معیارهای زوجیت ما معیارهای رسول الله (ص) نیست

خبرگزاری شبستان: روایت های مختلفی داریم که فردی سیه چرده بوده و ظاهر زیبایی نداشته اما پیامبر (ص) همان فرد را برای ازدواج معرفی کرده است. چرا معرفی کرده است؟ چون دین او کامل بوده و ایمان قوی ای داشته است، پس پیامبر (ص) آن فرد را برای ازدواج معرفی می کند.

خبرگزاری شبستان - سرویس قرآن و معارف:  ظاهر همسران برای ازدواج مهم است ولی آن قدر مهم نیست که انسان، باطن فرد را نادیده بگیرد. بله ما روایاتی داریم از حضرت رسول صلّی الله علیه و آله  و سلّم که می فرماید با همسرانی ازدواج کنید که زیبا هستند.  با همسرانی ازدواج کنید که وقتی در کنار آن ها  قرار می گیرد احساس خوشایندی به شما دست می دهد. معلوم است که زیبایی ظاهری مهم است، با این حال اگر کسی آن زیبایی ظاهری را نداشت اما درون و باطن زیبایی داشت توصیه به تزویج می شود. روایت های مختلفی داریم که فردی سیه چرده بوده و ظاهر زیبایی نداشته اما پیامبر (ص) همان فرد را برای ازدواج معرفی کرده است. چرا معرفی کرده است؟  چون دین او کامل بوده و ایمان قوی ای داشته است، پس پیامبر (ص) آن فرد را برای ازدواج معرفی می کند.

بخش دوم گفتگوی خبرنگار سرویس قرآن و معارف با حجت الاسلام  و المسلمین علی اصغر فروتن، دبیر گروه روانشناسی مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم را درباره گسترش پدیده ظاهرگرایی در رابطه زوجیت را می خوانید.

 

شما می فرمایید یکی از مهم ترین ریشه های اختلافات که منجر به طلاق می شود، این است که آدم ها در انتخاب خود دقت نمی کنند و آن شرط کفویّت را به جا نمی آورند. پرسش من این است که چرا این اتفاق می افتد؟ یعنی چه مانع یا موانعی وجود دارد که افراد به آن شرط مهم کفو بودن بی توجه می مانند؟ چند وقت پیش در خبرهای حوادث می خواندم  فرد ی که متمول بود و صاحب شرکت و اتومبیل و خانه لوکسی هم بوده،  به دادگاه مراجعه می کند و تقاضای طلاق می دهد. دلیل درخواست طلاق ایشان این بود که در رابطه ای قرار گرفته که به او نه به چشم داماد که به چشم برده نگاه می شود. این فرد به قاضی گفته بود که من در زندگی همه چیز دارم اما این ثروت و سرمایه را از قِبَل خانواده همسرم به دست آورده ام بنابراین هر روز و هر لحظه همسرم به من یادآوری می کند که اگر در زندگی به جایی رسیده به واسطه حمایت های خانواده او بوده است. این مرد می گفت من احساس می کنم به من به چشم برده نگاه می شود. پرسش من این است که چرا این مرد  و امثال او در انتخاب خود از کفو بودن چشم پوشی می کند تا به این نقطه برسد؟

یکی از عوامل این است که ما آن تعقل و خردورزی و دوراندیشی را که در قرآن هم بارها به آن تأکید شده مد نظر قرار نمی دهیم. شما می بینید همین آدم ها برای خریدن یک گوشی یا یک لباس که نهایتا یک فصل یا یکی دو سال بر تن یا دست آن ها خواهد بود و اصلا آن دامنه عاطفی و نسلی یک زندگی را هم ندارد، ده بیست پاساژ می گردند  و چند روز وقت می گذارند و با چندین نفر مشورت می کنند تا نهایتا به یک انتخاب خوب برسند و مثلا یک گوشی تلفن همراه مناسب انتخاب کنند اما همین فرد وقتی به انتخاب همسر می رسد این دقت ها را نمی کند.

و با یک نگاه یک دل که نه صد دل عاشق می شود.

خب این واقعا آن عشق عمیق نیست. بیشتر یک نگاه تهییجی و سطحی است. یک عامل مهم دیگر هم این است که گاهی امتیازات ظاهری در چشم برخی خیلی برجسته می شود  و آن فرد به واسطه آن برجستگی های ظاهری، دیگر به خصوصیات شخصیتی و خانوادگی طرف مقابل توجه نگاه نمی کند و طرف حاضر نیست برود آن خصوصیات را کشف کند چون با خودش فکر می کند که نکند بروم من این خصوصیات را کشف کنم و نشود. 

این به خاطر این نیست که جامعه ما خیلی ظاهرگرا شده است؟

بله می تواند همین هم باشد. ما متأسفانه به ظاهر خیلی توجه می کنیم در صورتی که ظاهر  بدون باطن ارزشی ندارد.

ظاهرگرایی های افراطی و ارزش قرار دادن آن چقدر در منابع دینی و روایی ما مذموم شناخته شده و نهی شده است؟

ببینید ظاهر همسران برای ازدواج مهم است ولی آن قدر مهم نیست که انسان، باطن فرد را نادیده بگیرد. بله ما روایاتی داریم از حضرت رسول صلّی الله علیه و آله  و سلّم که می فرماید با همسرانی ازدواج کنید که زیبا هستند.  با همسرانی ازدواج کنید که وقتی در کنار آن ها  قرار می گیرد احساس خوشایندی به شما دست می دهد. معلوم است که زیبایی ظاهری مهم است، با این حال اگر کسی آن زیبایی ظاهری را نداشت اما درون و باطن زیبایی داشت توصیه به تزویج می شود. روایت های مختلفی داریم که فردی سیه چرده بوده و ظاهر زیبایی نداشته اما پیامبر (ص) همان فرد را برای ازدواج معرفی کرده است. چرا معرفی کرده است؟  چون دین او کامل بوده و ایمان قوی ای داشته است، پس پیامبر (ص) آن فرد را برای ازدواج معرفی می کند.

در واقع اگر جامعه ای به این مرحله برسد که  صرفا به ظواهر  و زینت های ظاهری اکتفا کند و فقط آنها را ارزش قرار دهد،  باید در انتظار یک بحران باشیم، همچنان که امروز بحران طلاق را می بینیم.

بله، ببینید اساسا زیبایی های ظاهری،  تنگناها و مشکلات و دردسرهای خودشان را هم دارند. بزرگ ترین مشکل زیبایی ظاهری این است که زوال پذیر است. به هر حال این خانم یا آقایی که صورت و ظاهر زیبایی دارد چند صباح دیگر چروک های پیری به صورت او هجوم می آورد و پوست او آن زیبایی و لطافت سابق را نخواهد داشت یا در حادثه ای یا بیماری ای ممکن است از بین برود. من موردی  داشتم که این مرد 200 بار خواستگاری رفته بود.

واقعا 200 بار؟

بله،  من ایشان را از نزدیک می شناختم. این فرد حساسیت های عجیب و غریبی داشت که حتما چشم های همسر من باید سبز باشد، چه و چه باشد. خب مگر ما چند نفر خانم چشم سبز در ایران داریم؟ دماغ اش این طور باشد. 200 بار خواستگاری رفت تا بالاخره کسی را پیدا کرد. این فرد با این خانم ازدواج کرد و این ها بعد از ازدواج رفتند ماه عسل. در ماه عسل تصادف کردند و صورت این خانم به شیشه ماشین خورد و صورت شان از بین رفت. چون این فرد، ظاهر بیش از حد برایش ملاک بود،  نتوانست با این خانم زندگی کند و نهایتا هم او را طلاق داد.

در واقع شما می گویید که این جا یک تفاوت آشکار میان بها دادن به زیبایی های درونی و ظاهری وجود دارد. این که زیبایی درونی زمان بردار نیست و زمان نمی تواند زیبایی درونی را زایل کند یعنی مثلا گذر سن بر متانت و ادب یک انسان تأثیر منفی بگذارد اما زیبایی های ظاهری این خصلت زوال پذیری را دارند.

همین طور است. اگر  ذهن ما صرفا معطوف زیبایی های ظاهری باشد،  آسیب خواهیم دید و اگر امروز می بینید در روابط زوج ها آسیب هایی وجود دارد،  بخشی به همین مسأله برمی گردد. در همین رابطه ای که عرض کردم اگر مرد به گونه ای تربیت شده بود که زیبایی درونی و ارزش های وجودی آن خانم برایش مهم تر از قیافه شان بود،  به احتمال زیاد حتی وقتی صورت این خانم به مقدار قابل توجهی از زیبایی خودش را از دست داد در کنار او به زندگی ادامه می داد. همچنان که مثال های نقض این را در جامعه خودمان هم داریم. شما نگاه کنید همسران  جانبازان با وجود این که فرد بخش قابل توجهی از زیبایی چهره خود را از دست داده یا تن او رنجور است و از بیماری های متعددی رنج می برد و دچار نقص عضو شده و توان حرکت ندارد با این همه می بینید آن خانم به گونه ای تربیت شده که نه تنها احساس بدی ندارد بلکه عاشقانه در کنار همسر خود زندگی می کند. چرا؟ به خاطر این که آن فرد به گونه ای تربیت شده که زیبایی درونی و ارزش های وجودی و شخصیتی آن جانباز را می بیند.

پایان پیام/

کد خبر 473962

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha