصلی عدم درک صحیح و تعریف درست از مفهوم تبلیغ در وضعیت و شرایط کنونی است، ما باید از خود بپرسیم آیا امروز برای ارتقای وضعیت تبلیغ دین، در کشور پژوهشکده‌ای با بازتاب‌های بین‌المللی تأسیس شده است؟ آیا ما نسبت به تولید دانش در این زمینه اقدام کرده‌ایم؟ آیا نسبت به احداث دانشکده‌ها و رشته‌های تخصصی برای تربیت مبلغان توانمند اقدامی شده است؟ آیا ما توانسته‌ایم دانشکده‌ای برای تربیت مدیران فرهنگی در حد و اندازه جمهوری اسلامی تأسیس کنیم؟
البته یک رشته تخصصی تبلیغ در قم وجود دارد اما این به تنهایی نمی تواند پاسخگوی تمامی نیازهای ما در این عرصه باشد. بنابراین تا زمانی که به تبلیغ به عنوان یک امر غیرتخصصی نگاه می‌شود و برای توانمندی در تبلیغ، احساس نیاز به دانش وجود ندارد، تمامی ضعف‌ها، کاستی‌ها و نیازهای بدون پاسخ امروز بر قوت خود باقی می ماند.


راهکارهای برون رفت از مشکلات تبلیغ دینی در شرایط کنونی چیست؟ تحول در حوزه های علمیه چگونه به تبلیغ دینی مرتبط می شود؟
آغاز برنامه‌های تحول‌گرایانه در این عرضه نیازمند تغییر نوع نگاه نهادهای حوزوی، دانشگاهی، فرهنگی و رسانه‌ای به مقوله تبلیغ و تامل و پژوهش علمی در مسیر آن است تا بتوان بنیان‌های علمی در امر تبلیغ را پی ریزی و دانش‌ مورد نیاز این عرصه حساس را تولید کرد، تا زمانی که این اتفاق رخ ندهد، نیازهای ما در عرصه تبلیغ دین برطرف نمی‌شود و توانایی‌های لازم برای پاسخ‌گویی به این نیازها را نیز بدست نمی آوریم.

 

جز آگاهی دینی و ذوق و سلیقه تبلیغ اثرگذار و کارآمد دینی نیازمند چه ابزارهایی است؟
به هیچ وجه آگاهی دینی و ذوق و سلیقه در این مسیر به تنهایی کفایت نمی کند، البته هر فردی با میزانی آگاهی از معارف دینی به همراه کمی ذوق و سلیقه می‌تواند نیازهای اطرافیان خود و برخی از طبقات اجتماعی را که از صفای باطن بیشتری برخوردار هستند تا حدودی برطرف کند اما با این میزان از توانایی یعنی آگاهی‌های پراکنده یا حتی آگاهی عمیق از معارف دینی با چاشنی ذوق و سلیقه نمی‌توان به سطح تولید بسته‌های مناسب تبلیغی رسید.
بنابراین ما نیازمند مطالعه مضاعف در باب مخاطب‌شناسی هستیم تا علاوه بر معارف دینی به یک انسان‌شناسی عمیق و جامعه‌شناسی دقیق دست پیدا کرده و بتوانیم تعیین کنیم که کدام مطلب برای چه گروهی با چه زبان و چه بیانی مناسب است؟ این مسایل اموری نیست که با چند تجربه کوچک و توانایی‌های فردی بتوان به پاسخ مناسب برای آن دست یافت.
باید توجه داشت جامعه امروز ما نیازمند بازتعریفی جدید از مفهوم تبلیغ است. اگرچه عرصه‌های تبلیغ دینی تا حدودی مشخص است اما تشخیص اینکه چگونه باید در این عرصه‌ها پاسخگو بود و نیازها را برآورده کرد، به دانشی خاص نیاز دارد و با چند تجربه موفق و ذوق فردی و حتی علاقه‌مندی یا اطلاع کلی از معارف دینی، نمی‌توان این کار را به انجام رساند.

 

فقدان مهندسی فرهنگی در ساختارهای اجتماعی و سازمان‌های فرهنگی کشور

 

آیا ساختارهای اجتماعی و سازمان‌های فرهنگی جامعه در بروز یا حل این مشکلات نقشی دارند؟ چراکه به هر حال فضای تبلیغ از فضای عمومی جامعه جدا نیست.

بله، متاسفانه ما در ساختارهای اجتماعی و سازمان‌های فرهنگی کشورمان هنوز به مهندسی دقیقی دست نیافته ایم و اگر این مهم روی می داد امور دینی و امور مربوط به زندگی فردی و اجتماعی افراد، نمی‌بایست از هم جدا می‌شد. این امور همه درهم تنیده و به هم متصل هستند. مطالعه بخش‌های مختلف مربوط به زندگی انسان را که با دین و معنویت مرتبط است، نباید در گروه‌ها و کارگروه‌های جداگانه انجام داد.
باید امور مربوط به فرهنگ عمومی، فعالیت‌های دینی فرهنگی مردم، نحوه معیشت اقتصادی آنها و فرهنگ سیاسی جامعه در کنار یکدیگر مطالعه شود.
از سوی دیگر ساختارهای حقوقی که مناسبات‌ اجتماعی را تعریف می‌کنند و قوانین حقوقی که مستقیما خانواده‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهند، نیز باید زیر نظر سازمان یا نهاد واحدی مورد مطالعه و بررسی قرار بگیرند چراکه موضوع همه این مباحث انسان و پیمودن مسیر سعادت توسط او است.
هرچند که در دانشگاه‌ها و مراکز علمی، این رشته‌های درسی از هم تفکیک شده است اما افرادی که نتایج این علوم را در سطح جامعه به شکل خرد یا کلان پیاده می‌کنند، می‌بایست تمامی آنها را با هم مورد توجه قرار دهند.

پایان پیام/

 


 

کد خبر 47422

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha